بررسی جنایات صورت گرفته در واقعه عاشورا از منظر حقوق بشردوستانه بین المللی

چکیده: واقعه عاشورا یکی از مهمترین جنگهای اسلام است که در بردارنده مشخصه‏ ها و ابعاد مختلف شئون بشری است به گونه‏ای که سال‏های سال است که فکر بشر را جلب خود کرده و انسان امروز، هر روز ابعاد جدیدتری از آن واقعه را می‏یابد. آنچه که در واقعه کربلا بیش از پیش فکر انسان را به خود جلب میکند طرفین این حادثه هستند با این که هر دو از یک دین و سنت پیروی می کنند یکی از طرفین راه عدالت را در پیش می¬گیرد و طرف دیگر مرتکب جنایاتی می¬شود که تاریخ بشریت کمتر مثل آن را دیده است. این در حالی است که قوانین جنگی دین اسلام کشتن کودکان، پیران و زنان را ممنوع و بر حفظ جان بردگان، ضعیفان و اسیران تأکید کرده است. پرواضح است که مراعات و حفظ عزت وکرامت انسان جزء ارزش‌های اسلامی در جنگ‌ها بوده که از پیامبر اکرم(ص) به یادگار مانده و حتی امروز مشابه آن نیز در قوانین بین‌المللی با عنوان قواعد بشر دوستانه بین الملل دیده می‌شود. در زمان مخاصمه و درگیری امکان تحقق قوانین حقوق بشر دوستانه تاحدی اجتناب ناپذیر است اما اینکه این حقوق در واقعه عاشورا تا چه حد محقق گردیده قابل تامل است

مقدمه: انسان در تاریخ حیات خود جنگهای خونینی را به خود دیده است ملتی نیست که از آسیبهای آن در امان مانده باشد این آسیبها نه تنها جان و مال مردم را تهدید کرده بلکه کرامت و حرمت اورا نیز نشانه گرفته است. کشتار کودکان، زنان و سالخوردگان تجاوز به عنف و امثال آن قلب بشریت را جریحه‌دار و پرونده افتخار آمیز جنگاوران را سیاه کرده است. امروزه با وجود رشد تمدن بشری و تکنولوژی جهان ابزارها و روشهای جنگی نیز پیشرفت کرده است که بدنبال آن افراد غیر نظامی بیشتری در معرض آسیبهای جنگی قرار می­گیرند. در این میان ایجاد یک اصول اساسی بشر دوستانه  و رعایت آن اصول به منظور کاهش آسیبها الزامی است.حقوق بشردوستانه بخشی از حقوق بین‌الملل است که در هنگام مخاصمات مسلحانه بر روابط بین‌المللی دولت‌ها و عملکرد نیروهای نظامی حاکم می‌شود. هدف اصلی حقوق بین‌الملل بشردوستانه که در غالب معاهدات و اسناد بین‌المللی آمده است حمایت از حیات، سلامت و کرامت غیر نظامیان و رزمندگانی که صحنه درگیری را ترک کرده‌اند، می‌باشد. همچنین حقوق بین‌الملل بشردوستانه حق طرف‌های درگیر را در انتخاب روش‌ها سلاح‌های جنگی محدود می‌کند(1). به طور کلی حقوق بشردوستانه را تحت عناوین حقوق درگیری­های مسلحانه یا حقوق جنگ هم نامیده می شود و شامل قواعدی است که هدف آن حمایت از افرادی است که در جنگ شرکت نکرده­اند یا آن­را ترک کرده­اند و و همچنین محدود کردن روش­ها و وسایلی است که در جنگ بکار گرفته می­شود(2).

واقعه عاشورا در بین جنگ‌های پس از ظهور اسلام، یکی از مهم‌ترین حوادثی است که رخ داد. با توجه به اهمیت واقعه عاشورا وجنایاتی که در این جنگ کوتاه و یک روزه اتفاق افتاده است هر تحقیقی در این حوزه می‌تواند راهگشای مناسبی برای معرفی حادثه عاشورا به جامعه جهانی باشد.

تاریخچه حقوق بشردوستانه

با ملاحظه سیر اقدامات و تفکرات بشردوستانه از قرن ششم قبل از میلاد مشخص می­شود یونانیان باستان، معاهداتی در خصوص ممنوعیت جنگ در زمان های مقدس و فصول خاص سال و نیز محدودیت­های دیگری همچون مجازات تسلیم شده­ها و آزادی اسیران در مقابل خون بها، لزوم استرداد پیکر سربازان کشته شده، ممنوعیت تجاوز به غیرنظامیان، اماکن مقدسه و... اجرا می کردند. سومریان نیز نهادی مبنتی بر آزادی اسیران در مقابل فدیه داشته اند. در ایران باستان نیز افکار بشر دوستانه تحت تأثیر اندیشه زرتشت، وجود داشته است که آثار آن در سنگ نبشته های تخت جمشید ازعهد ساسانیان یافت می شود. درخصوص تدوین حقوق بشردوستانه به شکل امروزی نیز باید گفت در نیمه قرن نوزدهم میلادی (1858م) جنگ خانما نسوزی میان سه کشور ایتالیا، فرانسه و اتریش  در محلی به نام سولفرینو (شمال ایتالیا) برافروخته شد که نتیجه آن حدود چهل هزار معلول بود. یک بازرگان خیراندیش سوئیسی به نام هانری دونان که معرکه تلخ را به دیده مشاهده کرده و سخت تحت تاثیر صحنه­های رقت بار ویرانی ها، مصدومین و معلولین جنگ قرار گرفته بود با نوشتن کتابی به نام" خاطرات سولفرینو" برای تسیکن آلام بشری دو پیشنهاد ارائه کرد که در زمان خود بدیع بود:

1-  برای رسیدگی به وضع مجروحان جنگی بدون در نظر گرفتن ملیت و عقیده آنان در تمام کشورها، کمیته هایی تأسیس شود.

2- دولت های جهان در یک کنگره جهانی اجتماعی و طی معاهده­های اصول تخلف ناپذیر حقوق بشردوستانه را به تصویب برسانند(3). در سال 1864 نمایندگان و مقامات رسمی از کشورهای مختلف اروپایی در ژنو تشکیل جلسه دادند و سازمان بین­المللی صلیب سرخ شکل گرفت. پس از جنگ جهانی وخسارات و تجارب حاصل از آن، در ژنو چهار معاهده به تصویب رسید که به کنوانسیونهای چهارگانه 1949 ژنو معروف هستند. این چهار کنوانسیون به تاریخ 12 آگست 1949 به تصویب کنفرانسی که به منظور ایجاد کنوانسیونهای بین المللی برای حمایت از قربانیان جنگ در ژنو تشکیل شد، به تصویب رسیده و همگی در 21 اوکتوبر 1950 لازم الاجرا شدند. دو پروتکل الحاقی به این کنوانسیونها نیز بعداً تصویب شدند که یکی مربوط به حمایت از قربانیان منازعات مسلحانه بین المللی و دیگری مربوط به حمایت از قربانیان منازعات مسلحانه غیر بین المللی(داخلی) است. هردوی این

پروتکل ها در تاریخ 8 جون 1977 به تصویب کنفرانس دیپلماتیک ژنو در مورد تأیید مجدد و توسعه قوانین بین المللی بشر دوستانه قابل اجرا در منازعات مسلحانه رسیدند و در تاریخ 7 دسامبر 1978 لازم الاجرا شدند. در مخاصمات مسلحانه بین المللی تمام قواعد مندرج در کنوانسیون های پیش گفته و پروتکلهای الحاقی آن قابل رعایت است. اما ماده 3 مشترک کنوانسیونهای 1949 ژنو و پروتکل الحاقی شماره 2 کنوانیسیون های متذکره، قواعد ناظر به مخاصمات مسلحانه داخلی را مقرر داشته و قواعد پیش بینی شده در این دو سند و سایر قواعد عرفی بین المللی، در منازعات مسلحانه داخلی قابل اعمال بوده و تمام طرفهای متخاصم در این گونه جنگ ها، مکلف به رعایت این دسته قواعد می باشند. نقض جدی و فاحش حقوق بشردوستانه، جنایت جنگی تلقی می گردد که در حیطه صلاحیت محکمه جزایی بین المللی می باشد؛ محکمه جزایی بین المللی در سال 1998 تأسیس گردیده و صلاحیت رسیدگی به چهار جنایت نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت تجاوز (جنایت علیه صلح) را دارا می باشد(4).

