شبهه‌ای که ایراد می‌کنند و می‌گویند که ما مسلمانان فلسفه اسلامی نداریم. فلسفه چون تفکر آزاد و عقلی است، ربطی به اسلام و کفر و... ندارد

به گزارش  تیتر عاشورا : به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت محمد مصطفی(ص) حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید رشید صمیمی، عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه، استاد سطوح عالی و خارج حوزه علمیه و معاون پژوهش مرکز تخصصی شیعه‌شناسی؛ مطالب ارزشمندی درباره ابعاد رحمت للعالمین بودن پیامبر اکرم(ص) بیان کرد.

در ادامه مشروح آن به حضورتان تقدیم می‌شود:

ابنا: با توجه به اینکه یکی از صفاتی که در قرآن کریم برای حضرت محمد مصطفی(ص) بیان شده «رحمة للعالمین» است. این ویژگی چه تجلی و تبلوری در وجود مبارک نبی اکرم(ص) داشته است و چرا حضرت(ص) به آن نام گرفته‌اند؟

انسان وقتی که زندگی پیامبر اکرم(ص) را مطالعه می‌کند، پی می‌برد که از جمله پیامبرانی که قدرت و عظمتش از سرزمین خودش گذشت و سرزمین‌های دیگر را در نوردید و پیامش پیام جهان‌گستر شد و همگان به تأثیرگذاریش در جهان بشریت اقرار و اعتراف دارند وجود مقدس حضرت خاتم الأنبیاء محمد مصطفی(ص) است. که قرآن کریم بهترین معرف خصوصیات و ویژگی‌های پیامبر اکرم(ص) می‌باشد.

خداوند متعال، پیامبر اعظم(ص) را بعنوان رحمت و مظهر مهر و محبت الهی برای جهانیان معرفی می‌کند و در آیه ۱۰۷ سوره مبارکه انبیاء می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ؛ و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم»؛ رحمت پیامبر(ص) در وهله اول در هدایتگریِ پیامبر گرامی اسلام جلوه یافته و برای همه انسان‌هاست.

حضرت محمد مصطفی(ص) به تعبیر قرآن «رحمة للعالمین» است و وجود مقدسشان و دینی که به ارمغان آورده فقط برای مسلمانان منشاء برکات نیست بلکه همه عالم از این برکات بهره‌مند می‌شوند. خداوند، پیامبر(ص) را برای همه جهانیان فرستاد نه فقط برای گروهی خاص؛. لذا رحمت برای همه عالمیان فقط رحمت برای همه مؤمنان و مسلمانان نیست، بلکه رحمت پیامبر(ص) رحمتی است که شامل همه عالم هستی و مخلوقات می‌شود.

ناگفته نماند که در آخرت هم پیامبر(ص) رحمت الهی است، انسان‌هایی که در محشر حاضر می‌شوند و حضرت(ص) آنها را شفاعت می‌کند، امت خودش را شفاعت می‌کند یعنی رحمت پیامبر(ص) آن زمان هم هست نه اینکه فقط در این دنیا باشد. بنابراین در آخرت هم دیگران وابسته به وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام هستند.

ابنا: رحمت نبوی چه ماهیت و ویژگی‌ای دارد و در چه عرصه‌هایی بروز و ظهور کرد؟

اگر نگاهی به زوایای تاریخ تاریک شبه جزیره عربستان بیاندازیم، نور درخشنده‌ای را می‌بینیم که این تاریخ تاریک را روشن می‌کند و دلها را به سوی عظمتی می‌برد که آن عظمت فراتر از شبه جزیره عربستان؛ بلکه فراتر از شرق و غرب، بلکه فراتر از تمام دنیاست و عظمتش بر موجودات اخروی هم سایه افکنده است. پیامبر بُعد هدایتگری انسان را بارور کرد و جامعه‌ی مُرده‌ی شبه جزیره‌ی عربستان را از آن وضعیت به جایی می‌رساند که مسلمانان طلایه‌دار تفکر اندیشه می‌شوند و این رحمت است.

اینکه قرآن کریم درباره پیامبر(ص) فرموده: «وَما اَرْسَلْناکَ اِلّا رَحْمَهً لِلعالَمینَ است» یعنی پیامبر(ص) جلوه تمام عیار رحمت خدا در روی زمین برای انسان ها بود که توانست جامعه جاهل و سرسخت‌ترین دشمنان خود را تغییر دهد.

عموم مردم دنیا اعم از مؤمن و کافر، همه مدیون این رحمت الهی هستند. چرا که نشر و گسترش دین اسلام موجب نجات همگان می شود . حال گروهی از آن استفاده کردند و گروهی غافل شدند. 

