والدین و گروه دوستان، در انس فرزندان با قرآن کریم و ترویج سبک زندگی قرآنی نقش اساسی و تعیین‌کننده‌ای دارند که نباید مورد اغفال قرار گیرد.

به گزارش عاشورا به نقل از خبرگزاری تسنیم، آشنایی با سبک زندگی فعالان قرآنی راهی است که بتوان رد پای آموزه‌های قرآنی را در زندگی افراد پیدا کرد. در این میان، جوانان زیادی در عرصه قرآنی خوش درخشیده‌اند و نامشان به عنوان چهره‌های قرآنی در عرصه حفظ، قرائت و یا آشنایی با تفسیر قرآن ثبت شده است. ازجمله مجتبی فردفانی که متولد 1370 است و در خانواده‌ای مذهبی متولد شده، همین موضوع باعث شده که او از دوران کودکی‌اش در جلسات قرآنی حضور داشته باشد. این حافظ نام‌آشنا در جلسات قرآنی، در دوران نوجوانی فنون تلاوت را به طور مقدماتی یاد گرفت. بعد از آن هم از طرف خانواده و دوستانش تشویق شده بود که حافظ قرآن شود. به همین دلیل در مؤسسه بیت الاحزان حضرت زهرا سلام‌الله علیها که در شهر استهبان استان فارس است، حفظ تخصصی قرآن را شروع کرد. به این ترتیب بود که فردفانی در سال 1385 در حالی که فقط 16 سال سن داشت، توانست در مدت کوتاهی کل آیات قرآن کریم را حفظ کند.

او آن زمان در رشته ریاضی درس تحصیل می‌کرد و آینده مهندسی در ذهن داشت. اما وقتی حافظ قرآن شد، مسیر زندگی‌اش تغییر کرد و دیگر، دغدغه جز گسترش فعالیت‌های قرآنی نداشت. به این دلیل بود که وقتی کارش به حضور در رقابت ورود به دانشگاه رسید به جای رشته‌های فنی، رشته فنون قرائت، تلاوت و کتابت قرآن را انتخاب کرد و در همین رشته در دانشگاهی در مشهد مقدس پذیرفته شد.

خبرگزاری تسنیم در گفتگویی که با مجتبی فردفانی، به عنوان چهره قرآنی انجام داده است به مرور بخش‌هایی از زندگی این جوان مؤمن و مأنوس با قرآن کریم پرداخته است تا جوانی کردن به شیوه مسلمانی را در زندگی او جستجو کند. آن طور که این حافظ قرآن کریم می‌گوید، مرور کردن یک چیز لازم و جدانشدنی در حفظ قرآن است. معروف است که می‌گویند مرور نسبت به حفظ سخت‌تر است. به نظر من سخت‌تر که نیست، ولی آن اراده‌ای که برای مرور است خیلی مهم است و قرآن‌پژوه باید حتماً پشتکار داشته باشد که بتواند حافظِ موفقی شود. چون حافظ کل باید نهایتاً هر 10 روز یک‌بار محفوظاتش را مرور کند یعنی تقریباً روزی سه جزء؛ حالا اگر مسابقات مهمی باشد مثلاً محفل انس با قرآنی داشته یا در جلسه‌ای اجرا داشته باشد، این مقدار باید بیشتر شود. اگر این‌ها نباشد بستگی دارد چند سال از حفظ او می‌گذرد، مثلاً الان سال‌ها از حفظ من گذشته اگر روزی یک جزء مرور کنم، خیلی زود فراموش نمی‌کنم یعنی ضعیف نمی‌شوم. اما اگر مسابقات بین‌المللی داشته باشم، ممکن است روزی پنج یا شش جزء بخوانم. در حال حاضر چون جلسه قرآنی دارم و از آن طرف استماع می‌کنم. طبیعی است که هر حافظی هر مقداری که حفظ است باید مرور کند مثلاً کسی که 10 جزء حفظ است باید حداقل روزی یک جزء بخواند که 10 روز یک‌بار کل محفوظاتش مرور شود. البته مرور شیوه‌های مختلفی دارد مثلاً در مشهد باید برود پیش یک استادی تحویل بدهد.