ماهیت حقوق بشردوستانه در روابط بین ­المللی

مرکز ثقل حقوق بشردوستانه اصل حمایت از افراد است. این حقوق دو هدف مهم و اساسی را خط مشی خود قرار داده است که عبارتند از:

  • حمایت از کرامت انسانی و انسانیت در اثناء مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی.
  • کاهش تلفات و خسارات و تسکین آلام بشری در زمان مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیربین المللی.

این حقوق مشتمل بر اصولی است که ریشه در اصل کرامت انسانی دارند اصلی که جهان شمول و حمایت از آن هدف اصلی حقوق بین الملل بشر دوستانه است مهم‌ترین این اصول عبارتند از:

1- اصل رفتار انسانی و عدم تبعیض

این اصل بیان می­کند همه افراد انسانی صرف نظر از جنسیّت، ملیّت، نژاد، مذهب و یا عقاید سیاسی خودشان شایسته و سزاوار بهره‌مند شدن از رفتار انسانی می‌باشند. رفتار انسانی عبارت است از هرگونه اعمال و رفتار در جنگ که سبب آرامش روحی و روانی افراد یا از حیات تمامیت جسمی وذهنی و کرامت انسانی وی حمایت شود(5).

2- اصل ضرورت نظامی

طبق این اصل فعالیت‌ها و عملیات نظامی باید بر اساس دلایل نظامی قابل توجیه باشد و فعالیتی که فاقد ضرورت نظامی باشد ممنوع است.براین اساس حمله به غیرنظامیان و افراد خارج از صحنه نبرد قرار دارند ممنوع است زیرا هیچ مزیت نظامی ندارد. این موضوع همان چیزی است که در قسمتی از مقدمه بیانیه سن­پترزبورگ بدان اشاره شده است: تنها هدف مشروع در جنگ تضعیف نیروهای نظامی دشمن است.

3- اصل محدودیت

مهمترین برداشت از این اصل آن است که بکارگیری شیوه‌ها و روش‌های جنگی و استفاده از سلاح‌هایی که تلفات بیش از حد لزوم دارد و رنج زائد الوصفی را ایجاد نماید ممنوع است. اعلامیه 1868 سن­پترزبورگ ، کنوانسیون 1907لاهه و پروتکل های الحاقی استفاده از برخی از تسلیحات را ممنوع کرده­اند. و استفاده از چنین تسلیحاتی که موجب ایجاد رنج و دردهای غیر ضروری می­شوند را به منزله جنایات جنگی تلقی کرده­اند(6).

4- اصل تفکیک

تفکیک قائل شدن بین نظامیان و غیر نظامیان یک اصل اساسی و مسلم حقوق بین­ المللی بشردوستانه است هدف آن است که درگیری­های مسلحانه تنها میان رزمندگان طرفهای متخاصم جریان داشته باشد.

5- اصل تناسب

پیروز شدن بر دشمن به هر طریق ممکن یکی از استراتژی­های پذیرفته شده در تاریخ جنگها بوده است اما با حاکم شدن اندیشه ­های انسان­دوستانه این استراتژی تغییر کرد. از این رو طرفین تخاصم باید در هدایت عملیات جنگی و راهبری مخاصمات به­گونه ای عمل کنند که خسارات و صدمات اتفاقی ناشی شده از حمله به اهداف نظامی در مقایسه با مزیت‌ها و فواید نظامی مستقیم و قطعی که از آن حمله بدست می‌آید نباید بیش از حد لزوم باشد. این اصل در بند 5 ماده 51 پروتکل 1977 تاکید شده است: حمله­ای که در آن میزان خسارت جانی به غیرنظامیان یا مجروح­شدن آنها و یا آسیب رساندن به اموال به غیرنظامی و یا مجموعه­ای از آنها نسبت به مزیت­های نظامی عینی و مستقیمی که انتظار آن می­رود بیش از حد باشد حمله لغو یا به حال تعلیق درخواهد آمد.

الف-  قوانین حمایت از غیرنظامیان بر اساس حقوق بشردوستانه بین‌المللی

حقوق بشردوستانه به منظور کاهش آلام رنج­دیدگان از جنگ و حمایت از قربانیان دارای قوانینی است که هدف آن کاهش خسارت و آسیب­های غیر ضروری است که در ادامه به اختصار بیان می­شود.

  • در هنگام جنگ باید میان رزمندگان و غیرنظامیان تفاوت قایل شد. غیرنظامیان نباید هدف عملیات نظامى واقع شده و قربانى جنگ باشند.
  • طرفین مخاصمه نه تنها باید میان جمعیت غیرنظامى و رزمندگان تفکیک قایل شوند، بلکه میان اموال متعلق به غیرنظامیان و اهداف نظامى نیز باید فرق بگذارند. این به آن معناست که نه تنها غیرنظامیان باید مورد حمایت قرار گیرند، بلکه کالاهاى موردنیاز براى ادامه حیات آنها (غذا، دام، تأسیسات مربوط به آب آشامیدنى و مانند آنها) نیز مورد حمایت واقع شوند.
  • حملات و تهدیدهایى که هدف اصلى آن اشاعه ترور و وحشت میان جمعیت غیرنظامى است، رسما ممنوع است.
  • حملاتى که آثار آن به یک هدف خاص نظامى محدود نمى‌شود، یا هدف نظامى را دنبال نمى‌کند، ممنوع است (بمباران گسترده و مستمر).
  • تحت هیچ شرایطى نباید از غیرنظامیان براى جلوگیرى از حمله به نقاط خاص و مناطق و اهداف نظامى استفاده کرد.
  • هرگونه حمله به بناهاى تاریخى، آثار هنرى یا عبادتگاه‌ها و استفاده از چنین اهدافى براى حمایت از اقدامات نظامى مطلقا ممنوع است.
  • تخریب تأسیسات داراى نیروهاى خطرناک (سدهاى تولیدکننده نیروى برق و نیروگاه‌هاى هسته‌اى) که مى‌تواند تلفات غیرنظامى زیادى به همراه داشته باشد ممنوع است. ضمن اینکه طرف‌هاى مخاصمه نباید اهداف نظامى را در کنار چنین تأسیساتى قرار دهند.
  • مناطق خاصى را مى‌توان در نظر گرفت که حمله به آن مطلقا ممنوع است. بیمارستان و مناطق و مکان‌هاى امنى را مى‌توان در زمان صلح در نظر گرفت که از افراد تحت‌حمایت را در خود جاى‌دهد. مناطق غیرنظامى را نیز مى‌توان در زمان صلح در نظر گرفت که نتوان با استفاده از نیروى نظامى‌از آن دفاع‌کرده و یا موردحمله‌قرار گیرد.