نکته‌ قابل توجه که باید به آن اشاره کرد، این است که: با نگاه به فلسفه یونان باستان می‌بینیم که عقل‌گرایی در یونان باستان تأثیرات شگرفی در تحولات تاریخ بر جای گذاشت و این عقلانیت فلسفی در یونان باستان تا قرن ششم میلاد مسیح بر تفکرات فکری اروپا سایه افکند. یعنی اروپا تا زمان مسیح تفکر عقل‌گرایی روشن‌اندیش و فلسفی داشت و جالب این است که تا آن زمان اروپا از نظر اندیشه در مرحله بالایی قرار داشت.

اما از قرن ششم میلادی تا اوایل قرن هجدهم میلادی، دوران قرون وسطی شروع شد و تاریخ قرون وسطی در اروپا تاریخ تاریک و توأم با ظلم‌ها و فسادهای مختلف در قاره‌ی اروپاست.

ولی در همین قرن ششم، وجود مقدس خاتم‌الأنبیاء محمد مصطفی(ص) پا به عرصه‌ وجود گذاشت و زندگی، بعثت، هجرت و ادای وظیفه‌ی رسالتش شرق را روشن کرد و در آن زمان شرق، طلایه‌دار تفکر شد و مسلمین پیشتاز اندیشه و تفکر شدند، بنابراین تفکر از شرق با تعالیم نبوی به جهان روشنایی بخشید و عقل‌گرایی مجدداً در کل عالم پرتوافکن شد. بطوری‌که تقکرات عقل‌گرایی غرب حاصل مواجهه‌ی دانشمندان غرب با فلاسفه‌ اسلامی است. و این فلسفه اسلامی در مکتب اسلام پرورش یافته است.

شبهه‌ای که ایراد می‌کنند و می‌گویند که ما مسلمانان فلسفه اسلامی نداریم. فلسفه چون تفکر آزاد و عقلی است، ربطی به اسلام و کفر و... ندارد.

این چنین نیست زیرا ما اگر فلسفه را تفکر عقلی و آزاد بدانیم و دو فیلسوف را همزمان مقایسه کنیم، فیلسوفی که در جهان اسلام پرورش یافته و فیلسوفی که در جهان غرب پرورش پیدا کرده؛ هر دو تفکر آزاد فلسفی دارند؛ فیلسوف شرق در اوج قدرت عقلانی است و آن فیلسوف غربی، عقل را در محدوده عقل کارکرده و معاش می‌داند. و به مراتب فاصله دارد از آن تفکر برهانی محض و تفکر اصیل عقلانی . ولی فیلسوف اسلامی عقلانیت محض اسلامی دارد، زیرا اسلام بعنوان یک دین تأثیرگذاشته و فیلسوف اسلامی در یک فضای اسلامی نفس کشیده و تربیت شده است. و نتیجه تفکر فلسفی در جامعه اسلامی به خدامحوری می انجامد و حکمت تحت عنوان الهیات بالمعنی الاعم و الهیات بالمعنی الاخص تقسیم می‌شود و روند تعقل و تفکر به شناخت اسما و صفات الهی منجر می‌شود و این همه به برکت اسلام و فضای دینداری اسلامی است و این عقلانیت مورد تایید کتاب و سنت نیز هست بلکه می توان گفت حاصل مواجهه عقل با کتاب و سنت است. و این یک بعد از ابعاد رحمت للعالمین پیامبر برای انسان در عرصه تفکر است ولی در غرب همان تفکر آزاد به انسان محوری می‌انجامد و عقل از اوج عظمت تجریدی، برهانی و کلی نگری و ورطه تجربه و جزیی نگری سقوط می کند.

ابنا: چگونه می‌توان وجود مبارک پیامبر اسلام(ص) بعنوان الگویی تمام عیار برای جامعه بشری معرفی کرد؟

پیامبر اسلام (ص) شخصیتی بزرگی بودند که در ابعاد مختلف به ‌عنوان معلمی نمونه و الگویی برای جوامع بشری محسوب می‌شوند. می توانیم برای آن بزرگوار معجزات بسیاری بشماریم: معجزات قولی و فعلی و اجل معجزات پیامبر قرآن کریم است؛ معجزه‌ی قولی و معجزه‌ای که از طرف خدا با شرایط و ویژگی‌هایی خاص نازل شد و قرآن کریم سراسر رحمت و هدایت است

یکی دیگر از معجزات حضرت خاتم‌الأنبیاء(ص) رحمت در بعد معجزه رفتاری ایشان است، معجزه‌ی رفتاری پیامبر گرامی اسلام (ص)تربیت انسان کاملی مانند وجود مبارک امام اول حضرت علی بن ابیطالب (ع) است. حضرت علی(ع) شاگرد پیامبر اکرم(ص) است. امام علی(ع) کسی است که استادش پیامبر(ص) بوده است. کمالات امام علی از او چهره ای منحصر به فرد ساخته است.

