دلتنگی این روزهای دختر شهید مدافع حرم/ از قول به فرزندان «حاج‌قاسم»، تا انتظار آخرین دیدار

دختر شهید مدافع حرم «حامد بافنده» که حاج قاسم در گفت‌گویی تلفنی به او گفت: «فاطمه جان؛ انتقام پدرت را گرفتم»، می‌گوید: به تک‌تک فرزندان حاج قاسم قول می‌دهم وقتی بزرگ شوم انتقام خون باباشون رو بگیرم.

به گزارش عاشورا به نقل از خبرگزاری فارس،  - سمیه صدیق‌نژاد؛ شهید حامد بافنده از شهدای مدافع حرم هست که سوم اردیبهشت ماه سال 96 در سوریه توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید، همه‌مان گفت‌وگوی تلفنی سپهید شهید حاج قاسم سلیمانی را با دختر این شهید مدافع حرم بارها و بارها شنیدیم که سردار خطاب به فاطمه می‌گوید: «سلام فاطمه جان من انتقام پدرت را گرفتم».

به مناسبت روز دختر گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم با دخترش «فاطمه» که حالا11 ساله شده و علاوه بر دلتنگی بابایش، دلتنگی حاج قاسم را هم که همیشه منتظر دیدنش بود تا آرام شود، بر دل دارد. فاطمه می‌گوید: خیلی دلتنگ حاج قاسم می‌شدم و همیشه برای دیدنش به بیت‌الزهراء می‌رفتم اما حالا به گلزار شهدای کرمان می‌روم.

روز دختر را که به فاطمه خانم تبریک گفتم از دیدارهایش با حاج قاسم برایم گفت از اینکه یک بار روز دختر به دیدن حاج قاسم در بیت‌الزهراء کرمان رفته و ایشان روز دختر را به فاطمه تبریک گفته، فاطمه گفت: آن موقع یادم هست فقط پریدم بغل حاج‌قاسم و خیلی ذوق‌زده شده بودم از اینکه در آغوش حاج‌قاسم هستم و این به من آرامش می‌داد.

 

 

او می‌گوید: هر وقت ماه رمضان می‌شد پیش حاج‌قاسم می‌رفتیم ایشان همیشه می‌گفت، «دختر گلم» یعنی هر وقت من را می‌دید، می‌گفت، دختر گلم.

فاطمه ادامه داد: حاج‌قاسم هیچ وقت خانه ما نیامده بود اما ما همیشه به دیدنش می‌رفتیم. وقتی ایشان به من گفت، انتقام بابات رو گرفتم خیلی خوشحال شدم و گفتم حاجی انتقام بابام رو گرفته و هر وقت آمد کرمان، می روم بیت‌الزهراء برای دیدنش.

وقت از فاطمه در خصوص آن کلیپ معروفش که در آغوش حاج قاسم گریه می‌کند پرسیدم، گفت: آن برای بار اولی هست که رفتم دیدن حاج قاسم که کلیپ آن در فضای مجازی منتشر شد. خیلی ذوق زده شدم و وقتی آمدم رفسنجان به من قول داد که صبح زود به من زنگ می‌زند وقتی زنگ زد گوشی مادرم، گفت 20 دقیقه دیگه دوباره به فاطمه جان زنگ می‌زنم و دقیقا رأس 20 دقیقه شد زنگ زد و من شور و شوقم رو نشون دادم و باهاشون صحبت کردم.

دختر شهید بافنده از توصیه حاج‌قاسم به خودش هم گفت، اینکه همیشه این توصیه را به من می‌کرد که برای جامعه به درد بخور باش و من هم سعی می‌کنم همیشه برای جامعه خودم مفید باشم.

فاطمه می‌گوید: آخرین دیدارم با حاج‌قاسم، فاطمیه سال قبلش بود و حاجی قول داد که دفعه بعد بیاید یک هدیه خوب برایم بیاورد، اما دیگر رفت و شهید شد. دلم اصلا برای هدیه نبود و فقط می‌خواستم ببینم حاج قاسم را، مثل این بود که بابام میره سفر و منتظر بودم برگرده و من دوباره ایشان را ببینم.

 

دختر شهید مدافع حرم «حامد بافنده» با تبریک روز دختر به تمام دختران سرزمینش آغوش گرم پدرش را که گرم‌ترین آغوش پدر دنیا توصیفش کرد، به دختران سرزمینش تقدیم کرد و گفت: از تمام پدر و مادران سرزمینم می‌خواهم همیشه بالای سر فرزندانشان و مراقبشان باشند.

فاطمه پیامی هم به فرزندان حاج قاسم داشت و گفت: به تک‌تک فرزندان حاج قاسم قول می‌دهم که وقتی بزرگ شدم انتقام خون باباشون رو بگیرم.

و اما گلایه‌‌ای هم دختر شهید بافنده از مسؤولان داشت و اصرار به اینکه حتما در نوشته‌مان داشته باشیم، اینکه الان چهار سال از دفن پدر شهیدش در مزار روستای لاهیجان رفسنجان می‌گذرد اما هنوز عکس بابای شهیدش را نزده‌اند و گفته‌اند جا نیست!

فاطمه بغض نکرد برایم، اما برای مادرش بغض کرده و التماس که چرا نباید عکس پدر شهیدم در مزارش باشد.

 

ارسال نظر