ب-  موارد حمایتی حقوق بشردوستانه بین‌المللی

1- مصونیت شهروندان غیرنظامى دشمن

بر اساس ماده 42 کنوانسیون 1949 ژنو در رابطه با حمایت شهروندان غیر نظامی در اثنای جنگ هیچ دولتى که در حال جنگ با دولت دیگر است نمى‌تواند آن دسته از تبعه دشمن را که در کشور وى به سر مى‌برند به عنوان اسیر جنگى گرفته و یا آنها را به اقامت اجبارى در کشور وادار نماید، مگر در شرایط اضطرارى که امنیت کشور و بقاى دولت ایجاب مى‌کند. ولى با شروع جنگ، دولت مى‌تواند اتباع دولت متخاصم را از کشور خود اخراج نماید و اموال و امکانات آنها را تا پایان جنگ تحت کنترل درآورد(7).

2- رعایت حقوق بشر دوستانه در مورد کودکان

وجود مخاصمات مسلحانه در جوامع بشری، کودکان را که آسیب­پذیرتر از دیگران می­باشند تحت تاثیر قرار می­دهد. کودکان تصویر کاملا نمایانی از قربانیان بیگناه را ارایه می­دهند که باید مورد حمایت قرار گیرند. بدون تردید در تمام مخاصمات مسلحانه تنها قشری که می­توان گفت حتی بیشتر از نظامیان آسیب دیده، کودکان بوده­اند، چون دشمن همیشه سعی میکند از طریق فشار بر جمعیت غیرنظامی، طرف مقابل را تسلیم خواسته­های خود کند و در این صحنه نابرابر، اولین افرادی که مورد هدف قرار می­گیرند کودکان هستند. بر اساس منابع موجود در حقوق بین الملل و برای پیشگیری از مشکلات آتی، یکی از وظایف دولتها در طول مخاصمات مسلحانه و حتی بعد از آن حمایت از کودکان آسیب دیده جنگ است، بنابراین در جریان مخاصمات مسلحانه الویت در حمایت از کودکان است و حمایت از حقوق آنان به لحاظ امنیت جسمی و روانی، تغذیه و بهداشت از اهمیت بالایی برخوردار است. عرف از سالهای قبل و حقوق قراردادی، موازین بین المللی حمایت از کودکان درمخاصمات مسلحانه به شمار می­آیند که کنوانسیونهای چهارگانه ژنو 1949 و پروتکلهای الحاقی 1977 به آن، کنوانسیون حقوق کودک و پروتکل اول آن که درباره درگیرشدن کودکان در درگیریهای مسلحانه بود بر حقوق و حمایت از کودک تاکید کرده است، بنابراین ضروری است که وضع کودکان در جریان مخاصمات مسلحانه و موضع حقوق  بشردوستانه و حقوق بشر در قبال این افراد مورد بررسی قرارگرفته و تبیین گردد که چه حمایت­هایی از این قشر آسیب پذیر و ضعیف به عمل آورده است(8).

3- رعایت حقوق بشر دوستانه در مورد زنان

زنان باید مورد احترام خاص قرار گرفته و از آنها در برابر هرگونه حمله ناشایست حمایت شود. به وضعیت زنان باردار و مادرانى که داراى فرزندان وابسته به خود هستند و به دلایل مربوط به درگیرى مسلحانه بازداشت شده‌اند، با حداکثر اولویت رسیدگى شده و در صورت صدور حکم اعدام براى آنها این حکم اجرا نخواهد شد. بخصوص از زنان باید در برابر هرگونه حمله ناشایست حمایت شود. زنان باید در برابر هرگونه حمله به حیثیت­شان بخصوص در برابر تجاوز، فحشاى اجبارى یا هر شکل دیگرى از حمله ناشایست حمایت شوند. در صورت نقض این قواعد، دولت مربوطه مسئول خواهد بود(7).

4- حمایت از افراد خارج از صحنه نبرد(مجروحان، بیماران، فراریان و اسیران)

در نظام حقوق بین­الملل بر این نکته تاکید شده که رزمندگان اگر توان مبارزه و جنگیدن را از دست داده­اند نباید به آنها حمله شود مانند رزمنده­ای که مجروح یا بیمار شود یا از میدان نبرد بگریزد یا تسلیم گردد. تاریخ نشان می­دهد که بیماران و مجروحان ارتش­ها و نیروی دریایی دولت­های درگیر نخستین هدف و مخاطب مراقبت بشردوستانه بوده­اند(9). رفتار با اسیران جنگی تا پیش از خاتمه قرن نوزدهم با توجه به شدت درگیری، منطقه جغرافیایی و طرف­های درگیری متفاوت بود. اسیران معمولا کشته یا زخمی می­شدند(10). مرگ سربازان زخمى در میدان نبرد موجب شکل‌گیرى حقوق بشردوستانه بین‌المللى و از جمله کنوانسیون 1864براى بهبود شرایط زخمى‌هاى نظامى در میدان نبرد تصویب گردید. این کنوانسیون براى نخستین بار در تاریخ بشریت مقرر مى‌دارد که سربازان زخمى و بیمار در میدان نبرد باید بدون در نظر گرفتن تابعیتشان مورد مراقبت قرار گیرند. بعدها این حمایت به سربازان زخمى، بیمار و کشتى‌شکستگان در نبردهاى دریایى گسترش پیدا کرد و در اولین و دومین کنوانسیون 1949 مورد بازنگرى قرار گرفت، و در نهایت تصویب پروتکل‌هاى الحاقى 1977 تعهدات دولت‌ها را نسبت به غیرنظامیان بیمار، زخمى و کشتى‌شکستگان در شرایط و اوضاع مشابه گسترش داده است:

  • باید از رفتار انسانى برخوردار شوند؛ بنابراین، رفتار غیرانسانى نظیر شکنجه یا آزمایشات پزشکى نسبت به افراد مطلقا ممنوع است؛
  • باید در برابر خطر و تهدیدات بخصوص اقدامات تلافى‌جویانه، چپاول و غارت یا برخوردهاى سوء مورد حمایت قرار گیرند؛
  • به منظور حفاظت در مقابل آثار احتمالى مخاصمات، این افراد باید به سرعت پیدا گردیده و جمع‌آورى شوند؛
  • این افراد باید با توجه به شرایطى که دارند در حداقل زمان ممکن و بدون اعمال تبعیض از مراقبت پزشکى برخوردار شوند. هیچ تبعیضى میان آنها جز به دلایل پزشکى نمى‌تواند وجود داشته باشد و افراد به دلیل تعلق به نیروى دشمن یا به دلایل تابعیت، جنس، نژاد یا مذهب نمى‌توانند مورد تبعیض واقع شوند؛
  • دولت‌ها ترتیبى اتخاذ نمایند که واحدهاى پزشکى نظامى و غیرنظامى در هنگام مخاصمات به فعالیت بپردازند؛
  • دولت‌ها اعلام نمایند که این‌گونه خدمات باید از هرگونه حمله‌اى مصون باشند، به گونه‌اى که بتوانند در مناطق درگیرى انجام وظیفه نمایند. نیروهاى امدادى باید بى‌طرف محسوب گشته و هرگونه حمله‌اى علیه آنها مطلقا ممنوع باشد؛
  • اقدامات مشابهى در مورد آمبولانس‌ها، بیمارستان‌ها و سرویس‌هاى پزشکى که با علایم صلیب سرخ یا هلال احمر به نحوى مشخص گردیده‌اند انجام شود؛
  • مناطق بیمارستانى و محل‌هایى براى مداواى زخمى‌ها و بیماران در مکان‌هاى امن را ایجاد نمایند، این مقررات باید در هنگام صلح و با توجه به موافقت‌نامه‌هاى لازم وضع گردد؛
  • پیش از شروع جنگ کشتى‌هایى را به عنوان کشتى‌هاى بیمارستانى براى استفاده جنگ در نظر بگیرید؛ چراکه اختصاص این کشتى‌ها و تجهیز آنها در هنگام جنگ دشوار است؛
  • اقدامات مشابهى براى هواپیماهاى پزشکى انجام دهد(7).

