ارزیابى وضع بى نماز و موانع نماز

ارزیابى وضع بى نماز  

به گزارش تیتر عاشورا:کتاب الهى و روایات اصیل اسلامى درباره مردم بى نماز ، یا آنان که این مسئله مهمّ ملکوتى را سبک فرض مى کنند ، نظریاتى دارند که به قسمتى از آنها در حدّى که لازم است اشاره مى شود :

* اى اهل ایمان ! با آن دسته از اهل کتاب و کافران که دین شما را به بازیچه گرفتند دوستى برقرار مکنید و اگر خود را مؤمن مى دانید از خدا بترسید . آرى ! چون شما نداى نماز بردارید آن را مسخره و بازى فرض مى کنند . علتش بى خبرى آنان از حقایق اصیل عالم است...

رسول من ! بگو : آگاه سازم کدام قوم را نزد خداى منتقم بدترین پاداش است : کسانى که خدا بر آنان لعن فرستاد و نسبت به آنها غضب کرد و آنان را به صورت میمون و خوک مسخ نمود ، و آن کس که بندگى حق را رها کرد و به عبادت شیطان روى آورد ، در پیشگاه خدا از بدترین منزلت برخوردار است . اینان گمراه ترین مردم از راه الهى هستند . (1) .

در این آیات ، مردمِ جداى از ایمان و نماز ، ملعون و مغضوب حق معرفى شده اند و به آنان وعده عذاب سخت روز قیامت داده شده است .

* آنان که پس از خداپرستان ، رشته زندگى را به دست گرفته و در میدان زودگذر زندگى نماز را ضایع و از شهوات پیروى نمودند ، بزودى کیفر گمراهى خویش را خواهند دید (2) .

* بندگانى که در بهشت الهى غرق نعمت اند از دوزخیان مجرم مى پرسند : به خاطر چه برنامه اى به جهنم افتادید ؟ پاسخ مى دهند : از نمازگزاران نبودیم ، از پاافتادگان را طعام ندادیم ، با اهل باطل به بطالت نشستیم ، و روز قیامت را تکذیب کردیم (3) !!

حضرت صادق (علیه السلام) از رسول الهى (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند :

* کسى که نماز را سبک انگارد به خدا قسم در کنار حوض بر من راه ندارد (4) .

و نیز آن حضرت از پیامبر بزرگوار روایت مى کند :

* شیطان تا زمانى که مردم به نمازهاى واجب یومیّه و ادایش در وقت اهمیت مى دهند ترسناک است و آه و ناله دارد ، اما زمانى که نماز را ضایع کنند آنان را به راحتى در بدبختى هاى بزرگ مى کشاند .

رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :

* لا حَظَّ فِى الاِسْلامَ لِمَنْ لاصَلوةَ لَهُ (5) .

آن که نماز ندارد از اسلام بهره ندارد .

و نیر فرمود :

* لِکُلِّ شَىْء آفَةٌ وَ آفَةُ الدّین تَرْکُ الصَّلوة (6) .

براى هر چیزى آفتى است که آن را نابود مى کند و آفت دین ترک نماز است .

ابو بصیر مى گوید :

* براى تسلیت گفتن به سبب شهادت حضرت صادق (علیه السلام) به خانه آن جناب رفتم ، اُم حمیده چون مرا دید به سختى گریست ، من هم گریه کردم . سپس گفت : اگر امام را هنگام مرگ مى دیدى تعجب مى کردى ، دیده گشود و گفت : تمام خویشان مرا جمع کنید . همه را حاضر کردیم ، فرمود : آن که نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نمى رسد (7) .

موانع نماز

قرآن مجید و روایات بر این معنى گواهند که در راه به پاداشتن نماز موانعى وجود دارد که مسلمانان باید سعى کنند از آنها دور مانده و به هنگام برخورد با آن موانع به مبارزه برخیزند و تا سرحدّ سرکوبى آنچه نمى گذارد انسان وارد بارگاه نماز شود به کوشش و جهاد ادامه دهند .

در این قسمت هم مثل بخشهاى گذشته از متن قرآن و روایات استفاده شده است . خوانندگان محترم را به دقت در این فصل توجّه مى دهم :

* اى مردمى که به حق گرایش پیدا کرده اید ! بدانید شراب و قمار و بت پرستى و تیرهاى گروبندى برنامه هایى است پلید و از کارهاى شیطان . حتماً از آنها دورى کنید تا به رستگارى برسید . شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار میان شما عداوت و دشمنى ایجاد کند و مخصوصاً به وسیله این برنامه هاى پلید شما را از نماز و ذکر حق باز دارد . آیا از این برنامه ها دست برمى دارید تا به فتنه شیطان دچار نشوید (8) ؟!

