استاد فقید حوزه و دانشگاه:

فقه توان نقد سنت و دفاع از تجدد را دارد

فقه توان نقد سنت و دفاع از تجدد را دارد

مرحوم داوود فیرحی عقیده داشت: دستگاه فقه از قویترین دستگاه‌هایی است که می‌تواند عرف را اصلاح و تقویت کرده و بنیادی برای حقوق مدرن باشد، همچنان که توان نقد سنت و دفاع از تجدد را دارد.

به گزارش عاشورا به نقل از گزارش ایرنا، در چهاردهمین شب از مجموعه نشست‌های «دین و چالش‌های اخلاقی جامعه امروز» که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار می شود، یادبود و بازپخش سخنرانی مرحوم داوود فیرحی با عنوان «فقه و روشنفکری دینی، ضرورت پل‌سازی» انجام گرفت.

این سخنرانی که سال گذشته و در قالب چهاردهمین نشست از این سلسله نشست‌ها صورت گرفته بود، در سالروز این سخنرانی به دلیل یادبود مرحوم فِیرَحی و هم به دلیل اقبال آن در زمان انجام، بازپخش شد.

در ابتدای این جلسه صدایی از سروش محلاتی پژوهشگر دینی برای مخاطبان پخش شد که از جایگاه و شخصیت این استاد سخن به میان آورد و گفت: مرحوم فِیرَحی سرمایه ای بود که باید دید چقدر از چنین سرمایه ای و از دانش او برای تحقیق و تدریس و پرورش طلاب آگاه و روشن استفاده شد؟ که البته به نظر می رسد این شخصیت و توانمندی‌های وی در حوزه علمیه هم آنگونه که شایسته بود مورد توجه و بهره برداری قرار نگرفت.

در ادامه فیلم گفتگوی سال گذشته این استاد فقید بازپخش شد.

مرحوم فیرحی در ابتدای این گفتگوی ضبط شده از قبل، بیان داشت: فلسفه این تیتر «فقه و روشنفکری دینی، ضرورت پل‌سازی» جستجوی طولانی مدتی بود که در حوزه و دانشگاه داشتم و به این موضوع رسیدم که گسستی بین جریان روشنفکری و دیدگاه های حوزی وجود داشت و گاهی این گسست به تضادی نزدیک و با ادبیاتی خاص دنبال می شد؛ احساس می کردم که این دو (جریان روشنفکری و دیدگاه های حوزی و فقه) به شدت به هم نیاز دارند و مکمل همدیگرند و ضرورتی برای تفکر پل ساز دیده می شود.

به طور کلی وقتی به جریان فکری جامعه نگاه می کنیم احساس می کنیم آنچه اسم آن را روشنفکری دینی گذارده ایم در واقع جریان یا تلاش فکری است که می کوشد نگاهی نقادانه به مثلث دین، سنت و تجدد داشته باشد.

وی افزود: این جریان فکری هم ریشه دار است و نزدیک به ۲۰۰ یا ۱۸۰ سال عمر دارد و هم جریانی ضروری است؛ دیدگاهی است که در غیاب آن جامعه ما بسیار ضرر خواهد کرد و دانش فقه هم دانشی ۱۴۰۰ ساله است که برای خود نظم آفرینی هایی دارد و در عین حال ممکن است چالش هایی را تولید کند. در نتیجه می خواهم در باب نسبت به این دو جریان صحبت کنم.

فیرحی با اشاره به سخنان و دیدگاه های روشنفکرانی مانند عبدالکریم سروش، ملکیان و مجتهد شبستری اهمیت پرداختن به نظرات آنها را این چنین عنوان کرد: بررسی اندیشه این بزرگان تفکر انتقادی دو ویژگی مهم دارذ: اولا آنها نماد روشنفکری دینی هستند و ثانیا در ادبیات این بزرگان نوعی نگاه سلبی به دانش فقه دیده می شود که همین قسمت من را به صحبت درباره این موضوع واداشت.

این استاد حوزه دانشگاه در اهمیت روشنفکری دینی گفت: روشنفکری دینی جریانی ضروری است که جهان اسلام و به ویژه کشور ایران در شرایط کنونی بدون آن نقصانی اساسی دارد. این جریان از دو بعد ضروری است چرا که هم می تواند از سویی رادیکالیزم مذهبی را تعدیل کرده و هم از سوی دیگر سکولاریزم ستیزنده را تعدیل کند.

وی ادامه داد: مشکلی که از اول بود و تحت تاثیر رویکردهای چپ تشدید شد، تبدیل دین به ایدئولوژی بود که از خطرات دینداری بود؛ منطق علم شبیه است تا ایدئولوژی. بنابراین علم می تواند ایدئولوژیک شود مانند داروینیسم اما مساوی شدن دین با ایدئولوژی ایده تضاد دین با علم را مطرح ساخت.

فیرحی ادامه داد: روشنفکری دینی به شدت روی کلام و ادبیات نظری تمرکز می کند، در حالی که زندگی عملی را فقه اداره می کند. موضوعی که در یونان هم مطرح بود این بود که علم عملی برجسته بود و فلیسوفان یونانی علم عملی را دنبال می کردند؛ مانند افلاطون که به جمهور می پردازد که علم عملی است یا ارسطو به سیاست و اصول حکموت آتن می پردازد که علومی عملی است و این موضوع در متفکران جدید اروپایی صادق است که در علوم عملی کار می کنند و علاوه بر صحه گذاشتن بر اهمیت علوم نظری،باید گفت که علوم عملی جامعه را اداره می کند.

وی افزود: این غفلت از فقه باعث شده است که روشنفکری دینی در تله ادبیات بدعت بیفتند؛ موضوعی که در کلام آقاجری در همدان یا کلام سروش یا شبستری مشاهده می شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در هیچ کجای دنیا با اخلاق جامعه اداره نشده بلکه این اداره جامعه با قانون بوده است که یا از فقه تولید شده یا با فقه ساخته است و این مشکلی است که در دستگاه های روشنفکری ما ایجاد شده که باید به آن فکر کرد.

وی افزود: انسان مسلمان نمی تواند بی نیاز از فقه باشد و نمی تواند این نیاز را با فلسفه، عرفان و معنویت جبران کند. این دانش (فقه) پتانسیل های متعددی دارد و به دلیل سابقه تاریخی طولانی اش قواعدی پخته شده دارد.

فیرحی بیان کرد: تنها دانش عملی ما فقه است و اگر این تنها دانش عملی را از دین شناسی مان جداکنیم، دین شناسی مانند هواپیمایی بدون فرودگاه است. این دانش می تواند تکنینک های زندگی را مستقیما تولید کند و یا مقدمات آن را فراهم سازد و بدون فقه ما راه نداریم.

 

ارسال نظر