آقای مهندس موسوی نخست وزیر بود و می خواست برای مصلحتی بعضی چیزها را گران کند. امام می گوید مواظب باش حتی سیگار «اشنو» که فقرا مصرف می کنند را حق ندارید گران کنید. امام مدام می گوید به فقرا توجه کنید و به علماء می گوید «زیّ طلبگی» را فراموش نکنید. اینها مهم بود. اگر امام این طور فکر نمی کرد می توانست جنگ را اداره کند و کاری کند که پیرزنی که یک تخم مرغ دارد هم آن را به جبهه بدهد؟

به گزارش تیتر عاشورا به نقل از پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: رهبر معظم انقلاب بیستم فروردین ماه در دیدار با جمعی از مسئولان کشور با یادآوری روحیه انقلابی و خدمتگزارانه حاکم بر مدیران کشور در دهه ۶۰، خطاب به مسئولان خاطرنشان کردند: «آیا آن احساسات و رفتارهای تحسین برانگیز را به یاد دارید؟ آیا آن بی‌اعتنایی به مال دنیا و اهتمام به خدمت را به یاد دارید؟ اشکال کار این است که گاهی آن ارزش ها فراموش می شود.»

 در پی این سخنان بر آن شدیم تا دلایل این تذکر رهبر معظم انقلاب به مسئولان قوای سه گانه و دستگاه های اجرایی کشور را مورد بررسی قرار دهیم و از همین رو به گفت و گو با مسئولان اجرایی و اعضای هیأت دولت در سال های دهه شصت نشستیم تا «رفتارهای تحسین برانگیز» و «ارزش ها»یی که رهبر انقلاب به مسئولین یادآوری کرده اند را بازخوانی کنیم.

نماینده مردم تهران در سومین دوره مجلس شورای اسلامی و عضو شورای بازنگری قانون اساسی با تأکید بر اینکه نباید کسی خودش را نورچشمی حساب کند، گفت: زمان مجلس سوم، مقام معظم رهبری که آن وقت نماینده تهران بودند و  آقای هاشمی که رئیس مجلس بودند در صف می ایستادند و مستخدمی که آنجا را تی می کشید هم در همان صف می ایستاد و ناهارشان را می گرفتند و می خوردند.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با نجفقلی حبیبی را در ادامه می خوانید:

آقای دکتر! بیستم فروردین ماه امسال مقام معظم رهبری در جمع مسئولین فرمودند «رفتارهای تحسین برانگیز» دهه شصت را به یاد بیاورید. به نظر شما رفتارهایی که رهبر معظم انقلاب فرمودند آنها را به یاد بیاورید چه چیزهایی بود؟

به خاطر اینکه ترورها شروع شد عده ای از امام اجازه گرفتند که به لاک امنیتی بروند ولی به نظر من امام سعی کرد جلوی آن را بگیرد. برای اینکه امام بارها گفت «زیّ طلبگی» خود را حفظ کنید. یعنی مردم باید راحت و خوب زندگی کنند ولی شما چون مسئول هستید باید سخت زندگی کنید.

آن موقع ایثار بود و کسی به فکر جمع کردن پول نبود. جنگ و ایثار و از خود گذشتگی بود و همه واقعا قربة إلی الله کار می کردند. یعنی اصلا در مسئولین فساد و اینکه هرکس هرکاری می خواهند بکند وجود نداشت. اغلب این موارد در جریان احمدی نژاد شکل گرفت. زمان آقای هاشمی عده ای از بچه های وزارت اطلاعات کارهای اقتصادی می کردند. وقتی آقای خاتمی بر سر کار آمد گفت اگر می خواهید کار اقتصادی کنید باید از وزارت بیرون بروید. چون وقتی دستشان به مسائل اقتصادی می رسد در اقتصاد مردم دخالت می کنند و می خواهند همه چیز را خودشان بگیرند که این خطرناک است.

به نظر من رهبری هم گذشت، ایثار، فداکاری و تلاش برای انقلاب را مدنظر داشته اند. الآن گفته می شود که بعضی افراد در خارج از کشور آپارتمان خریده اند. آن موقع این چیزها اصلا نبود.

به نظر شما چرا سال 97 رهبر معظم انقلاب این تذکر را می دهند که رفتارهای دهه شصت را به یاد بیاورید؟

شاید برای اینکه دارد می بیند روز به روز این افراد افزایش قدرت می دهند. من گمان نمی کنم می خواسته به دولت آقای روحانی تعریض بزند و می خواسته کلا  بگوید که برگردید.

بالأخره فساد ریشه انقلاب را می کند؛ مگر اینکه آقایان موفق شوند ریشه فساد را بکنند. این را همه فهمیده اند که وقتی ارکان حکومت فاسد می شوند دیگر آن حکومت رفتنی است. شاه اواخر حکومت خود اغلب زیر دستان، حتی هویدا، را به زندان انداخت. ولی وقتی آنها را به زندان انداخت که خیلی دیر شده بود.

ما باید با فساد جدی مبارزه کنیم و تعارف هم نداشته باشیم؛ هرکس که خلاف می کند بداند که باید پاسخ خلافش را بدهد. یعنی همه باید تلاش کنند که جلوی خلاف گرفته شود. منظورم این است که نباید کسی خودش را نور چشمی حساب کند. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم کشور نجات پیدا می کند.

