ابتدا تصور میشد «میتو» تنها صدایی گذرا از میان ستارگان هالیوود است، اما بهمرور مانند موجی گسترده، واقعیتی دردناک را آشکار کرد.
به گزارش عاشورا نیوز به نقل از خبرگزاری فارس_ خط رهبری: «آنقدر زندگی در فضای موسیقی برایم زجرآور بود که دلم نمیخواست به آن موقعیت بازگردم و فقط اصرار داشتم خرج خود را درآوردم، تمیز کردن توالت دیگران خیلی بهتر از خوانندگی است» این بخشی از اعترافهای تینا ترنر، خواننده مشهور آمریکایی، در کتابی است که با موج جنبش «میتو» دوباره مورد توجه قرار گرفت؛ جنبشی که با شعار «من هم همینطور» آغاز شد و قرار بود از تجربههای پنهان آزار جنسی در میان چهرههای مطرح پرده بردارد.
ابتدا تصور میشد «میتو» تنها صدایی گذرا از میان ستارگان هالیوود است، اما بهمرور مانند موجی گسترده، واقعیتی دردناک را آشکار کرد: زنان در جامعه غربی برای پیشرفت ناچارند یا از هویت زنانه و ارزشهای انسانی خود فاصله بگیرند یا موقعیتشان را در چارچوبهایی تعریف کنند که در نهایت آنها را به ابزاری برای نمایش و جلب توجه و سوءاستفاده تبدیل میکند. این واقعیت تنها در «میتو» خلاصه نشد. پرونده جنجالی جفری اپستین و روابط پیچیدهاش با شخصیتهای قدرتمند آمریکا نشان داد آنچه رخ داده، یک حادثه موردی نیست بلکه یک جریان در تمدن غرب است: « این باندهای خلافکاری که اخیراً در آمریکا سروصدایش زیاد بلند شده... یعنی نگاه به زن، نگاه به یک وسیلهی خوشگذرانی است؛ یک ابزار است.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
پیشرفتهای چشمگیر زنان، کارنامه افتخارآمیز جمهوری اسلامی
اما در سوی دیگر جهان، مسیری متفاوت شکل گرفت؛ مسیری که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به عنوان «الگوی سوم زن» مطرح شد. الگویی که نه تصویری محدود و ابزاری از زن ارائه میداد و نه زن را در رقابت با مرد تعریف میکرد. در این نگاه، زن میتواند در چارچوب هویت زنانهاش پیشرفت کند؛ بدون آنکه مجبور باشد برای دیده شدن، از ارزشهای انسانی خود دست بکشد: «از نظر اسلام زن میتواند در فعّالیّت اجتماعی، در کسب و کار، در فعّالیّت سیاسی، در بیشتر مناصب حکومتی، در همهی عرصههای زندگی فعّال باشد.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
پس از انقلاب، زنان ایرانی وارد فضای تازهای شدند؛ فضایی که در آن حیا، هویت و پیشرفت در کنار یکدیگر تعریف شد. نتیجه این نگاه را میتوان در آمارها دید؛ آمارهایی که نشان میدهد روایتهای رسانههای غربی از زن مسلمان، چندان با واقعیت منطبق نیست: «[غربیها] میگویند: اگر چنانچه زن حجاب داشته باشد و این محدودیّتها را برای خودش معیّن بکند، از پیشرفت بازمیماند!... در جمهوری اسلامی نشان داده شد که زن مسلمان و مقیّد، بانوی باحجاب و مقیّد به پوشش اسلامی، میتواند در همهی عرصهها پیشرفتهتر از دیگران حرکت بکند. میتواند نقشآفرین باشد.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
بر اساس آمارهای رسمی در سال ۱۴۰۱، ۳۳ درصد اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ۳۴ درصد اعضای هیئت علمی علوم پزشکی، زنان هستند. ۵۶ درصد دانشجویان کشور را دختران تشکیل میدهند. بیسوادی زنان نسبت به پیش از انقلاب، تقریباً به طور کامل ریشهکن شده است. در ورزش، بیش از ۱۶ هزار باشگاه ویژه بانوان فعال است و زنان ایرانی تاکنون ۳۳۰۲ مدال جهانی کسب کردهاند. در رسانه و فناوری، 31 درصد از فعالان عرصه IT و همچنین نزدیک به ۹۰۰ زن فیلمساز و دو هزار زن متخصص سینما در حال فعالیتاند. در سیاست نیز ۲۵ درصد مدیران دولتی را زنان تشکیل میدهند.
