مصطفی محمد الغماری شاعر و نویسنده الجزایری مجموعه اشعاری که در ستایش انقلاب اسلامی و مخصوصاً امام راحل سروده بود در کتابی با عنوان «خضراء تشرق من طهران» منتشر کرد.
به گزارش عاشورا نیوز به نقل از خبرگزاری مهر، حجت الاسلام محمدرضا زائری در یادداشتی نوشت: مصطفی محمد الغماری شاعر و نویسنده الجزایری متولد ١٩٤٨ دارای دکترای مطالعات قرآنی و استاد دانشگاه که در سال ٢٠١٢ بازنشسته شد. وی همزمان با قیام امام خمینی و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی شعرهایی را در باره انقلاب و امام راحل میسرود و در ماههای پس از پیروزی انقلاب (در سال ١٩٨٠) مجموعه اشعاری که در ستایش انقلاب اسلامی و مخصوصاً امام راحل سروده بود در کتابی با عنوان «خضراء تشرق من طهران» منتشر ساخت.
مصطفی محمد الغماری شاعر و نویسنده الجزایری متولد ١٩٤٨ دارای دکترای مطالعات قرآنی و استاد دانشگاه که در سال ٢٠١٢ بازنشسته شد.
وی همزمان با قیام امام خمینی و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی شعرهایی را درباره انقلاب و امام راحل میسرود و در ماههای پس از پیروزی انقلاب (در سال ١٩٨٠) مجموعه اشعاری که در ستایش انقلاب اسلامی و مخصوصاً امام راحل سروده بود در کتابی با عنوان «خضراء تشرق من طهران» منتشر ساخت.
الجزایر در آن زمان از حال و هوای سایر کشورهای عربی و اسلامی جدا نبود و مردم مسلمان الجزایر در قیام و مجاهدتهای امام خمینی سیمای آرمانی یک عالم مجاهد و روزآمد را جستجو میکردند.
در چنین برههای مصطفی الغماری کتاب خود را منتشر کرد و اشعاری را که سروده بود در این کتاب که با استقبال گسترده روبرو شد و شهرت فراوان یافت، ماندگار ساخت.
این کتاب در قطع رقعی و در ١٤٤ صفحه در سال ١٩٨٠ میلادی در چاپخانه بعث شهر قسنطینه الجزایر به چاپ رسیده است.
او در آغاز این کتاب مینویسد؛ «تقدیم به رمز جهاد و تحول اسلامی امام آیت الله روح الله خمینی که به نسلهای معاصر مسلمان آموخت چگونه قرآن را بخوانند و طاغوت را در هم بشکنند»
در این کتاب هجده قطعه شعر (برخی شعر مقفی و موزون کلاسیک و برخی شعر سپید و نو) آمده که عنوان کتاب از چهارمین شعر برگرفته شده است.
یکی از قصائد به سوگ استاد شهید آیت الله مطهری اختصاص یافته و شعری دیگر به هجو شاهپور بختیار که در پاریس خواب سقوط انقلاب را میدید!
همچنین یکی از اشعار این مجموعه به تجلیل از مقاومت مجاهدان مسلمان افغانستان در برابر متجاوزان شوروی سابق میپردازد.
شعرهای مصطفی الغماری و مخصوصاً این کتاب در آن موقعیت زمانی با چنان توجه و استقبالی از نخبگان و فعالان فرهنگی مسلمان روبرو شد که وقتی چندسال بعد امام خمینی از دنیا رفتند مرحوم شیخ احمد سحنون از عالمان مشهور الجزایر در یکی از اشعار خود خطاب به مصطفی الغماری به آن اشاره کرد.
قصیده مرحوم شیخ احمد سحنون با این ابیات آغاز میشود؛
من الذی مات یا غُماری
یا مصطفی کُن أخا اصطبارِ
مات الخمینی الإمام حقاً
یا مصطفی الشعر لا تمار
لقد هوی النسر من عُلاه
وکان یعلو بلا انحدار!
مات الإمام فمن تُراه
یا مصطفی حامی الدیار!
وی در ادامه میگوید:
" اما عظمت امام بی آنکه دچار آسیب و زوال شود باقی خواهد ماند. کسی که چون خمینی با عزت و افتخار زندگی کرده باشد نخواهد مرد. برادرم، شعری که سزاوار رهبران بزرگ باشد به هر لحن و آهنگی بسرای!
ای بزرگی که شاه را شکست دادی و دشمن را از سرزمین خود بیرون کردی.
ای کسی که بیداری و آگاهی آفریدی و شکوه طاغوت را در هم شکستی.
تا روز و روزگار هست، جاودانه در قلبها زنده باش و راهنما و هدایتگر به سوی عظمتها و بزرگواریها بمان"!
متأسفانه در سالهای بعد این فضای بسیار مثبت نسبت به انقلاب اسلامی کمرنگ شد و دشمنان اسلام و ایران که از اتحاد امتهای اسلامی وحشت داشتند با درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران به جنگ تحمیلی و کشور الجزایر به جنایتهای خونین دهه سیاه از یک طرف و ترویج ایران هراسی و شیعه هراسی و ایجاد اختلافها در رسانههای عمومی از سوی دیگر زمینه چنین روابط مثبت و نگاههای ستایش آمیزی را کاملاً از بین بردند، تا جایی که حتی بازنشر این سرودهها نیز شاید قابل تصور نباشد.
ارسال نظر