5- ممنوعیت توسل به هر شیوه جنگی

تا پیش از جنگ جهانی اول گرسنگی دادن دشمن چه مسلح و چه غیر مسلح به­منظور تسریع در انقیاد او امری قانونی بود. در آغاز سال 1919 گزارش ارائه شده توسط کمیسیون بررسی مسئولیت­ها که پس از جنگ اول جهانی ایجاد شد عنوان کرد گرسنگی دادن عمدی غیرنظامیان در جنگ تخطی از عرف و قانون متعارف جنگ بوده و مشمول تعقیب جنایی است. ممنوعیت گرسنگی دادن به عنوان یک روش جنگی در ماده 54 پروتکل اول الحاقی ژنو تدوین شده است. منع استفاده از گرسنگی دادن  مردم به­عنوان  یک روش جنگی در پروتکل الحاقی دوم و سایر اسناد مربوط به درگیری­های مسلحانه غیر بین­المللی نیز درج شده است. و چنین عملی جنایت جنگی است. منع اقدام به گرسنگی دادن غیرنظامیان در جنگ مانع از اقدام به محاصره دشمن نمی­شود منتها باید هدف از چنین محاصره­ای صرفا نظامی باشد و قصد آن تحمیل گرسنگی به غیرنظامیان نباشد(11). یکی از مقررات مهم نظام حقوق بین­الملل بشردوستانه ممنوعیت اقدام تلافی­جویانه است. یعنی اگر یکی از طرفین جنگ مقررات حقوق بشردوستانه را نقض نمود به طرف دیگر این مجوز اعطا نمی­شود که به اقدام تلافی­جویانه دست زند. برای مثال اگر یکی از طرفین اقدام به کشتن یا شکنجه اسرا کند  این مجوزی به طرف مقابل نخواهد بود. به موجب بند 6 ماده 51 پروتکل اول الحاقی 1977 ژنو حمله به غیرنظامیان به­عنوان اقدام تلافی­جویانه ممنوع است(12).

 ماهیت حقوق بشردوستانه در اسلام

اسلام همه انسان­ها را صرف­نظر از دین و نژاد و رنگ و زبان و ملیت صاحب نوعی کرامت ذاتی می­داند. هدف اصلی حقوق بشردوستانه در اسلام نیز حفظ شان و کرامت انسان است. مفهوم حقوق بین­الملل بشردوستانه در اسلام شامل دو اصل اساسی است که کیفیت بنیادین دارند و سراسر نظام حقوقی بشردوستانه اسلام متاثر از آنهاست.

1- اصل تفکیک

مطابق این اصل طرفین درگیر جنگ همواره باید بین افراد غیرنظامی و رزمندگان تفکیک قائل شوند. در اسلام به مسئله تفکیک نظامیان و غیرنظامیان بسیار توجه شده و از کشتار غیرنظامیان منع گردیده است. چارچوب کلی این اصل را در قرآن می­توان در آیات 190 تا 194 بقره و آیات 102 تا 110 سوره آل عمران مشاهده کرد.

2-اصل تناسب

بر اساس این اصل صدمات اتفاقی ناشی از یک حمله در مقایسه با مزیت نظامی مستقیم و قطعی حاصل ازآن عملیات باید متناسب باشد(13). اصل تناسب برگرفته از اصول اسلامی در حقوق بین­الملل نیز آورده شده است.

الف- مبانی حقوق بشر دوستانه در اسلام

به نظر می­رسد مبنای اصلی سیره  و کلا رویکرد پیامبر و جانشینان ایشان به مسائل بشردوستانه به قرآن برمی­گردد. به عنوان مثال در آیه 190 سوره بقره اشاره می­دارد: "با کسانی که با شما به قتال می­پردازند مبارزه کنید ولی تعدی و افراط نکنید که خداوند معتدین را دوست ندارد." این آیه نیز تجلی یکی از بنیادی­ترین اصول بشردوستانه در مورد منع تعرض به افراد غیرنظامی دشمن است. به رسمیت شناختن امتیازاتی برای دشمن اعم از افراد نظامی و غیرنظامی و اموال غیرنظامی آن هم چه در جنگهای مقدس و چه در جنگهای نامقدس یا حرب بدون رعایت زمان ومکان و حتی در جنگ با شورشیان جنگهای داخلی در اسلام به حدی ستودنی است که حتی امروز در سطح بین­المللی هم این قواعد بشردوستانه بطور کامل در مخاصمات غیر بین­المللی قابل اعمال نیست.زیرا کشورها به سختی می­پذیرند که حقوقی را به عنوان حقوق حمایتی برای افراد به رسمیت بشناسد که علیه آنان در داخل کشورشان اقدام مسلحانه می­کنند در حالی که در اسلام تفکیکی قائل نبوده و قواعد متفاوتی در سطح داخلی و بین­المللی نداریم. البته باید گفت که حقوق بشردوستانه یا به تعبیر دیگر حقوق جنگ در اسلام محدود به اسرا نیست بلکه حقوق بشردوستانه در اسلام شامل مقررات انضباطی در ارتش اسلام یا رفتار انسانی در جنگهای اسلامی، اسلام و امان­خواهی در جنگ، اسلام و رفتار با اسیران جنگی، غنائم جنگی در اسلام، اسلام وقرداد  صلح یا پیمان ترک مخاصمه و ... است که هر بخش از غنا و گستردگی خود برخوردار است(14). در سیره پیامبر گرامی اسلام و در مغازی و جنگهای صدر اسلام قواعد و مقررات بشردوستانه­ای وجود داشته که جزء تکالیف شرعی رزمندگان مسلمان محسوب می­شده است. قواعدی از قبیل عدم تعرض به زنان و کودکان وپیران، عدم تعرض به عبادتگاه و کسانی که در آنجا مشغول عبادت هستند، قطع نکردن درختان مسموم نکردن چاه­ها ، منع چپاول اموال غیر نظامیان و ... همگی در حقوق اسلامی وجود داشته است(2).

ب- موارد حمایتی از نظرحقوق بشردوستانه در اسلام

1- حمایت از شهروندان غیرنظامى دشمن در سرزمین مسلمانان

بخشى از غیرنظامیان دشمن کسانى هستند که در کشور اسلامى سکونت مى‌کنند. این افراد همانند بقیه غیرنظامیان دشمن از مصونیت برخوردارند. طبق مقررات جهاد، کلیه اتباع دشمن در دارالاسلام، مستأمن یا ذمى محسوب مى‌شوند، مى‌توانند مادام که شرایط لازم را رعایت کرده‌اند در مصونیت و تحت حمایت دولت اسلامى باشند. این مصونیت و حمایت شامل اموال و سایر حقوق سیاسى و مدنى نیز مى‌گردد، مگر آنکه در پوشش مصونیت و حمایت دولت اسلامى از امکانات و اموال خود به نفع دشمن استفاده نمایند(13).