از تحریف تا واقعیت: جنگ روایتها در عرصه زنان
این پیشرفتهای زنان ایرانی سبب شد که «الگوی سوم زن مسلمان»، در برابر الگویی که غرب از زن ارائه میدهد، پاسخی عملی و مؤثر باشد: «ایران در تاریخ خود هیچگاه از حتی یکصدم اینهمه زنان دانشمند، متفکر و صاحب فکر و نظر، برخوردار نبوده و جمهوری اسلامی بود که باعث ارتقاء و پیشروی زنان در همه عرصههای مهم شد.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲ همین موضوع موجب شد که بسیاری از جریانهای رسانهای غرب تلاش کنند این الگو را زیر سؤال ببرند؛ از طرح هجمه و جریانسازی علیه ارزشهایی مانند حجاب گرفته تا بهرهبرداری رسانهای از ناآرامیهای ۱۴۰۱.
در «جنگ روایتها» رسانههای غربی سعی دارند تصویر زن در جمهوری اسلامی را تحریف کنند. اما واقعیت میدانی و رشد چشمگیر زنان ایرانی در عرصههای علمی، ورزشی، هنری و مدیریتی چیز دیگری میگوید؛ روایتی که اگر درست بازگو شود، میتواند نشان دهد زن مسلمان ایرانی چگونه توانسته است میان پیشرفت و هویت اسلامی و حیا و عفت زنانه، تلفیقی کمنظیر بسازد.
در اینجا باید در مقابل بمباران تبلیغاتی جریان فاسد غربی که از الگوی زن مسلمان ایرانی ضربه خورده هوشیار بود و از جمله در موضوعاتی چون حجاب، اسیرِ جریانسازی سوء بدخواهان نشد: «وقتی راجع به حجاب بحث میشود، راجع به پوشش زنان بحث میشود، راجع به همکاری زن و مرد بحث میشود، اینجور نباشد که رسانهی داخلی جمهوری اسلامی حرف آنها [غربیها] را تکرار کند، حرف آنها را درشت کند.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
خط رهبری: «آنقدر زندگی در فضای موسیقی برایم زجرآور بود که دلم نمیخواست به آن موقعیت بازگردم و فقط اصرار داشتم خرج خود را درآوردم، تمیز کردن توالت دیگران خیلی بهتر از خوانندگی است» این بخشی از اعترافهای تینا ترنر، خواننده مشهور آمریکایی، در کتابی است که با موج جنبش «میتو» دوباره مورد توجه قرار گرفت؛ جنبشی که با شعار «من هم همینطور» آغاز شد و قرار بود از تجربههای پنهان آزار جنسی در میان چهرههای مطرح پرده بردارد.
ابتدا تصور میشد «میتو» تنها صدایی گذرا از میان ستارگان هالیوود است، اما بهمرور مانند موجی گسترده، واقعیتی دردناک را آشکار کرد: زنان در جامعه غربی برای پیشرفت ناچارند یا از هویت زنانه و ارزشهای انسانی خود فاصله بگیرند یا موقعیتشان را در چارچوبهایی تعریف کنند که در نهایت آنها را به ابزاری برای نمایش و جلب توجه و سوءاستفاده تبدیل میکند. این واقعیت تنها در «میتو» خلاصه نشد. پرونده جنجالی جفری اپستین و روابط پیچیدهاش با شخصیتهای قدرتمند آمریکا نشان داد آنچه رخ داده، یک حادثه موردی نیست بلکه یک جریان در تمدن غرب است: « این باندهای خلافکاری که اخیراً در آمریکا سروصدایش زیاد بلند شده... یعنی نگاه به زن، نگاه به یک وسیلهی خوشگذرانی است؛ یک ابزار است.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
پیشرفتهای چشمگیر زنان، کارنامه افتخارآمیز جمهوری اسلامی
