چرا کشورهای عربی در حال چرخش سیاست خود در قبال سوریه هستند؟

تازه ترین گزارش ها از تلاش دولت های عربی برای نزدیک شدن به دمشق حکایت دارد و نشریه فارین پالیسی روایت هایی از این تلاش ها را بعد از اعلام نتایج انتخابات سوریه(در ۲۶ می) فاش ساخته است.

به گزارش عاشورا به نقل از خبرگزاری ایرنا، این نشریه، فاش کرده که کشورهای عرب درحال لابی با واشنگتن هستند تا راهی برای کاهش تحریم ها علیه دمشق بیابند.

نشریه آمریکایی مدعی شده که هدف کشورهای عرب از نزدیکی به سوریه و برداشتن تحریم ها علیه دمشق، قطع نفوذ ایران در این کشور است و برای معامله با دولت دمشق در این جهت، حاضر شده اند هزینه های بازسازی سوریه را تقبل کنند.

اما آیا واقعا علت عقب گرد دولت های عرب در قبال سوریه ، همین است که فارین پالیسی تحلیل کرده و عرب ها تصور کرده اند که دمشق با وعده هزینه بازسازی، مطمئن ترین متحد و حامی خود یعنی محور مقاومت را رها خواهد کرد یا دلیل یا دلایل دیگری باید برای این عقب نشینی پایتخت های عربی در نظر گرفت؟

شاید بتوان قابل استدلال ترین دلیل این برگشت به عقب دولت های عرب را به پنجه های فرو رفته متحد قدیمی یعنی ترکیه در خاک سوریه مرتبط دانست که اکنون بدون هیچ دلیل و بی اجازه و کاملا مغایر با قوانین بین المللی بخش هایی از شمال سوریه را اشغال کرده است و گویا برنامه ای هم برای خروج از این مناطق ندارد.

بنابراین برای روشن شدن مساله باید کمی به عقب برگردیم؛ روزی که عرب های خلیج فارس پروژه سرنگونی بشار اسد را کلید زدند، گمان نمی کردند که از کیک این پروژه چیزی برایشان نمی ماند؛ آمریکایی ها نفت و ترکیه بخش هایی از شمال سوریه، از همین رو بعد از اطمینان نسبت به اینکه کلاه سرشان رفته، به تکاپو افتاده اند.

دولت های عربی حالا بعد از ۱۰ سال پی برده اند که قدرت های جهانی برایشان در این پروژه نه تنها سهمی قائل نشده بودند، بلکه حتی نادانسته یا غافلانه ، عامل و مباشر در پروژه تجزیه سوریه به عنوان یک کشور عضو اتحادیه عرب هم بوده اند؛ آن هم با صرف میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی شان و لکه ننگی که به واسطه حمایت از تروریسم در سوریه و عراق بر چهره شان نشسته است.

عرب ها این روزها دریافته اند که تمامیت ارضی سوریه جز با دولت قدرتمند اسد تضمینی ندارد و آن بالاسرها ، کسانی هستند که برای خاک این کشور سناریو نوشته اند.

فارین پالیسی در جایی دیگر چنین استدلال می کند که "تا چند سال پیش، اسد شخصیتی غیرقابل قبول در جهان عرب بود، اما اکنون شرایط او کاملاً بهبود یافته است".

این نشریه تخصصی که بنیانگذارش ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز معروف آمریکایی است، فراموش کرده که همین دو هفته پیش آمریکا و دولت های اروپایی در یک بیانیه تند، انتخابات سوریه را نامشروع خواندند و آن را محکوم کردند و در عین حال توضیحی درباره شرایط بهبود یافته نمی دهد.

نشریه آمریکا در ادامه در حالی ادعا می کند که "کشورهای عربی به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس با سوریه ابراز همدردی دارند" که توضیح نمی دهد چگونه کسانی که شاهد رنج یک ملت برای ۱۰ سال بوده اند، یکباره همدرد شده اند؟ آن هم کشورهایی که برای سرنگونی دولت قانونی سوریه، پول هنگفتی خرج و از گروه های تروریستی مخوفی مانند داعش ، القاعده و النصره و حتی ارتش آزاد حمایت کرده اند.

اینکه غربی ها دریافته اند که دوران حاشیه نشینی اجباری سوریه در جهان عرب پایان یافته است، قابل درک است، اما اینکه چرا به این نقطه رسیده است، همچنان جای بحث دارد و اینکه آیا اگر دولت های عرب خلیج فارس دوباره دستشان برسد، برای سرنگونی دولت اسد خیز بر خواهند داشت یا نه؟ سوالی است که دمل چرکین ۱۰ ساله منطقه بهترین پاسخ ها را برای آن دارد.

کاملا قابل درک است که دولت های عرب چرا عقب نشینی در بحران سوریه را شروع کرده اند؟ ؛ فائق آمدن دولت سوریه با کمک محور مقاومت بر ده ها گروه تروریستی بویژه داعش و القاعده و النصره و بازپس گیری بیش از ۸۰ درصد از خاک این کشور اولین دلیلی است که عرب ها را ناامید کرده است.

دیگر اینکه گویا بوی کباب به مشامشان خورده است و امیدوارند با مشارکت در بازسازی سوریه جایگاه از دست رفته را بازپس بگیرند و به نظر می رسد بهترین راه بازگشت را وسوسه دولت سوریه ازطریق ثروت های نفتی دیده اند.

اما در این میان یک نکته را هم نباید از ذهن دور داشت و آن نگرانی عمیقی است که از نقش ترکیه در سوریه گریبان عرب ها را گرفته است. گویا در آغاز راه در سال ۲۰۱۱ قرار این نبود که ترک ها در شمال سوریه لنگر بیاندازند.

به علاوه اینها بازی نامتعادل و پیچیده آمریکایی ها در سوریه نیز عرب ها را از احتمال تجزیه این کشور به وحشت انداخته است.

اینگونه است که به نظر می رسد عرب ها به این نتیجه رسیده اند که در ماجرای سوریه کلاه گشادی سرشان رفته است و حالا باید به هر شکل ممکن آن را جبران کنند.

به هر روی ، اسد باردیگر برای ۷ سال بر اریکه قدرت درسوریه تکیه خواهد زد و ظواهر امر هم نشان می دهد هر روز که می گذرد، امنیت و ثبات این کشور به پشتوانه جریان منطقه ای مقاومت تحکیم بیشتری می یابد، بنابراین رویای سرنگونی اسد هم در پایتخت های عربی رنگ باخته و زمان بازگشت به دمشق برای آنان فرا رسیده است؛ اما دمشقی که همچنان با اسد تعریف می شود.

 

ارسال نظر