ضرورت عمل به آیات قرآن کریم

این نکته را همه باور دارند که چهره‌های ممتاز قرآنی باید الگویی برای سایر جوانان و مردم باشند. چون به هر حال یکسری توقعاتی از حافظان قرآن وجود دارد و جامعه رفتارها و واکنش‌های خاصی را از آن‌ها می­طلبد. خوب است گفت‌وگو را از همین انتظارات و الگوگیری از جامعه قرآنی شروع کنیم. به اعتقاد شما، به عنوان یکی از چهره‌های موفق قرآنی، حافظان قرآن و قاریان قرآن در این فضا چگونه باید رفتار کنند؟ هم اینکه جوانی کنند و هم اسلوب و درس­هایی که از قرآن یاد گرفتند را اجرا کنند؟

این توقع مردم است و درست هم است. کسانی که اهل قرآن هستند باید درس‌هایی که قرآن فرموده را عمل کنند، اما لزوماً کسی که حافظ قرآن است به این معنا نیست که کل معنی قرآن را می­دادند و درک کرده؛ به هر حال هر کسی بخشی از مفاهیم را می­داند، ترجمه یا تفسیر می­داند ولی آن شخص هم می­تواند با گذشت زمان و مطالعه اطلاعات خودش را قوی کند و وظیفۀ ماست که هر چه در قرآن آمده است

 

انس با قرآن، زمینه عمل به آیات می‌شود

با این وجود، به نظر شما توقع برخی افراد در مورد خطا نکردن چهره‌های قرآنی به‌جاست؟

گاهی این انتظارات درست نیست، توقعات باید به‌جا باشد. به عنوان مثال مردم توجه داشته باشند کسی که حافظ یا قاری قرآن است معصوم نیست، امکان خطا و اشتباه دارد. اما در جامعه ما به هیچ عنوان نمی­توانند خطا و اشتباه را از کسی که اهل قرآن است بپذیرند. در این زمینه باید اعتدال رعایت شود.

در عین حال گاهی اشتباه و گناه یک چهره قرآنی را به جای آنکه به حساب خودش بگذارند، به حساب همه اهالی قرآن و جامعه دینی می‌نویسند! مردم باید دقت داشته باشند، این رفتار که بیشتر تعمدی صورت می‌گیرد با این انگیزه است که مردم از دین و قرآن فاصله بگیرند.

البته خود قرآن خیلی کمک­کننده است. کسی که حافظ قرآن است مجبور است مرور روزانه داشته باشد. همین خواندن آیات، باعث می­شود انسان کم­کم با آن‌ها انس بگیرد و بعد از مدتی این آیات در ذهن نهادینه می‌شود. مثلاً راجع به نماز جمعه یادمان می‌افتد که: «اذَا نُودِیَلِلصَّلَاه مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَه فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ». به مرور وقتی مطالعه می­کند و تفسیر و ترجمه را می­خواند و رجوع می­کند این آیات در ذهنش است و توفیق اجباری می­شود و انس ایجاد می‌شود.

در عین حال توقع از افراد قرآنی به خصوص جوان‌ترها باید کم­کم بالا برود. یعنی این‌طوری نباشد فردی که حافظ شد، سریع بگوییم نباید این کار را انجام می­داد یا فلان جا می­رفت یا فلان حرف را می­گفت. یک کنش متعادل و عقلانی از او انتظار داشته باشیم.

اما گاهی اشتباه یک نفر به حساب کل جامعه قرآنی گذاشته می‌شود!

مردم توقع دارند و توقعِ بجایی هم است که اهل قرآن حداقل یک مقداری از مفاهیم قرآن را رعایت کنند و درست هم هست. بعضاً اتفاقاتی در جامعه قرآنی ما می­افتد، ما نباید به حساب کلِ جامعه قرآنی بگذاریم.