* به مردم منافق و آنان که ظاهر و باطن یکى ندارند بگو : آنچه انفاق کنید ـ چه با میل چه با زور ـ از شما پذیرفته نیست ، زیرا کار شما خودستایى است و شما مردمى هستید که سخت به فسق خو گرفته اید . اى رسول من ! هیچ مانعى از قبول نفقات آنها نبود جز آنکه آنان به خدا و رسول کافر بودند ، و این که در نماز شرکت مى کنند براى تظاهر است ، زیرا از نماز اکراه دارند و سخت کسل اند ، و مالى را هم که مى دهند از روى شوق نیست (9) .

آنچه به عنوان قسمتى از موانع نماز از آیات ذکر شده استفاده مى شود ، مى توان در چهار قسمت خلاصه کرد :

1. شراب

2. قمار

3. بت پرستى

4. ریا

من لازم مى دانم براى توضیح هر یک از این موانعى که در راه نماز است و قرآن به آن اشاره فرموده به روایات متوسل شوم و نظر معصومین (علیهم السلام) را نسبت به این چهار قسمت منعکس کنم .

شراب :

حضرت باقر (علیه السلام) فرمود :

* شرابخوار با روى سیاه ، دهان کج ، زبان بیرون آمده ، و ناله و فریاد از شدت تشنگى وارد قیامت مى گردد و به او از چاهى که در آن چرک بدن زنان زناکار ریخته شده مى آشامانند (10) .

حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :

* اى یونس بن ظبیان ! از طرف من به مردم بگو : هر کس یک جرعه شراب بنوشد خداوند و ملائکه و انبیا و مؤمنان او لعنت مى کنند . مستى شراب روح ایمان را از کالبد مى برد و به جایش روح پست و کثیف و لعنت شده قرار مى دهد (11) .

پیامبر اسلام در رابطه با شراب ده نفر را لعنت کرده است :

* غرس کننده درخت ، نگهبان آن ، فشار دهنده انگور ، ساقى خورنده ، حمل کننده ، تحویل گیرنده ، خریدار ، فروشنده ، دریافت کننده پول (12) .

رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :

* از اولین برنامه هایى که خداوند نهى فرموده شرابخوارى ، بت پرستى ، و ستیزه با مردم بوده است (13) .

از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده است :

* شرابخوارى مبدأ تمام گناهان است (14) .

حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :

* شراب منبع تمام آلودگى هاست و شرابخوار تکذیب کننده قرآن است ، زیرا اگر قرآن را باور مى داشت حرامش را حرام مى دانست (15) .

حضرت باقر (علیه السلام) مى فرماید :

* خداوند به چیزى مانند میخوارگى معصیت نشده . براى شرابخوار مست زناى با مادر و دختر و خواهر امرى عادى است ، زیرا به هنگام مستى آنان را تشخیص نمى دهد ، و نیز براى مشروبخوار ترک نماز برنامه آسانى است (16) .

به امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه داشتند : شما فرمودید : شراب از دزدى و زنا بدتر است ؟! فرمود :

* آرى ! زناکننده ممکن است گناه دیگرى مرتکب نشود ولى شرابخوار چون مست شده زنا مى کند ، آدم مى کشد ، نماز را رها مى سازد (17) .

قمار

قرآن مجید قمار را از گناهان کبیره مى داند (18) .

قمار عملى است که براى برنده و بازنده تولید دشمنى مى کند . قمارباز اگر ببازد به خاطر از دست دادن مالى که به زحمت فراهم کرده دشمنىِ برنده را به دل مى گیرد ، و اگر ببرد بازنده مقابلش دشمنش مى شود .

کمتر مجلسى براى قمار تشکیل مى شود که در آن نزاع و کینه برنخیزد ، و چه بسا بازنده مال به خاطر فراوانى حسرت و اندوه دست به خودکشى بزند ، یا براى جبران از بین رفتن مالش به گناهان دیگر از قبیل دزدى یا آدمکشى دچار شود .

جمیع آلات و ادوات قمار ، ساختن و فروختن و نگهدارى آنها حرام است . و نشستن در مجلس قمار هم در آیین الهى ممنوع اعلام شده است .

روایات حرمت قمار مانند حرمت شراب ، در کتابهاى با عظمت کافى و وسایل فراوان است ، مى توانید به این او منبع ارزنده اسلامى مراجعه کنید .

براى نمونه به یکى از آن روایات که ابزار قمار هم در آن ذکر شده اشاره مى شود :

* امام صادق (علیه السلام) مى فرماید : فروش شطرنج و خوردن پول آن حرام و نگاه داشتنش کفر و بازى با آن شرک و سلام کردن به بازى کننده آن گناه و یاد دادن آن به مردم معصیت بزرگ است .

آن کس که دست به شطرنج مى زند همانند این است که دست در گوشت خوک فرو مى برد و کسى که به آن نظر مى اندازد همانند آن است که به عورت مادرش نگاه مى کند .