اما در سوی دیگر جهان، مسیری متفاوت شکل گرفت؛ مسیری که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به عنوان «الگوی سوم زن» مطرح شد. الگویی که نه تصویری محدود و ابزاری از زن ارائه میداد و نه زن را در رقابت با مرد تعریف میکرد. در این نگاه، زن میتواند در چارچوب هویت زنانهاش پیشرفت کند؛ بدون آنکه مجبور باشد برای دیده شدن، از ارزشهای انسانی خود دست بکشد: «از نظر اسلام زن میتواند در فعّالیّت اجتماعی، در کسب و کار، در فعّالیّت سیاسی، در بیشتر مناصب حکومتی، در همهی عرصههای زندگی فعّال باشد.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
پس از انقلاب، زنان ایرانی وارد فضای تازهای شدند؛ فضایی که در آن حیا، هویت و پیشرفت در کنار یکدیگر تعریف شد. نتیجه این نگاه را میتوان در آمارها دید؛ آمارهایی که نشان میدهد روایتهای رسانههای غربی از زن مسلمان، چندان با واقعیت منطبق نیست: «[غربیها] میگویند: اگر چنانچه زن حجاب داشته باشد و این محدودیّتها را برای خودش معیّن بکند، از پیشرفت بازمیماند!... در جمهوری اسلامی نشان داده شد که زن مسلمان و مقیّد، بانوی باحجاب و مقیّد به پوشش اسلامی، میتواند در همهی عرصهها پیشرفتهتر از دیگران حرکت بکند. میتواند نقشآفرین باشد.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
بر اساس آمارهای رسمی در سال ۱۴۰۱، ۳۳ درصد اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ۳۴ درصد اعضای هیئت علمی علوم پزشکی، زنان هستند. ۵۶ درصد دانشجویان کشور را دختران تشکیل میدهند. بیسوادی زنان نسبت به پیش از انقلاب، تقریباً به طور کامل ریشهکن شده است. در ورزش، بیش از ۱۶ هزار باشگاه ویژه بانوان فعال است و زنان ایرانی تاکنون ۳۳۰۲ مدال جهانی کسب کردهاند. در رسانه و فناوری، 31 درصد از فعالان عرصه IT و همچنین نزدیک به ۹۰۰ زن فیلمساز و دو هزار زن متخصص سینما در حال فعالیتاند. در سیاست نیز ۲۵ درصد مدیران دولتی را زنان تشکیل میدهند.
از تحریف تا واقعیت: جنگ روایتها در عرصه زنان
این پیشرفتهای زنان ایرانی سبب شد که «الگوی سوم زن مسلمان»، در برابر الگویی که غرب از زن ارائه میدهد، پاسخی عملی و مؤثر باشد: «ایران در تاریخ خود هیچگاه از حتی یکصدم اینهمه زنان دانشمند، متفکر و صاحب فکر و نظر، برخوردار نبوده و جمهوری اسلامی بود که باعث ارتقاء و پیشروی زنان در همه عرصههای مهم شد.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲ همین موضوع موجب شد که بسیاری از جریانهای رسانهای غرب تلاش کنند این الگو را زیر سؤال ببرند؛ از طرح هجمه و جریانسازی علیه ارزشهایی مانند حجاب گرفته تا بهرهبرداری رسانهای از ناآرامیهای ۱۴۰۱.
در «جنگ روایتها» رسانههای غربی سعی دارند تصویر زن در جمهوری اسلامی را تحریف کنند. اما واقعیت میدانی و رشد چشمگیر زنان ایرانی در عرصههای علمی، ورزشی، هنری و مدیریتی چیز دیگری میگوید؛ روایتی که اگر درست بازگو شود، میتواند نشان دهد زن مسلمان ایرانی چگونه توانسته است میان پیشرفت و هویت اسلامی و حیا و عفت زنانه، تلفیقی کمنظیر بسازد.
در اینجا باید در مقابل بمباران تبلیغاتی جریان فاسد غربی که از الگوی زن مسلمان ایرانی ضربه خورده هوشیار بود و از جمله در موضوعاتی چون حجاب، اسیرِ جریانسازی سوء بدخواهان نشد: «وقتی راجع به حجاب بحث میشود، راجع به پوشش زنان بحث میشود، راجع به همکاری زن و مرد بحث میشود، اینجور نباشد که رسانهی داخلی جمهوری اسلامی حرف آنها [غربیها] را تکرار کند، حرف آنها را درشت کند.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
ارسال نظر