در هر قشری آدم­هایی هستند که ممکن است کمتر رعایت کنند. هر کسی ویژگی­های خاص خودش را دارد و هر کسی هم وارد جامعه قرآنی می­شود، نباید رفتارش را به حساب قرآن بگذاریم. به هر حال شایعه زیاد است، ولی درمجموع همۀ اهل قرآن باید شأن و منزلت قرآن را رعایت کنند. البته شأن قرآن با بداخلاقی عده­ای پایین نمی­آید، ولی وظیفه­شان است هر آن چیزی که از قرآن می­فهمند را رعایت کنند.

جوانی کردن به سبک قرآن

جوانی کردن اسلامی و یا جوانی کردن یک بچه مسلمان را چطور تعریف می‌کنید؟ ضمن اینکه فرد به کارهای قرآنی می­پردازد، دیگر چه کارهایی می­توانند بکنند که هم از نشاط برخوردار باشند و هم آداب اسلامی را رعایت کنند؟

هر کسی علاقه­ای دارد. مثلاً من خیلی به فیلم علاقه ندارم و سینما نمی­روم. البته فیلمی که خیلی خاص بوده رفتم و دیدم ولی خیلی اهلِ فیلم دیدن نیستم. اما اهل تفریح هستم و با خانواده­ام پارک و مسافرت می­رویم و یا ایام خاصی باشگاه بدن­سازی می­روم.

اهل ورزش و گردش و تفریح با خانواده و دوستان هستم. در فضای مجازی هم فعالیت‌هایی دارم. این گونه تفریحات نه با دین هیچ منافاتی ندارد، بلکه ما دستور اسلامی راجع به تفریح و سفر و ورزش داریم.

اما عده‌ای تصور می‌کنند زندگی خانواده‌های قرآنی با سایر مردم تفاوت دارد!

این طور نیست. من خیلی با کسی که اهل قرآن نیست، تفاوتی ندارم و محدودیت­هایی نداریم، مگر خط قرمزهای اسلامی که نباید آن‌ها را انجام بدهیم. خود قرآن هم با این موافق نیست، مثلاً قرآن مانعی نیست که اهل خنده و شوخی نباشیم.

من مسافرت زیاد می­روم و مسافرت هم یک نوع تفریح است و خیلی از جاهای کشور با خانواده سفر می­کنم. به نظرم انسان باید هم اهل دین باشد هم اهل نشاط و شادابی تا چهره حقیقی اسلام را به دیگران نشان دهد.

رتبه اول در رشته حفظ قرآن کریم

کمی هم به سابقه فعالیت‌های قرآنی شما بپردازیم. شما در مسابقات بین­المللی قرآن کریم نفر اول حفظ شدید. فکر می­کردید این رتبه را در این مسابقات به دست بیاورید؟

برایم دور از تصور نبود. این مسابقات دو سال بود که به تعویق می­افتاد و قرار بود اواخر سال 95 برگزار شود که به دلیل مشکلاتی عقب افتاد. مکان آن هم مشخص نبود، یک زمانی قرار بود روسیه باشد و شهرها و کشورهای مختلفی را نام می‌بردند. هرقدر که مسابقات به تعویق می­افتاد، من مدام در حال مرور آیات بودم. چون زیاد مرور کرده بودم، احتمال می­دادم نفر اول شوم.

مراحل مسابقه چگونه بود؟ شما اول نفر اول استانی شدید و بعد کشوری؟

این مسابقات ملی بود و بین دانشجویان کل کشور بود. یکی مرحلۀ دانشگاه است و بعد کشوری است و بعد ملی و بعد بین­المللی.

شما قبل از آن هم در مسابقات بین­المللی اول شدید؟

بله. در مسابقات بین­المللی سازمان اوقاف و امور خیریه هم رتبه اول را کسب کردم که سال 95 برگزار شد.

برای مسابقات اوقاف چند مرحله شرکت کرده بودید؟

شهرستان، استان، کشور و بین­المللی. البته در آن زمان از استان خراسان رضوی شرکت کردم، چون دانشجوی دانشگاه فردوسی در مشهد مقدس بودم.