بازى کننده و سلام کننده بر او نگاه کننده به بازى ، همه و همه درگناه مساوى هستند و آن کس که به بازى شطرنج بنشیند براى خویش در دوزخ جا تهیه مى کند و زندگى آن جهان برایش ایجاد حسرت مى نماید .

از همنشینى با قمارباز بپرهیزید ، زیرا اهل آن مجلس محل خشم خدایند و هر ساعت در معرض غضب اند ، و چون نازل شود شما را هم خواهد گرفت (19)

قمارباز چون به قمار بنشیند تمام همت و نیرویش متوجه بردن مال از طرف مقابل است و براى این برنامه ناچار است ساعت ها معطل شود . مجالس قمار گاهى از اول روز تا غروب یا از غروب تا نزدیک صبح ادامه پیدا مى کند و قماربازِ خسته و درمانده در طول روز یا در طول شب چگونه مى تواند به نماز قیام کند ؟ مگر قمارباز با نماز جمع مى شود ؟

بت پرستى

بت پرستى یعنى روى گرداندن از تمام فضایل وآلوده شدن به تمام رذایل .

بتهایى که در معرض پرستش واقع شده اند و مى شوند بر دو دسته جاندار و بى جان اند : جاندار همانند فرعون و نمرود و شداد و یا گوساله و گاو و گوسپند و سایر حیوانات . بیجان مانند خورشید ، ماه ، ستارگان ، درخت و نبات ، سنگ و چوب و ساخته هاى دست خود انسان مانند لات ، هبل ، عُزّى ، پول و ...

این بتها در عین جاندارى و بیجانى ، بتهاى بیرونى اند ، و اما بتهاى درونى عبارتند از هواى ، غرایز ، شهوات و ...

اینکه انسان به هنگام گرفتار آمدن به پرستش بتهاى جاندار و بیجان ، درونى و بیرونى ، از تمام فضایل ـ مخصوصاً عبادت حق و به ویژه نماز ـ باز مى ماند جاى تردید نیست .

این نکته را هم نباید ناگفته گذارد که منشأ پرستش بتهاى بیرونى آلودگى باطن است . این قلب و روح است که اگر تزکیه شود و با تعالیم آسمانى زنده گردد ، آدمى را از اسارت بتهاى درون و بیرون نجات مى دهد و او را به اوج کمال مى رساند ، ولى با غفلت زدگى دل و افسردگى جان ، آدمى در تنگناى پرستشهاى غلط قرار خواهد گرفت . در این صورت از انسان اسیر نباید توقع حسنات و فضیلت و انسانیّت داشت .

ریا

ریا زاویه اى از شرک و نفاق است . ریاکار اگر بداند که مردم از برنامه اش آگاه شده و او را مدح مى کنند ، به اجراى عمل برمى خیزد ، و گرنه زحمت انجام هیچ عبادتى را به خود نمى دهد . با این حساب ، مسئله اجراى نماز به وسیله ریاکار بسته به توجه مردم است ، اگر بداند مردم از نمازش آگاه مى شوند مى خواند ، و گرنه از قیام به این عبادت بزرگ خوددارى مى کند .

ریا در حقیقت شعبه اى از شرک و بت پرستى است . خداوند بزرگ در سوره ماعون به نمازخوانان ریاکار حمله کرده و نماز آنان را به هیچ انگاشته است .

روایات باب ریا نیز زیاد و فوق العاده است ، پویندگان مى توانند به کتابهاى بحارالانوار ، محجّه البیضاء ، وسائل الشیعه ، کافى ، تحف العقول ، خصال و جامع السعادات مراجعه کنند .

ریا باطل کننده عمل است و عملِ با ریا در روز قیامت اجر و مزدى ندارد .

در شرح مصباح ملا عبدالرزاق گیلانى در باب ریا داستان مختصر ولى جالبى بدین مضمون نقل شده است :

* غریبى شبى در مسجدى نزول کرد ، سگى پش از او در گوشه مسجد خفته بود . چون ساعتى از شب گذشت سگ بر خود بجنبید ، آن غریب پنداشت که شخصى از اهل محله است . به امید آنکه بامداد اهل آن محله را از حال خود خبر کند و او را در میان ایشان قبولى و شهرتى باشد بىوضو به نماز ایستاد و تا صبح دست و پا مى زد و نماز بىوضو به جهت ریا مى کرد . چون هوا روشن شد سگ گوشها جنبانید و از مسجد بیرون رفت . مرید همه شب را به طاعت مشغول بود ، چون بامداد شد بینى پر خاک و دامن و ریش پر باد ، به نظر شیخ آمد تا شیخ اصحاب را خبر دهد . شیخ آن کدورت بى صفا را مشاهده کرد ، گفت : امشب به کدام کوره مبتلا شده اى که تو را از جهود خیبر بتر مى بینم ؟!

 

 

ارسال نظر