2-  حمایت از کودکان در حقوق بشردوستانه اسلام

کودکان از جمله غیرنظامیانی هستند که معمولا در جنگها در کنار زنان و سالخوردگان آسیب می­بینند.کودک به جهت عدم رشد کافی جسمی، فکری و روانی در معرض آسیب­پذیری قرار دارد و جنگ از جمله حوادث ناگواری است که کودکان بیش از همه در آن آسیب می­بینند بدین جهت حمایت از کودک در همه حال یک ضرورت اجتناب­پذیر تلقی می­گردد. در آیه 75 سوره نساء با تاکید برحمایت مظلومانی همچون کودکان می­فرماید: " چرا در راه خدا و در راه مردان، زنان و کودکانی که (بدست ستمگران) تضعیف شده­اند پیکار نمی­کنید؟ " حضرت علی (ع) پیرو همین آیه می­فرمایند:" بر ناتوان­ها ضربه نزنید و مجروحان را به قتل نرسانید و با اذیت و آزار زنان زا به هیجان نیاورید هر چند به شما دشنام دهند و به سرانتان ناسزا گویند"(15). از دیدگاه اسلام کودکان هر چند وابسته به دشمن و از اتباع دشمن هستند ولى داراى مصونیت مى‌باشند. در این مورد از پیامبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌و‌آله و اهل‌بیت او دستور صریح مبنى بر نهى صریح از کشتن اطفال دشمن رسیده است:

"... لاَنّ رسولَ اللّه صلى‌الله‌علیه‌و‌آله نهى عن قتل النساء و الوالدان فى دار الحرب اِلاّ اَن یقاتلن: همانا رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌و‌آله از قتل زنان و کودکان در دارالحرب نهى کرده است، مگر اینکه این عده مشغول جنگیدن باشند"(16). بنابراین کودکان از مصونیت کامل بهره‌مند هستند، مگر هنگامى که این کودکان در پیشبرد جنگ مؤثر باشند و همانند اتباع دشمن مشغول جنگیدن و کارزار نظامى باشند.

3-  حمایت از زنان در حقوق بشردوستانه اسلام

زنان نیز وضعیتى مشابه کودکان دارند و در جنگ‌ها، بخصوص جنگ شهرها بیشترین آسیب متوجه آنان است. از این‌رو، همانند کودکان داراى مصونیت مى‌باشند. چنین مسئله‌اى در روایات اسلامى و گفتار فقیهان اسلامى مورد تأکید قرار گرفته است. استثنایى که در مورد کودکان بیان شد در اینجا هم قابل طرح و بیان است. به عبارت دیگر چنانچه زنان همانند سایر جنگ‌جویان و افراد نظامى در صحنه جنگ و کارزار به فعالیت بپردازند(13).

 روایتى از امام صادق علیه‌السلام که آن حضرت از پیامبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌و‌آله نقل کرد که فرمود:

حتى اگر زنى در جنگ شرکت کند تو از کشتن وى تا مى‌توانى چشم‌پوشى کن(16).

4-  حمایت از افراد خارج از صحنه نبرد(مجروحان، بیماران، فراریان و اسیران)  در حقوق بشردوستانه اسلام

این عده از افراد در ردیف کسانى هستند که از مصونیت جنگى برخوردار مى‌باشند. این حق طبیعى آنان است که از آسیب‌هاى جنگ و درگیرى‌هاى نظامى به دور باشند و بلکه باید از آنان حمایت‌هاى ویژه نیز صورت پذیرد. منظور از بیماران، مفهوم عام آن است، به گونه‌اى که شامل زخمى‌هاى دشمن هم مى‌شود. زخمى‌هاى دشمن که به دلیل جراحت، قادر به جنگیدن نیستند، از هرگونه تعرض و آسیب نیروهاى نظامى در امان مى‌باشند و این مسئله مورد سفارش پیشوایان اسلام بوده است. لکن این مصونیت و حمایت‌هاى ویژه مشروط بر آن است که این عده در وضعیت جدید در جبهه به نفع دشمن حضور و مشارکت جسمى و فکرى نداشته باشند چه اینکه هرگونه مشارکت در کارزار نظامى آنان را به عنوان یک سرباز دشمن قرار مى‌دهد.رعایت این اقدامات در نام چهارم نهج­البلاغه به چشم می­خورد که امام علی (ع) می فرمایند:

"با آنها نجنگید تا آنها پیشدستی کنند. واگذاشتن شما تا آنها نبرد را شروع کنند حجتی است به سود شما و به زیان آنان. آنگاه که به اذن خدا آنان را شکست دادید فراریان را نکشید، و ناتوانان را ضربه نزنید، مجروحان را به قتل نرسانید، با اذیت و آزار زنان را به هیجان نیاورید گرچه آنها به شما دشنام دهند و معترض آبروی شما گردند و به سرانتان بدگویی کنند"(15).

اسلام نسبت به اسیران نیز رئوف است و می­گوید اسیر تا قبل از اسارت مانند بقیه نیروهاى نظامى بوده و مبارزه با او شرعى و قانونى است. اما هرگاه به دست سربازان اسیر گردد باید نهایت محبت و رفتار انسانى را نسبت به او اجرا کرد. نظام حقوقى اسلام در باب اسیر داراى سبقت تاریخى است بدین معنا که اسلام زمانى در مورد اسیران مراعات اصولى را به صورت قانون الزامى دانست که در نقاط دیگر دنیا مقررات حقوقى و قانونى در این زمینه وجود نداشت. از این‌رو، مى‌توان گفت: حقوق بین‌الملل در مورد اسیران و غیر اسیران، تا حدود زیادى متأثر از نظام حقوقى اسلام بوده است. چنان‌که در حقوق بشر و آزادى عقیده براى اقلیت‌ها و بلکه همه انسان‌ها، آنچه که بعضى از فقهاى اهل‌سنّت بدان تصریح کرده‌اند الگوى دانشمندان و به ویژه رهبران فکرى پروتستان مقررات الهى اسلام بوده است. بنابراین، گرچه جمعى از حقوق‌دانان، تنها از تاثیر حقوق بین‌الملل از عقاید مذهبى و یهود و مسیحیت سخن گفته‌اند یا کتاب‌هایى در این زمینه تدوین کرده‌اند ولى انصاف این است که همان‌گونه که بعضى از حقوق‌دانان مسیحى نیز اعتراف دارند، تاثیر حقوق بین‌الملل از آیین اسلام بیشتر بوده است(17).

5-  ممنوعیت توسل به هر شیوه جنگی

قرآن بعنوان کلام خدا در این خصوص دارای آیاتی است که به آ نها اشاره می­کنیم:

در آیه 190 سوره مبارکه بقره آمده است: " که در راه خدا با کسانی که با شما می­جنگند نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خدا تجاوز کنندگان را دوست نمی­دارد."

قرآن کریم در این آیه دستور مقاتله و مبارزه با کسانی که دست به اسلحه برده و با مسلمانان وارد جنگ شده­اند را صادر کرده و به آ نها اجازه داده است که برای خاموش ساختن دشمنان دست به اسلحه ببرند و از هرگونه وسایل دفاعی استفاده کنند. این آیه روشن می­سازد که جنگ برای به دست آوردن غنایم و تصرف و اشغال سرزمین­های دیگران همه از نظر اسلام محکوم است و تنها اسلحه به دست گرفتن و به جهاد پرداختن در صورتی صحیح است که در راه خدا و گسترش قوانین الهی یعنی حق و عدالت و توحید و ریشه­کن کردن ظلم و ستم و فساد و انحراف می­باشد(18).  علاوه بر آن در اسلام از بین بردن باغستان­ها و درختان و استفاده از مواد سمی برای زهرآلود کردن آب­های آشامیدنی دشمن منع شده است.