چقدر سابقۀ حضور در مسابقات را دارید؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم از چه سالی در مسابقات شرکت می­کنید و با آیین‌نامه مسابقات چه اندازه آشنا هستید؟

چند سالی است که در مسابقات شرکت می‌کنم. به عنوان مثال در سال 91 در مسابقات سازمان اوقاف در مرحله کشوری رشته 20 جزء رتبه دوم را به دست آوردم ولی سال بعد از آن، یعنی سال 92، در همین رشته اول شدم. در سال 94 در رشته حفظ کل مسابقات ملی اول شدم. مسابقات کشوری هم زیاد شرکت کردم و اکثراً اول شدم.

در سال 95 در مسابقات بین­المللی جمهوری اسلامی ایران بود که اول شدم و در محضر مقام معظم رهبری تلاوت کردم. امسال هم بار دوم بود که در ششمین دورۀ بین­المللی دانشجویان که در مشهد برگزار شد، رتبه اول را کسب کردم.

ورود به عرصه اذان

سابقه حضور در رقابت‌های دیگر، ازجمله رشته اذان را هم دارید!

درست است. در سال 92 در مسابقات اذان در مرحله کشوری شرکت کردم و رتبه اول را به دست آوردم. البته آن رقابت در شهر زاهدان برگزار می­شد.

لزوم آشنایی حافظان قرآن با اصول تجوید و صوت و لحن

اساتید در بحث حفظ معتقدند برای شرکت در مسابقات فقط حفظ کفایت نمی­کند و باید با نکات تجوید و صوت و لحن آشنا باشیم. شما در این زمینه چه برنامه­ای داشتید؟

من در مقطع کارشناسی و هم کارشناسی ارشد مشهد بودم. اکثر فعالیت‌های قرآنی را آنجا انجام دادم. غیر از برنامه حفظ که در استان فارس انجام دادم. در مشهد در جلسات استاد سید مجتبی سادات فاطمی شرکت می‌کردم. همچنین در کلاس‌های استاد سعید بیژنی و استاد مهدی حسنی حضور داشتم. اما حفظ قرآن را سال 86 ـ 87 در شهر اِستهبان استان فارس در موسسه بیت­الاحزان انجام دادم، یعنی یک سال مرخصی تحصیلی گرفتم و حافظ شدم و مجدد ادامۀ تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی در رشته خواندن و قرائت، کتابت قرآن گذراندم. سپس کارشناسی ارشد در رشته علوم قرآن و حدیث در دانشگاه فردوسی به پایان رساندم. در مشهد مقدس در کنار تحصیل، فعالیت‌های قرآنی هم داشتم.

به هر حال مشهد پایگاه قرآنی محسوب می­شود و جلسات قرآنیِ خوبی دارد.

همین طور است، هم از جهت کمی و هم از جهت کیفی اساتید خیلی خوبی در مشهد تدریس می‌کنند.

اهمیت تثبیت آیات قرآن

تثبیتِ آیات را چگونه انجام دادید؟ فکر می‌کنید برنامۀ تثبیت آیات چقدر به حفظیات کمک می­کند و چه جایگاهی دارد؟ و از چه زمانی باید شروع شود؟

مرور کردن یک چیز لازم و جدانشدنی در حفظ قرآن است. معروف است که می­گویند مرور نسبت به حفظ سخت­تر است. به نظر من سخت­تر که نیست، ولی آن اراده­ای که برای مرور است خیلی مهم است و قرآن­پژوه باید حتماً پشتکار داشته باشد که بتواند حافظِ موفقی شود. چون حافظ کل باید نهایتاً هر 10 روز یک‌بار محفوظاتش را مرور کند یعنی تقریباً روزی سه جزء؛ حالا اگر مسابقات مهمی باشد مثلاً محفل انس با قرآنی داشته یا در جلسه‌ای اجرا داشته باشد، این مقدار باید بیشتر شود.

