نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی با اشاره به اینکه سوریه به سمت کشورهای منطقه از جمله ایران روی خواهد آورد، گفت: با وجود اینکه در داخل حکومت سوریه و میان حاکمان مشکلاتی وجود دارد، اگر ترکیه و عربستان وارد شوند و بتوانند این مسائل را حلوفصل کنند، بسیار مطلوب خواهد بود.
به گزارش عاشورا نیوز به نقل از ایرنا، «سعود بن محمد الساطی» معاون سیاسی وزیر امور خارجه عربستان سعودی روز یکشنبه ۹ آذرماه برای رایزنی با مقامهای وزارت امور خارجه کشورمان به تهران سفر کرده و در دیدار با سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه روابط دوجانبه تهران-ریاض و راههای گسترش مناسبات و همکاریهای دو کشور در زمینههای مورد علاقه طرفین و همچنین مسائل منطقهای و بینالمللی را مورد بحث و تبادل نظر قرار داد. معاون وزیر خارجه عربستان پس از دیدار با وزیر امور خارجه، با «محمدرضا رئوف شیبانی» نماینده ویژه وزیر امور خارجه در امور سوریه نیز دیدار و گفتوگو کرد.
اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری روز دوشنبه، در پاسخ به سوالی در خصوص اهداف سفر این دیپلمات سعودی به ایران گفت: «این سفر در ادامه روندی است که از دو سال قبل آغاز شده است. روابط ایران و عربستان در این مدت تداوم داشته و تماسها برای زمینهسازی در سطوح مختلف ادامه پیدا کرده است. این سفر نیز در همین راستا انجام شده است. در این دیدار، هم در مورد روابط دوجانبه ایران و عربستان گفتوگو شد و هم موضوعات منطقهای که دغدغه مشترک ایران، عربستان و سایر کشورهای منطقه است؛ از جمله موضوع فلسطین اشغالی، لبنان و سوریه که در گفتوگوهای همکاران من و وزیر محترم مورد بحث و تبادلنظر قرار گرفت. این روندی است که هر دو کشور مصمم به ادامه آن هستند؛ روندی که در راستای تقویت اعتماد و تفاهم بین کشورهای منطقه، با هدف پیشبرد اهداف مشترک و کمک به تقویت ثبات و امنیت در منطقه غرب آسیا صورت میگیرد.»
برای بررسی اهداف سفر معاون وزیر امور خارجه عربستان به ایران و همچنین ارزیابی روابط تهران و ریاض، با محمد شریعتی دهاقان، نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی گفتوگو کردیم.
براساس اعلام وزارت امور خارجه، یکی از محورهای اصلی سفر معاون وزیر امور خارجه عربستان به ایران و تبادل نظر در خصوص مسائل منطقه به ویژه موضوع سوریه بوده است. ارزیابی شما از اهمیت تبادل دیدگاه میان تهران و ریاض در حوزه موضوعات فیمابین چیست؟
بهعقیده من، عربستان و همچنین کشورهایی همچون ترکیه و همچنین قطر کشورهایی هستند که میتوانند در مسائل منطقه و حتی در موضوعات مربوط به آمریکا به ما کمک کنند. ما باید از روابط خوبی که میخواهیم با این کشورها داشته باشیم و حتی مانند ترکیه روابط خوبی نیز داریم استفاده کرده و بهره بگیریم. در مورد سوریه، من همیشه پیشتر گفته بودم که متأسفانه ما تصور میکردیم موضوع سوریه، که با وضعیت جدید و تغییر نظام بشار برای ما مشکل ایجاد کرده است، از طریق روسیه قابل حل است. اما همان زمان نیز گفتم که روسیه نمیتواند مسائل ما را بهطور جدی حل کند و اگر هم بخواهد، ما در موضوع سوریه باید بهای سنگینی بپردازیم. روسیه خود در سوریه با مشکلاتی روبهروست.
بنابراین، کشور ترکیه که نفوذ خوبی دارد، کشور قطر و همچنین عربستان سعودی در وضعیت جدید میتوانند یاور ما باشند؛ به شرط آنکه هم سوریه خواستههای متعادلی داشته باشد و هم ایران خواستههای متعادلی مطرح کند و نیز رسانهها کنترل شوند تا نسبتهای نادرست و توهینآمیز به سران کشورها داده نشود. ما با کشورهای متعددی در منطقه مواجهیم که ممکن است پیشتر روابط چندان خوبی با آنها نداشتهایم اما اکنون در قدرت قرار دارند. دیپلماسی ما میداند که باید روابط میان دولتها را تنظیم کند و اگر ما از روی کار آمدن کشوری ناراضی هستیم یا آن کشور اقدامی انجام داده است، این نارضایتی نباید در زبان رسانهها، بهویژه زبان رسمی در رسانههای رسمی، انعکاس یابد. در رسانههای آزاد و نویسندگان میتوانند اظهار نظر کنند، اما زبان رسمی رسانهها باید بهگونهای باشد که نام رسمی دولتها و مسئولان را بهدرستی و احترام بهکار ببرد. برای مثال، اگر رئیس دولت سوریه را «احمد الشرع» مینامند، ما نیز از همان نام استفاده کنیم.
همچنین، عقیده من این است که هم سفر وزیر امور خارجه ترکیه و هم معاون وزیر امور خارجه عربستان هم در حوزه همنظری و هم در رابطه با آمریکا مؤثر است؛ رابطهای که اگر دچار تنش شود، منطقه نیز درگیر خواهد شد. همچنین این موضوع به پرونده سوریه بازمیگردد؛ چراکه سوریه ابتدا تصور میکرد با اعلام اینکه قصد جنگ با اسرائیل ندارد و با حفظ روابط معمولی میتواند مسائلش را با اسرائیل حل کند. اما حوادث چند ماه گذشته نشان داد که طمع اسرائیل و همچنین توان تخریبی آن، بهویژه در بیثبات نشان دادن سوریه، عمل میکند و این اقدامات واقعی است.