مقابله به مثل واعمال تلافی­جویانه یکی از روشهای نظامی در جنگ است. اما در اسلام منع این روش تاکید شده است. پیامبر اسلام به سربازان خود می فرمودند: اگر دشمن اسرای جنگی را نگه دارد و یا آنها را آنقدر تشنگی دهد که از شدت عطش بمیرند سپاه و لشکر هرگز به چنین عملی دست نمی­زدند زیرا دستور خدای متعال است که با اسرای جنگ رفتار انسانی و شایسته داشت(19).

بررسی جنایات عاشورا بر اساس اصول بشردوستانه بین­المللی

الف- جنایات قابل مجازات بین­المللی

1- جنایت نسل­کشی

نسل­کشی یا ژنوسید از جنایات خیلی شدید بر علیه بشریت تلقی می­شود. در ماده 2 کنوانسیون منع و مجازات نسل­زدایی (1948) نسل زدایی را اینگونه تعریف می­کند:

نسل­زدایی به هر یک از اعمال زیر گفته می­شود که به قصد نابودی کامل یا قسمتی از گروه­های ملی، نژادی، قومی یا مذهبی صورت می­گیرد.                         

  • کشتن اعضای گروه
  • وارد کردن آسیب شدید نسبت به سلامت جسمی و روحی اعضای یک گروه
  • قرار دادن عمدی یک گروه در معرض وضعیت زندگی نامناسبی که منتهی به نابودی فیزیکی یا بخشی از گروه شود
  • اجرای اقداماتی که به قصد جلوگیری از تولید مثل در میان گروه صورت می­گیرد
  • انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر(20).

2- جنایت علیه بشریت

جنایت علیه بشریت شامل تهدید نسبت به صلح، امنیت و رفاه جهان طی یک حمله نظام­مند یا گسترده به حقوق بنیادین بشری یک جمعیت غیرنظامی می­باشد. این شرایط خشونت سازمان­یافته ما را به تامل بیشتر در مسئله بشریت و مسائلی از این دست در مفهوم حداقل استاندارد قواعد موجودیت انسانی فرا می­خواند. به­طور کلی جنایات علیه بشریت جنایاتی است که به علت شدت  قساوت  آن وجدان جامعه جهانی براثر وقوع ان جریحه دار می شود و اولیای دم این جنایات کل بشریت است.

طبق ماده 7 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی منظور از جنایات بر ضد بشریت اعمالی است که در یک حمله گسترده یا سازمان یافته بر ضد یک جمعیت غیر نظامی و با علم به آن حمله ارتکاب یابند و به سه دسته تقسیم می­شوند.

الف: جنایات بر ضد تمامیت جسمی و روحی افراد شامل:

  • قتل
  • قلع وقمع
  • شکنجه
  • آزار به علل سیاسی، نژادی، قومی، ملی، فرهنگی،  مذهبی  و یا هر جنایتی که به موجب حقوق بین­الملل در ساسر جهان غیر مجاز شناخته شده­اند.

ب: جنایت بر ضد آزادی­های افراد شامل:

  • به بردگی گرفتن
  • کوچ یا جابجایی اجباری جمعیت
  • حبس کردن یا ایجاد هر شکل دیگر محرومیت شدید از آزادی جسمی که‌ بر خلاف قواعد بنیادین حقوق بین الملل باشد
  • تجاوز جنسی،بردگی جنسی،فاحشگی اجباری،حاملگی اجباری، عقیم کردن اجباری و هر نوع خشونت جنسی مشابه با آنها
  • ناپدید کردن اجباری(اشخاص)
  • آپارتاید

ج: سایر اعمال ضد بشری مشابه که عامدا به قصد ایجاد رنج زیاد یا صدمه شدید به جسم یا سلامت جسمی یا روحی صورت پذیرد(21).

3- جنایت جنگی

جنایت جنگی، جنایتی است که ارتکابش نقض حقوق بین‌الملل بشر دوستانه ناظر بر درگیری‌های مسلحانه را درپی دارد(4). جنایات جنگی، نقض جدی مقررات عرفی یا معاهده ای حقوق بشر دوستانه در مورد مخاصمات مسلحانه‌ای هستند که باید نقض ارزش‌های مهم حمایت شده محسوب شوند و نتایج مهم و گسترده‌ای برای قربانیان به همراه داشته باشند و مطابق حقوق عرفی یا معاهده‌ای، متضمن ایجاد مسئولیت کیفری فردی برای مرتکبین باشند(22).

سایر مواردی که جنایت جنگی محسوب می شوند عبارت اند از :

  • قتل عمدی
  • شکنجه و رفتار غیرانسانی
  • عمدا موجبات رنج شدید دیگران را فراهم کردن
  • صدمه شدید به جسم یا سلامتی
  • حمله به جمعیت غیرنظامی
  • اخراج یا انتقال غیرقانونی گروه های غیرنظامی
  • استفاده از سلاح ها یا روش های ممنوع جنگی (سلاح های شیمیایی ، باکتریولوژیک و آتشزا)
  • استفاده خائنانه از علائم و دیگر نشانه های حفاظتی
  • غارت اموال عمومی یا خصوصی

در چهار معاهده ژنو رعایت و حفظ حقوق مجروحان،‌ بیماران و غرق شدگان نیروی دریایی و نیز تمام زندانیان جنگی بی­هیچ تمایزی پیش­بینی شده و در نتیجه حق حمایت برابر برای تمام قربانیان جنگ تضمین شده است. معاهده چهارم به حفظ حقوق اشخاص غیرنظامی در دوران جنگ می­پردازد.

پروتکل­های الحاقی این حمایت را به تمام اشخاص آسیب دیده از درگیری­های مسلحانه گسترش می دهند و هرگونه حمله رزمندگان و طرف­های درگیر را اعم از اینکه درگیری بین­المللی باشد یا داخلی به افراد و اهداف غیرنظامی ممنوع می­کند(23).

4- جنایت علیه صلح

با این که واژه تجاوز در منشور ملل متحد بسیار به کار رفته است ولی در هیچ کجای منشور از آن تعریفی ارائه نشده است. در سال ۱۹۷۴ قطعنامه­ای با عنوان " قانون نامه تعریف تجاوز" به تصویب مجمع عمومی سازمان مللل متحد رسید. طبق این قطعنامه تجاوز عبارت است از " استفاده از زور توسط یک کشور علیه حاکمیت، تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشور دیگر یا به طریق دیگری ناسازگار با منشور ملل متحد. مصادیق تجاوز بسیار متنوع است مانند حمله به یک کشور، انضمام سرزمین کشوری دیگر به خاک خود با توسل به زور، بمباران سرزمین های یک کشور، حمله به نیروی هوایی، دریایی و زمینی یک کشور، محاصره بنادر یک کشور و ...

لزوم اجرای قواعد بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه، از زمانی که منشور ملل متحد کاربرد زور را ممنوع نموده است و تجاوز نامشروع شناخته شده است مسئله «جنایت بر ضد صلح» پدیدار گشته است و بیشتر احساس می شود(24).