اگر این‌ها نباشد بستگی دارد چند سال از حفظ او می­گذرد، مثلاً الان 10 سال از حفظ من گذشته اگر روزی یک جزء مرور کنم، خیلی زود فراموش نمی­کنم یعنی ضعیف نمی­شوم. اما اگر مسابقات بین­المللی داشته باشم، ممکن است روزی پنج یا شش جزء بخوانم. در حال حاضر چون جلسه قرآنی دارم و از آن طرف استماع می­کنم.

طبیعی است که هر حافظی هر مقداری که حفظ است باید مرور کند مثلاً کسی که 10 جزء حفظ است باید حداقل روزی یک جزء بخواند که 10 روز یک‌بار کل محفوظاتش مرور شود. البته مرور شیوه­های مختلفی دارد مثلاً در مشهد باید برود پیش یک استادی تحویل بدهد.

اگر به استاد دسترسی نداشته باشند چطور؟

خود حافظ هم می­تواند در خانه بنشیند و مرور کند. بهتر است یک نفر دیگر را پیدا کند که برای او تحویل بدهد یا اگر فرد مقابل هم حافظ قرآن است، با هم مباحثه کنند، مثلاً یک صفحه او بخواند یک صفحه طرف مقابل بخواند و باز دوباره برگردند، از اول برعکس بخوانند و صفحه­ای که او نخوانده بخواند و صفحه­ای را که او خوانده طرف مقابل بخواند؛ این برنامه، مباحثه است. بعد از مرور هم استماع کند و بعد از مرور صفحات قرآن را نگاه کند تا حافظۀ تصویری­اش تقویت شود.

حتی می­­توان از طریق اینترنت کلیپ­هایی درباره روش مرور بگیرد، کتاب­هایی نوشته شده، شبکه قرآن، رادیو قرآن، رادیو تلاوت قرآن خیلی مؤثر است.

خودتان همچنان تصویری هم کار می­کنید؟

معمولاً بله، ولی سعی دارم این کار را بیشتر انجام دهم. بعد از هر جزئی که مرور می­کنم صفحات را ورق می­زنم تا تصویر آیات را در ذهنم نگه دارم.

مرخصی تحصیلی برای حفظ قرآن

شروع حفظ شما چگونه بود و چه برنامه­ای داشتید؟ در چه سنی حفظ کردید؟

سال دوم دبیرستان بودم و تقریباً 16 ساله بودم. یک سال مرخصی تحصیلی گرفتم، مدرسه را کنار گذاشتم و بعد از اینکه حافظ قرآن شدم مجدد برگشتم و ادامه تحصیل دادم. من از قبل سابقۀ حفظ نداشتم خیلی محدود سوره­های جزء 30 و سوره­های آخر قرآن را حفظ کرده بودم، ولی از آن طرف قرائت کار می­کردم یعنی صوت و لحن را از سن 12، 13 سالگی تمرین می­کردم. با بحث تجوید آشنا بودم و کار کرده بودم. در حال حاضر قصد دارم به صورت حرفه­ای تلاوت کار کنم.

به طور کلی فعالیت قرآنی­ام را از سن 10 سالگی با روخوانی و روان‌خوانی قرآن در شهر خودمان، گراش در استان فارس، شروع کردم و در سن 16 سالگی وارد مدرسه­ای شدم که در شهر استهبان بود و سپس وارد موسسه بیت­الاحزان شدم.

نقش پدر و مادرها در فعالیت‌های قرآنی فرزندان

در خانواده شما فضای قرآنی وجود داشت که شما وارد فعالیت‌های قرآنی شدید؟

خواهرم هم تحصیلات دانشگاهی و حوزوی دارند و هم استاد دانشگاه است. اما هیچ کدام از اعضای خانواده­ام حافظ کل نیستند که در مسابقات شرکت کنند. البته جو حاکم بر خانواده همیشه یک جوِ مذهبی و قرآنی بود.

