دلائل روایی نهی از گوش دادن به غیبت

فقیهان «گوش دادن» به غیبت را هم از لحاظ شرعی حرام دانسته‌اند و از این نظر اختلافی بین آن‌ها نیست و روایات بسیاری نیز در این زمینه وجود دارد.

به گزارش تیتر عاشورا به نقل ازخبرگزاری حوزه، کتاب «نکوهش غیبت از دید شرع» اثری از مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی پیرامون موضوع غیبت است که «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقه مندان می نماید.

  

- استماع غیبت

   

همان گونه که گفته شد، غیبت زمانی تحقق می‌یابد که شنونده ای وجود داشته باشد؛ پس شنونده غیبت، همانند گوینده آن، در تحقق غیبت نقش دارد؛ از این رو حکم غیبت شامل حال او نیز می‌شود.

 

با این وصف، فقیهان «گوش دادن» به غیبت را هم از لحاظ شرعی حرام دانسته‌اند و از این نظر اختلافی بین آن‌ها نیست. روایات بسیاری نیز در این زمینه وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

  

امام صادق علیه السلام نقل کرده است که پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم افراد را از غیبت کردن و گوش دادن به آن نهی فرمود:

نهی عن الغیبه و الاستماع الیها. (۲۲)

  

پیامبر گرامی صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: السامع للغیبة احد المغتابین. (۲۳)

گوش کننده غیبت یکی از دو نفری است که غیبت می‌کند.

  

ما عمر مجلس بالغیبه الا خرب من الدین. (۲۴)

هیچ مجلسی با غیبت آباد نشد، مگر این که از نظر دینی خراب شد.

  

فنزهوا أسماعکم من استماع الغیبه. (۲۵)

گوش های خود را از شنیدن غیبت پاک کنید.

   

امام صادق علیه السلام نیز می‌فرماید: الغیبة کفر و المستمع لها و الراضی بها مشرک. (۲۶)

غیبت، کفر و شنونده و خشنود از آن، مشرک است.

   

کفر بر دو گونه است:

 

الف: کفر اعتقادی‌

ب: کفر عملی.

  

کفر اعتقادی عدم اعتقاد به اصول حقه است؛ اما کفر عملی ندیده گرفتن چیزی است که از سوی خداوند مورد امر و نهی قرار می‌گیرد؛ البته اگر کفر عملی ادامه یابد، چه بسا به کفر اعتقادی بینجامد؛ برای نمونه، تکلیفی مانند نماز که از ارکان و پایه های دین ما است، اگر به صورت عمدی ترک شود، در ایمان انسان خلل وارد می‌شود چنان که رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: من ترک الصلوه متعمدا فقد کفر. (۲۷)

 

کسی که نماز را به عمد ترک کند، کافر است.

  

غیبت، طبق فرموده امام صادق علیه السلام چنین است:

الغیبه ان تقول فی اخیک ما ستره الله علیه. (۲۸)

غیبت آن است که آن چه عیبی را خداوند پنهان ساخته است، بازگویی.

 

از سویی، شنونده غیبت در آشکار شدن آن عیب همان اندازه نقش دارد که گوینده غیبت دارد؛ زیرا اگر گوشی برای شنیدن غیبت نباشد، گوینده کاری از پیش نمی‌برد؛ بنابراین، هر دو مرتکب گناه شده‌اند.

   

عبدالله‌بن سنان روایت می‌کند که به امام صادق علیه السلام عرض کردم: عوره المؤمن علی المؤمن حرام؟ قال: نعم. قلت: یعنی سفلته. قال: لیس حیث تذهب! انما هو اذاعة سره. (۲۹)

 

آیا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمودند: بله. گفتم: منظورت از عورت همان معنای عورتین (۳۰) است؟ گفت: نه، آن گونه که گمان کردی نیست. منظور از عورت نشر دادن سِرّ او بود.

 

امام صادق علیه السلام از رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم چنین نقل کرده است: من اذاع الفاحشة کان کمبتدئها. (۳۱)

 

کسی که عمل زشتی را نشر دهد، مثل کسی است که آن کار را آغاز کرده است.

   

همچنین امام صادق علیه السلام فرمود: من قال فی مؤمن ما رأته عیناه و سمعته اذناه فهو من الذین قال الله عز و جل ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی‌الذین امنوا لهم عذاب الیم. (۳۲)

کسی که از مؤمنی، چیزی را که با چشمش دیده یا با گوشش شنیده، به کس دیگر بگوید، از کسانی که ایمان آورده اند، نشر یابد و برای ایشان عذاب دردناکی است.

   

در غیبت، گوینده با گفتار، و شنونده با شنیدن خود، راز دیگری را فاش می‌کنند و منشأ نشر عمل زشت می‌شوند، البته گوش کردن هرچیز دو حالت دارد:

   

۱. یا شنیدن (سماع) است؛ بدین معنا که چیزی ناخودآگاه به گوش کسی می‌رسد، بدون این که او خواسته باشد به آن گوش فرادهد.

   

۲. یا گوش دادن (استماع) است؛ یعنی شخص به طور کامل توجه کند و آن چه را می‌شنود، به ذهن خود بسپارد.

   

نکته قابل توجه دیگر آن که در مسأله غیبت، گوش ندادن به غیبت دیگران کافی نیست؛ بلکه افزون بر گوش نکردن، مقابله با آن نیز لازم است.

 

فقیهان بر این نظر اتفاق دارند که نه تنها نباید به غیبت گوش کرد، بلکه اگر کسی در جایی غیبت می‌کند، باید او را از این کار بازداشت.

 
  •  

 

ارسال نظر