ب- مصادیق حقوق بشردوستانه در قیام عاشورا

حقوق جنگ از قدیمی‌ترین حقوق شناخته شده بشری است که قدمت بسیار دارد و حتی در دوران جاهلیت و پس از آن در زمان ظهور اسلام نیز برای آن قواعد بسیاری تدوین شده و مورد احترام و رعایت جوامع آنروزی بوده است. بنابراین میتوان اذعان داشت که در زمان واقعه عاشورا حقوق جنگ وجود داشته است اما این حقوق از یک طرف مخاصمه به وحشتناکترین حالت ممکن نقص شده است به گونه­ای که بازتاب جنایات این فاجعه پس از سال­ها زنده است و طرف دیگر مخاصمه به عالی­ترین شکل حقوق جنگ را رعایت کرده است. از جمله جنایاتی که در عاشورا رخ می­دهد:

جنگ در ماه حرام

در تمام جوامع بشری جنگها نیز آدابی دارد که رعایت آن از سوی دوطرف ضروری است و تجاوز از آن امری غیرقانونی و غیر انسانی محسوب می شود. یکی از قوانینی که در قبایل عرب وجود داشت و بعد از اسلام نیز به رعایت آن تاکید شده است منع جنگ و خونریزی در ماه­های حرام است. این قانون در دو زمان زیر پا گذاشته شد: اول زمانی بود که امام حسین(ع) بیعت با یزید را نپذیرفت و به سوی مکه رفت. با نزدیک شدن ایام حج یزید و عمالش در صدد برآمدند از امنیت حرم و ماه­های حرام سوء استفاده کرده و امام را ترور کنند. دوم زمانی که امام توسط ابن زیاد و عمربن سعد محاصره شدند و تلاش امام در جهت ممانعت از وقوع جنگ در ماه حرام موثر نیافتاد درصدد دفاع بر آمده و از باب دفاع و مقابله به مثل با آنان جنگید(25).

قطع آب

حقوق بین­ الملل بشردوستانه تعهدات الزام­آوری در زمینه حق آب و غذا در زمان مخاصمات مسلحانه بین ­المللی و شرایط اشغال ایجاد نموده و تا آن حد پیش رفته که استفاده از سلاح گرسنگی و تشنگی در این منازعات را به منزله جنایات جنگی، جنایات  نسل­ کشی و جنایات علیه بشریت قلمداد نموده است(26).

بی حرمتی به شهدا و لگدمال کردن بدن مبارک امام حسین (ع) و یارانش با سم اسبان

احترام و بزرگداشت نسبت به افرادی که در طول جنگ جان خود را از دست داده­اند در سرتاسر دنیا وجود دارد.  این قاعده در کنوانسیون الحاقی ١، تحت عنوان کلی احترام به اجساد درج گردیده که مفهوم آن جلوگیری از غارت بقایای اجساد قربانیان می باشد. از طرفی مطابق اساسنامه دیوان کیفری بین­المللی ممنوعیت مثله اجساد قربانیان در جریان درگیریهای مسلحانه در چارچوب هتک شأن و منزلت اشخاص قرار میگیرد که بر اساس عناصر تشکیل دهنده جرم، نسبت به جسد اشخاص نیز اعمال میگردد. شمار بسیاری از دستورالعمل های نظامی نیز، مثله اجساد قربانیان، و سایر اعمال منجر به هتک حرمت اجساد را ممنوع اعلام کرده اند(27).

آزار اسیران

یکی از مسائلی که در اغلب جنگها رخ می­دهد، به اسارت در آوردن نیروهای طرف مقابل است. حقوق بشردوستانه به عنوان شاخه­ای از حقوق بین­الملل معاصر اسلامی از دیرباز به بحث رفتار با اسرا پرداخته است. بررسی­ها در مجموعۀ مقررات و حقوق جنگ نشان می­­دهد که کنوانسیون­های چهارگانۀ 1949 ژنو و پروتکل­های الحاقی 1977 به این موضوع پرداخته است.  در این مقررات به برخورد انسانی با اسیران جنگی تاکید شده است و هرگونه رفتاری که موجب به خطر افتادن جان و سلامتی اسرا و آزار روحی و روانی آن­ها شود ممنوع شده است.

تاراج اموال و به آتش کشیدن خیمه ­ها

با بروز جنگ در راه زندگی غیرنظامیان وقفه و مشکلات اجتناب ناپذیری ایجاد می­گردد ولی دولت­های متخاصم مکلف­اند تلاش کنند که تاثیر سوء درگیری­های نظامی برای غیرنظامیان به حداقل ممکن برسد. براین اساس مقررات لاهه در مورد سرزمین­های اشغالی، حمایت وسیعی را معطوف به اموال خصوصی کرده است حمایتی که هم اکنون در حقوق بین الملل عرفی استقرار یافته است. اصل الزام به حفظ حرمت اموال خصوصی از طرف دولت اشغالگر، به صراحت در ماده 46 مقررات لاهه مورد توجه قرار گرفته است. براساس این ماده، دولت اشغالگر باید به مالکیت خصوصی در سرزمینهای اشغالی احترام گذارد. از این رو انهدام اموال خصوصی بدون مبرم نظامی، یا در صورتی که صرفاً در جهت هدفهای انتقام جویانه یا خسارت بار به دشمن باشد، ممنوع است.

زنان باید مورد احترام خاص قرار گرفته و از آنها در برابر هرگونه حمله ناشایست حمایت شود. به وضعیت زنان باردار و مادرانى که داراى فرزندان وابسته به خود هستند و به دلایل مربوط به درگیرى مسلحانه بازداشت شده‌اند، با حداکثر اولویت رسیدگى شده و حتی در صورت صدور حکم اعدام براى آنها این حکم اجرا نخواهد شد(28).

کشتن کودکان و بانوان

وجود مخاصمات مسلحانه در جوامع بشری، کودکان و زنان را که آسیب پذیرتر از دیگران میباشند تحت تاثیر قرار میدهد. بخصوص از زنان باید در برابر هرگونه حمله ناشایست حمایت شود. زنان باید در برابر هرگونه حمله به حیثیتشان بخصوص در برابر تجاوز، فحشاى اجبارى یا هر شکل دیگرى از حمله ناشایست حمایت شوند. در صورت نقض این قواعد، دولت مربوطه مسئول خواهد بود.

 پروتکل الحاقى 1977 سازمان ملل متحد درباره حمایت از کودکان هنگام جنگ اعلام مى‌کند که کودکان باید مورد احترام خاص قرار گرفته و از آنها در برابر هر شکل از حمله ناشایست حمایت شود. آنها باید مراقبت و کمکى را که خواه به علت سن و یا به هر علت دیگر به آن نیاز دارند دریافت کنند. همه اقدامات ممکن باید انجام شوند تا از شرکت کودکان زیر 15 سال در درگیرى‌ها جلوگیرى شود و اگر آنها در نتیجه جنگ یتیم شده یا از خانواده خود جدا بشوند، براى تضمین اینکه به حال خود رها نشوند، باید اقدامات لازم به عمل آید تا آموزش آنها در هر حال تسهیل شود. در صورت دستگیرى کودکان، آنها باید در محلى جدا از بزرگ‌سالان نگه‌دارى شوند، مگر آنکه خانواده‌هایى به عنوان واحد خانوادگى اسکان داده شده باشند. مجازات مرگ نباید در مورد اشخاصى که در زمان ارتکاب جرم کمتر از 18 سال داشته‌اند اجرا شود.

