ابوطالب(ع)؛ آخرین وصی ابراهیم(ع)

یک پژوهشگر دینی در یادداشتی با اشاره به جایگاه والای حضرت ابوطالب(ع) آورده است: حضرت ابوطالب(ع) بزرگ پشتیبان اسلام بود که حقیقت شخصیت او برای جهانیان مجهول مانده است و در عظمت او همین بس که آخرین وصی حضرت ابراهیم(ع) بود.

به گزارش عاشورانیوز به نقل از خبرگزاری ایرنا، علی خاتم در این یادداشت آورده است: حضرت ابوطالب (ع) بزرگ پشتیبان اسلام بود که حقیقت شخصیت او برای جهانیان مجهول مانده است و در عظمت او همین ب که آخرین وصی حضرت ابراهیم (ع) بود و علامه مجلسی در توصیف او چنین نگاشته است: «شیعیان اجماع و اتفاق نظر دارند بر اسلام ابوطالب و این که در همان اول امر به پیامبر اکرم (ص) ایمان آورد و هرگز بت نپرستید و از أوصیاء حضرت ابراهیم(علیه السلام) بوده است.»[1]

زبان از بیان ایمان ابوطالب، اَلکن و قلم‌ از نگاشتن حقیقت آن شکسته و کُمیت عقل آدمی از درک کُنه ایمان وی لنگ است؛ چرا که امام باقر (ع) در توصیف ایمان آن حضرت فرمودند: «لَو وُضِعَ إیمان أبی طالب فی کفّةِ میزان وإیمانَ هذا الخَلقِ فی الکفّةِ الاُخری لَرَجَحَ إیمانه؛[2] اگر ایمان ابوطالب در یک کفّه ترازو و ایمان این مردم در کفّه دیگر قرار گیرد، ایمان او سنگین تر است.»

حامی بزرگ اسلام
در آن زمان که خورشید نبوت پیامبر (ص) طلوع کرد و همه دنیاپرستان کمر به دشمنی رسول خدا (ص) بسته بودند و دین خدا، تنها و غریب مانده بود، تنها حضرت ابوطالب بود که از حال غمگین و رنجور پیامبر آگاه بود و با تمام وجود از وی حمایت کرد.

آن زمان که مشرکین مکه برای برگرداندن مسلمانان مهاجرت کرده به حبشه با هدایایی به نزد نجاشی، پادشاه آن دیار رفته و از او خواستند تا مسلمانان را به آن‌ها تحویل دهد باز این ابوطالب بود که نامه‌ای برای پادشاه حبشه نوشت و در آن با شعری که از ایمان راسخ و بیان بلیغ او جوشیده بود، نجاشی را از تحویل دادن مسلمانان به مشرکین منصرف کرد و جان مسلمانان را حفظ کرد.[3]

حافظ جان پیامبر
کینه و نفرت قریش نسبت به پیامبر آنچنان شعله‌ور بود که تصمیم گرفتند دو برابر دیه یک انسان را به ابوطالب پرداخت کنند تا دست از حمایت پیامبر بردارد؛ اما ابوطالب که تمام وجودش را ایمان فرا گرفته بود و عشق و علاقه به رسول خدا در چهره‌اش موج می‌زد با صلابت گفت: «آیا نمی دانید ما محمد را پیامبری یافتیم همانند موسی که به پیامبری او در کتاب های اولین تصریح شده؟! قسم به خدای کعبه! ما پیامبر را به خاطر سختی ها و مشکلات، با بت شما «عزی» عوض نمی کنیم.»[4]

در مدت سه سال محاصره پیامبر در شعب ابوطالب نیز تنها اوست که برای حفظ جان پیامبر، خواب را بر خود حرام کرده و به فرزند دردانه خود، علی علیه ‌السلام امر می‌کرد که در بستر پیامبر بخوابد و جانش را نثار پیامبر کند.[5]

عاقد ازدواج بهترین خلق خدا
هر کسی لیاقت آن را ندارد که عاقد ازدواج بهترین مخلوق خدا باشد و باز این جناب ابوطالب است که عهده دار این مسئولیت بزرگ می‌شود و به اذعان علمای اهل تسنن، زیباترین عقد آن دوران را جاری می‌کند[6] و در بخشی از آن مراسم چنین می‌گوید: «حمد خدایی را که ما را از ذریه حضرت ابراهیم قرار داد. این برادر زاده من، محمد بن عبدالله است و همتایی ندارد...»[7]

وفات حضرت ابوطالب
سرانجام بعد از چهل و دو سال دفاع خستگی ناپذیر از پیامبر و اسلام، آفتاب عمر شریفش غروب کرد. وقتی به پیامبر (ص) خبر دادند که ابوطالب از دنیا رفته است، قطرات اشک از چشمان پیامبر جاری شد و فرمود: علی جان! برو مقدمات غسل، کفن و دفن پدرت را فراهم کن؛ خداوند او را مورد رحمتش قرار داده است.[8]

فقدان او که نامش آرام‌بخش زخم‌های پیامبر بود و اثر مهربانی‌هایش در لحظه لحظه سختی‌های رسول خدا، موج می‌زد چنان برای پیامبر سخت آمد که آن سال را «عام الحزن» نامیدند. سلام خدا بر آن بزرگمرد اسلام در روزی که به دنیا آمد و در روزی که چشم از این دنیا فرو بست.

پی نوشت
[1] بحار الانوار، ج35، ص138.
[2] الغدیر، ج7، ص380.
[3] سیرة ابن إسحاق، ج4، ص203؛ البدایة و النهایه ، ج3، ص97.
[4] سیره إبن اسحاق، ج2، ص138.
[5] شرح نهج البلاغة، ج14، ص36.
[6] الکامل فی اللغة و الأدب، ج1، ص302
[7] تفسیر الآلوسی، ج18، ص51.
[8] الطبقات الکبری، ابن سعد، ج1، ص123.

ارسال نظر