به همین دلیل و با توجه به حوادث مرتبط با اسرائیل، به نظر من سوریه به سمت کشورهای منطقه از جمله ایران روی خواهد آورد. بنابراین، با وجود اینکه در داخل حکومت سوریه و میان حاکمان مشکلاتی وجود دارد، اگر ترکیه و عربستان وارد شوند و بتوانند این مسائل را حلوفصل کنند، بسیار مطلوب خواهد بود و ما نیز باید با دیدی همراه و گذشتمحور این روند را دنبال کنیم؛ همانطور که سایر کشورها در جبهه مقاومت، مانند الجزایر، روابط خود را با وضعیت جدید تطبیق دادهاند.
یک نگاهی هم به روابط تهران و ریاض داشته باشیم. اینطور انتقاد میشود که برخلاف پیشبینیها، روابط دو کشور پس از ازسرگیری روابطی که با میانجیگری چین صورت گرفت، در مسیر توسعه مورد انتظار قرار نگرفته است. اکنون به نظر شما ما در چه نقطهای قرار داریم و چه موانعی پیشِرویمان است که همچنان مانع میشود سطح روابط چه در حوزه سیاسی و چه در حوزه اقتصادی به آن مرحلهای که مدنظر تهران است، برسد؟
بهخاطر عملکردها، متأسفانه این وضعیت وجود دارد. میگویند روابط میان دو کشور را نباید در تعارفات و تعبیرات دیپلماتیک جستوجو کرد، بلکه باید آن را در رسانههای منتسب به این کشورها پیدا کرد. رسانههای وابسته به عربستان نگاه خوبی به ایران ندارند؛ همچنانکه در رسانههای ما نیز نگاه خوبی نسبت به آنها وجود ندارد. بنابراین، باید دانست که روابط ما با عربستان تنها یک رابطه دیپلماتیک و تبادل سفرا نیست. منافع ما با عربستان در بسیاری از کشورها با یکدیگر تضاد پیدا کرده است؛ مانند لبنان، سوریه، عراق، پاکستان، کشورهای پیرامون ما و همه کشورهای خلیج فارس. تمام این تضادها را باید یکییکی از میان برداشت.
در لبنان، وقتی حزبالله با نخستوزیر اهلسنت لبنان دچار تضاد میشود و حزبالله نیز منتسب به ایران است، این خود نوعی تضاد است که باید آن را کاهش دهیم. در سوریه، وقتی عربستان حامی نظام فعلی میشود و ما مخالف نظام فعلی هستیم، این نیز یک تضاد است. در عراق، زمانیکه عربستان مخالف گروههای خارج از دولت بهعنوان دارنده تسلیحات است و ما موافق چنین برنامههایی هستیم، این هم نوعی تضاد است. در پاکستان نیز گروههایی با نام شیعه، سنی و دیگر گروهها با یکدیگر درگیرند و اینها نیز تضادهایی محسوب میشود.
بنابراین، ما علاوه بر مسائل دیپلماتیک، باید تضادهایی را که مربوط به منافع کشورها در کشورهای دیگر است از میان برداریم تا بتوانیم روابط خود را بهبود بخشیم. اما نتوانستهایم در این مدت این تضادها را حل کنیم؛ بهویژه در برخی سفرها، مانند سفر آقای لاریجانی به لبنان که چنین تفسیر شد و نحوه برخورد حزبالله نیز این برداشت را ایجاد کرد که عدم تسلیم سلاح حزبالله با توصیه ایران بوده است، در حالیکه عربستان با هرگونه گروه مسلح خارج از دولت مخالف است. بنابراین تضادها زیاد است. همچنین در موضوع فلسطین نیز تضاد داریم، در موضوع غزه و حمایت از حماس نیز تضادهایی وجود دارد. این تضادها را باید کاهش دهیم.
در پاسخ به سؤال نخست به نقش عربستان در روابط ایران و آمریکا اشاره کردید. چندی پیش شایعهای مطرح شد؛ روزنامه الاخبار لبنان ادعای میانجیگری را مطرح کرد که البته بهشدت تکذیب شد. اما با توجه به همین خبر، میخواستم بپرسم نگاه ریاض به تنش میان ایران و آمریکا چیست؟ و آیا اساساً میتوان از ظرفیت عربستان برای کاهش یا مدیریت تنش میان تهران و واشنگتن استفاده کرد؟
بهعقیده من، عربستان حتی در میان کشورهایی که مطرح هستند، بهترین کشوری است که میشود در خصوص کاهش تنش میان ایران و آمریکا اقدام کند. اگر بتوانیم مسائل خود را با عربستان، نه اینکه کاملاً، بلکه تا حدودی حل کنیم و قدری از تندی و تیزی این رابطه بکاهیم، میتوانیم حساب بیشتری روی آن باز کنیم. در مورد نامه آقای پزشکیان درباره تشکر مربوط به حج، بهصورت ضمنی خواسته شده بود که در موارد کمک، ما باید همکاری کنیم و یاری برسانیم؛ بهویژه اینکه پیش از سفر به آمریکا، حتی رسانههای آن کشور چنین برداشتی داشتند. حال اینکه این برداشت درست بوده یا نبوده، طبیعی است که میان کشورها هر فرصتی ولو کوچک و اندک باید مورد استفاده قرار گیرد. به نظر من، نباید اگر فرصتی پیش آمد، از آن دریغ کنیم.

ارسال نظر