هیچ‌یک از طرف‌هاى درگیرى ترتیب انتقال کودکانى غیر از اتباع خود را به یک کشور خارجى نخواهد بود، مگر آنکه دلایل ضرورى براى این کار وجود داشته باشد. هرگاه انتقال انجام شود، باید همه اقدامات لازم براى تسهیل بازگشت کودکان به خانواده و کشورشان انجام شود(7).

 نتیجه ­گیری

از لحاظ تاریخی حقوق بین المللی بشر دوستانه ریشه در قواعد مذهبی و مدنی کهن دارد اما تدوین جهانی حقوق بین الملل بشر دوستانه در قرن نوزدهم آغاز شد. از آن بعد دولت ها توافق بر سر یک سری از قواعد عملی بر مبنای تجربه های تلخ جنگ ­های گذشته نمودند. این قواعد یک نمای دقیق را بین نگرانی­های بشر دوستانه و نیازهای نظامی کشورها ایجاد نموده است.

حقوق بشر دوستانه می کوشد با وضع مقرراتی از خشونت بی اندازه در جنگ ها جلوگیری کند برای رسیدن به این منظور حقوق بشر دوستانه حق دولت ها را در انتخاب سلاح ها و روش های جنگی محدود از قربانیان درگیری های مسلحانه حمایت می کند. در حقوق بشر دوستانه هیچ توجهی به علت جنگ و قانونی یا غیر­قانونی بودن آن نمی­شود و تنها مساله ای که مورد توجه و نظر است حمایت از قربانیان جنگ وکاهش خشونت است، بنابراین حقوق بشر دوستانه بدون توجه به علت جنگ و قانونی یا غیر قانونی بودن و صرف نظر از اینکه قربانیان متعلق به کدام یک از دو طرف درگیری می باشد از آنها حمایت می­کند. رعایت حقوق بشر دوستانه بین­المللی از دیدگاه اسلام یک وظیفه و تکلیف دینی و شرعی است و هر گونه تخطی از آن، هم کیفر دنیوی و هم عقوبت اخروی دارد. اما می­بینیم در واقعه عاشورا هر چند هردو سوی مخاصمه از یک دین واحد بودند اما یک سوی این جنگ از رعایت این مقررات سرباز زدند و مهمترین هدف حقوق بشردوستانه که حفظ کرامت انسانی است را نادیده گرفتند و به شقی­ترین رفتارها پرداختند. آنان علاوه بر حقوق نظامیان حقوق غیرنظامیان، زنان، کودکان، بیماران و اسیران را پایمال کرده و موجب ایجاد خطرات جانی و جسمی و روحی و روانی شدند. بر اساس آنچه گذشت این حادثه از نظر هر نوع مجازات بین­المللی قابل تامل است و می­توان بر اساس جنایت نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت علیه صلح آن را محکوم کرد.

 

منابع

1- قربان نیا، ن، (1385)، "نسبت میان حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه"، دانشگاه تهران.

2- مجموعه حقوق بین­الملل بشردوستانه، (1381)،  پاسخ به سوالات شما به کوشش کمیته ملی حقوق بشردوستانه، ترجمه هاجر رستمی، تهران، موسسه انتشارات امیرکبیر.

3- ساکی، ع، (1387)، "ضمانت اجرای کیفری جرایم علیه حقوق بشر وحقوق بشر دوستانه، فصلنامه دیدگاه­های حقوقی دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری"، شماره 49 و 45.

4- شیایزری، گ. و گریانک، س،(1383)، "حقوق بین‌الملل کیفری"، ترجمه: بهنام یوسفیان و محمد اسماعیلی، تهران، انتشارات سمت.

5- جعفری، ا، (1394)، "تحلیل ابزارها و روش‌های ممنوعه در جنگ از دیدگاه اسلام و حقوق بین‌الملل بشردوستانه"، تهران، اداره نشر وزارت امور خارجه.

6- ICJ, Report (1996). The Legality of the Threat or Use of Nuclear Weapons case.

7-  دبیرخانه کمیته ملى حقوق بشردوستانه، (1383)، "رعایت حقوق بشردوستانه بین‌المللى"، تهران، دبیرخانه کمیته ملى حقوق بشردوستانه.

8- اربابیان، ش، (1390)، "موازین حمایتی از کودکان قربانی جنگ از منظر حقوق بشر و حقوق بشردوستانه"، اصفهان.

9- رابوس، و، (1387)، "حمایت از مجروحان، بیماران و کشتی شکسته­ها"، ترجمه سید قاسم زمانی و نادر ساعد در حقوق بشردوستانه در درگیری­های مسلحانه، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش­های حقوقی.

10- عزیزی، س، (1392)، "مطالعه تطبیقی قواعد بنیادین حقوق بشردوستانه در نهج­البلاغه و قواعد عرفی بشردوستانه"، فصلنامه پژوهشنامه نهج­البلاغه، سال ا، شماره1.

11- هنکرتز، ژ. و دوسوالدبک، ل،(1387)، "حقوق بین­الملل بشر دوستانه عرفی"، ترجمه دقتر امور بین­الملل قوه قضائیه و کمیته بین­الملل صلیب سرخ، تهران، نشر مجد.

12- شریف طرازکوهی،ح، (1375)، "حقوق جنگ"، تهران.

13- عمید زنجانى ،ع، (1390)، "فقه سیاسى، تهران"، امیرکبیر.

14- ضیایی بیگدلی، م، (1380)، "اسلام وحقوق بین­الملل"، چاپ ششم، تهران، کتابخانه گنج دانش.

15- شریف­الرضی،م، (1385)، "نهج‌البلاغه"، ترجمه محمد دشتى، تهران، فهرست.

16- شیخ حر عاملى، (1403)، "وسائل‌الشیعه"، تهران، مکتبه‌الاسلامیه، ج 11.

17- ابراهیمى، محمد، (1377)، "اسلام و حقوق بین‌الملل عمومى"، تهران، سمت، ج 2.

18- مکارم شیرازی، ن، (1380) "تفسیر نمونه"، تهران، دارالکتب الاسلامیه.

19- سرخی، ش، (بیتا)، "شرح سیرالکبیر"،ج1.

 

20- Convention on the Prevention and Punishment of the Crime of Genocide, (1948), art. 2.

21- ورله، گ، (1387)، "جنایات علیه بشریت در حقوق بین­الملل معاصر"، مترجم امیر ساعد وکیل، مجله حقوقی بین­المللی، شماره 25، دوره 39.

 22- Cassese, Antonio, International Criminal Court, New York, Oxford University Press, (2003), P 47.

23- http://mehdighadyani.blogfa.com/post/6

24- بیگ زاده ، ا، (1382)، "جزوۀ درسی حقوق بین الملل عمومی (2)" ، تهران.

25- ربانی خلخالی، ع، (1385)، "چهره درخشان حسین بن علی"، قم، مکتب الحسین.

26- اسفندیاری، چ. کوشا، س. میرعباسی، ب، (1392)، "حق دسترسی به غذا از منظر حقوق بین­الملل بشردوستانه"، علوم غذایی و تغذیه، سال 10، شماره 3.

27- غیبی، م، (1395)، "شان و منزلت درگذشتگان در مخاصمات مسلحانه از منظر حقوق بین­الملل بشردوستانه"، تهران.

28- زمانی، ق، (1378)، "حقوق بشردوستانة بین المللی و اشغال سرزمینهای ایران در جنگ تحمیلی"، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شماره 28.

 

 

منبع: بنیاد بین المللی مستشهدین عاشورا

ارسال نظر