استقبال پدر و مادرتان از فعالیت‌های قرآنی شما چطور بود؟

در خانواده مخالفت و موافقت­هایی بود، مثلاً می­گفتند شما مدرک دیپلم را بگیر و بعد حفظ قرآن را شروع کن. درمجموع مخالفتی نداشتند. ولی من معدود دوستان قرآنی داشتم که قاری بودند، آن‌ها خیلی مرا تشویق کردند. خانواده‌ام هم در این مسیر مشوق مهم و تأثیرگذاری برای من بودند.

مزایا و معایب حفظ یک‌ساله قرآن کریم

شما به عنوان استاد حفظ، حفظ یک‌ساله را به دیگران پیشنهاد می­کنید؟ مزایا و معایب این نوع حفظ را بگویید؟

به نظرم حفظ یک‌ساله به همه توصیه نمی­شود، چون استعدادِ خوبی می­خواهد. درواقع استعدادِ حداقلی برای این کار لازم است، علاقه و پشتکار هم نیاز است، سن مناسب نیاز است، بهتر است مجرد باشد تا فراغت فکری داشته باشد، زمینۀ قبلی داشته باشد و اهل حفظ و قرائت بوده باشد، همچنین و با تجوید آشنا باشد.

زمانی که حفظ یک‌ساله را تدریس می­کردم، شاهد بودم عده­ای واقعاً نمی­توانند این کار را انجام دهند. مثلاً فرد در یک روز فقط یک صفحه حفظ می­کرد که این اصلاً خوب نیست و نشان می‌دهد استعداد او معمولی است. در حالی که حفظ یک‌ساله استعداد خاص می­خواهد. نمی­گویم باید نخبه یا نابغه باشد اما به هر حال لازم است هوش متوسط به بالا داشته باشد که موفق باشد. خانواده­هایی هستند که دوست دارند فرزندشان مانند سید محمدحسین طباطبایی بشود. مشخص است که ایشان خاص است و هر کسی نباید فرزندش را با او مقایسه کند و در آن شرایط بگذارد.

بنابراین به نظر من به همه توصیه نمی­شود ولی کسانی که مستعد هستند می­توانند در این دوره شرکت کنند و حافظ شوند و به تحصیلات­شان ادامه بدهند.

دوره­های دیگری هم برای حفظ قرآن وجود دارد؟

بله هر موسسه­ای دوره­های خاص خودش را دارد، دو ساله، سه ساله، 4 ساله. برخی طرح‌ها فقط در تابستان که ایام فراغت از تحصیل است اجرا می‌شود. شخص می‌تواند در این کلاس‌ها شرکت کند.

آهنگ­هایی در قرائت وجود دارد که در اذان به کار برده می­شود

شما در مسابقات رشته اذان هم شرکت کرده‌اید. می‌دانیم اسلوب و قواعدی که در اذان به کار می­رود با تلاوت قرآن تفاوت­هایی دارد. شما دوره­های خاصی را برای اذان دیده بودید؟ چقدر با قرائت قرآن تفاوت دارد؟

البته طبیعی است که فرق دارد ولی بسیاری از قاریان قرآن هستند که مؤذن‌های خوبی هم هستند. یعنی کسی که تلاوت قرآن کار می­کند می­تواند خیلی راحت اذانِ خوبی هم بگوید. من هم از این قضیه مستثنا نبودم.

آهنگ­هایی در قرائت وجود دارد که در اذان به کار برده می­شود. مثلاً اگر شما در نغمه حجاز اذان بگویید، همان را در قرآن هم اجرا می­کنید یا تجویدی که در قرآن است خیلی از آن‌ها هم در اذان استفاده می‌شود. البته نه به آن شدت، ولی نقش آن در اذان هم رعایت می­شود.

به نظرم خیلی تفاوت کلی ندارد مگر کسی بخواهد یک اذان فوق­العاده و صاحب سبک را بگوید که آن نیاز به کار کردن بیشتری دارد. اما یک قاریِ معمولی می­تواند یک اذانِ معمولی بگوید، درحالی‌که اگر بخواهد اذانش خاص و ماندگار باشد و در رسانه­ها پخش شود، باید وقت بیشتری برای آن بگذارد.


 

ارسال نظر