یکی از دوستان من در خیابان ایران زندگی می کند. به من گفت یکی از بنگاهی های آنجا گفته که یکی از آقایان پیش من آمده و اعلام کرده که بچه های من سالی دو بار حق دارند ماشینشان را عوض کنند؛ هر ماشینی خواستند به آنها بدهید. این پول ها را از کجا می آورند؟ در یک وضعیت عادی این پول ها می آید؟ رهبر معظم انقلاب دارد اینها را می بیند. برای همین ایشان تأکید دارند که بلکه آدم ها با تدیّن و تقوا برگردند؛ چون فقط با گرفتن و بستن نمی شود.

خاطره ای از آن دوران به یاد دارید؟

آقای مهندس موسوی نخست وزیر بود و می خواست برای مصلحتی بعضی چیزها را گران کند. امام می گوید مواظب باش حتی سیگار «اشنو» که فقرا مصرف می کنند را حق ندارید گران کنید. امام مدام می گوید به فقرا توجه کنید و به علماء می گوید «زیّ طلبگی» را فراموش نکنید. اینها مهم بود. اگر امام این طور فکر نمی کرد می توانست جنگ را اداره کند و کاری کند که پیرزنی که یک تخم مرغ دارد هم آن را به جبهه بدهد؟ آن وقت عده ای می خواستند بندهای قانون اساسی که حمایت هایی از مستضعفین دارد را جمع کنند.

همان موقع یکی از بحث ها این بود که قرار است قانون اساسی را اصلاح کنیم بیایید در اصل 44 هم دست ببریم؛ چون از این روش اقتصادی خوششان نمی آمد. البته بعدا به شکل دیگری اصل 44 اصلاح شد ولی آن موقع می خواستند خیلی دست ببرند و مجلس که جناح چپ غلبه داشت به شدت مخالفت کرد که شورای بازنگری قانون اساسی حق ندارد غیر از پنج موردی که امام دستور داده در مورد دیگری دخالت کنند. این هم از ترس بود؛ می دانستند که اگر آنها میدان پیدا کنند خیلی چیزها را باید عوض کنند.

رفتاری که رهبر معظم انقلاب می فرمایند همین چیزها بود. به خصوص مخاطب ایشان مسئولین بودند؛ مردم هنوز هم خوب هستند. وقتی مسئولین خراب می شوند مردم هم ممکن است تابع مسئولین شوند. «الناس علی دین ملوکهم» همین است.

وقتی من رئیس کتابخانه مجلس بودم دیدم که یک نماینده مجلس با دوچرخه آمد؛ دوچرخه را تکیه داد و وارد مجلس شد. حتی یک بار دیگر دیدم یک نماینده شهرستان که همسایه او بود را سوار کرده بود و دو نفره با یک دوچرخه آمدند؛ دوچرخه را تکیه داد و وارد مجلس شد. خیلی ها هم با تاکسی می آمدند. فاصله ها را نگاه کنید.

زمان مجلس سوم، مقام معظم رهبری که آن وقت نماینده تهران بودند و  آقای هاشمی که رئیس مجلس بودند در صف می ایستادند و مستخدمی که آنجا را تی می کشید هم در همان صف می ایستاد و ناهارشان را می گرفتند و می خوردند. وقتی ترورها شروع شد دیواری بین نمایندگان و کارمندان مجلس کشیدند و ناهارها را جدا کردند و آرام آرام همه چیز تغییر کرد و مقدمات اشرافیت فراهم شد.

 

اگر ما بتوانیم آن رفتارهای شایسته، توجه به مستضعفین و ساده زیستی را احیا کنیم چه تأثیری روی حل مشکلات امروز کشور ما دارد؟

اصلا مشکلات از همین موارد است. اگر آنها حل شود فساد، دزدی، فحشا و هزار چیز دیگر اتفاق نمی افتد. وقتی ثروتمندی نداشته باشیم که پول ها را جمع کند کسی گرسنه نمی ماند. وقتی مسائل فقرا را حل نمی کنیم، فقرا دستشان به جایی نمی رسد؛ یا مظلوم می مانند و می میرند و عده ای هم به آسیب های اجتماعی کشیده می شوند. یعنی وقتی عدالت اجتماعی نباشد شما هر بدبختی در کشورتان می توانید ترسیم کنید.

به خاطر همین به همه خبرنگاران توصیه می کنم که تلاش کنید «توسعه عدالت اجتماعی» در جامعه طرح شود. عده ای از افراد عدالت اجتماعی را فراموش کرده اند. باید از هر راهی که پیدا می کنیم عدالت اجتماعی را در کشور توسعه دهیم؛ آن وقت جلوی فسادها و ریخت و پاش ها را می گیرد. اگر عدالت اجتماعی بیاید همه این مشکلات حل می شود. من معتقدم حتی منشأ فحشا و بی حجابی هم همین است. یک عکس العمل اجتماعی است؛ اگر آنجا حل شود بقیه این موارد هم حل می شود.

 

ارسال نظر