همانطور که شنیده‌اید درباره مقام والای حضرت علی (ع) سروده‌اند:
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

حال با کمی تأمل ،‌ ببینید استاد حضرت علی بن ابیطالب(ع) جایگاهش کجاست؟ در این مورد این روایت در (الکافی ،ج۱ ،ص۸۹) قابل توجه است: «جَاءَ حِبْرٌ مِنَ الْأَحْبَارِ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع ... فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِین أَ فَنَبِیٌّ أَنْتَ فَقَالَ وَیْلَکَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ (ص) ... : دانشمند یهودی نزد امیرالمومنین علی(ع) آمده پرسید ای امیرالمؤمنین آیا تو پیامبری؟ امام (ع ( فرمودند: وای بر تو، من فقط بنده از بندگان محمّدم. » از این روایت شریفه استفاده می‌شود که وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) یک نحوه برتری نسبت به امیرالمومنین(ع) دارد. و این برتری صرفاً یک برتری ظاهری و دنیوی نیست. به این دلیل که علی (ع) خود را عبد نبی اکرم(ص) معرّفی می‌کند. پس مقصود این است که وجود پیامبر اعظم اسلام واسطه ی فیض پروردگارمتعال است نسبت به علی(ع) به طور مطلق و وقتی نسبت به علی این گونه باشد نسبت به دیگران به طریق اولی است و همه فیوضات پروردگار مصادیق رحمانیت و رحیمیت اوست و پیامبر واسطه رحمت پروردگار است و چنانکه در مورد امام حسین (ع) داریم یا رحمه الله الواسعه و یا باب نجات الامه. در روایت دیگردر ( بحارالأنوار ،ج۲۵ ،ص ۲۱ ) از زاویه نورانیت رحمت بودن پیامبر برای اهل بیت و بلکه برای همه مخلوقات تبیین شده است .

عنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ نُورَ مُحَمَّدٍ ص قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ بِأَرْبَعَةَ عَشَرَ أَلْفَ سَنَةٍ وَ خَلَقَ مَعَهُ اثْنَیْ عَشَرَ حِجَاباً وَ الْمُرَادُ بِالْحُجُبِ الْأَئِمَّةُ ع : امام علی (ع) فرمودند: همانا خداوند متعال نور پیامبی را چهل هزار سال قبل از مخلوقات خلق نمود. و همراه او دوازده حجاب نیز آفرید که مراد از حجابها ائمه هستند. »

از این روایت شریفه نیز تقدّم وجودی برای پیامبر اکرم(ص) اثبات می شود. چون ائمه(ع) در این روایت به عنوان حجاب معرّفی شده اند برای نور محمّدی. یعنی این بزرگواران واسطه هستند بین آن نور و دیگر مخلوقات. و همان طور که عرض چون همه فیوضات ماهیت رحمانیت و رحیمیت دارند و پیامبر اولین فیض از فیوضات پروردگار متعال است پس مصداق اتم رحمت به لحاظ تقدم وجودی و نیز سعه وجودی در بین همه مخلوقات است و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین.

ابنا: باتوجه به آنکه اهل بیت(ع) از ذریه رسول الله(ص) هستند، آیا می‌توان این مسئله را نیز از وجوه رحمت للعالمین بودن پیامبر (ص) دانست؟

آن حضرت درهمه ابعاد زندگی‌اش الگویی تمام عیار و اسوه ای حسنه برای همه انسان هاست و الگو بودن رحمت است به این دلیل که انسان با تاسی به اسوه حسنه به تمام محاسن و نیکی ها و نیکویی ها دست می یابد و این همان رحمت است

از طرف دیگر، وجود ائمه معصومین علیهم‌السلام از برترین ابعاد رحمت للعالمین بودن پیامبر(ص) است. اینکه پیامبر اسلام در بین زنان، الگویی بنام حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را معرفی می‌کند. همچنین شاگرد ممتازی برای جهان بشریت بعنوان معلم قرار می‌دهد و امام علی(ع) را تربیت می‌کند و او را بعنوان وصی و خلیفه بلافصل خود قرار می‌دهد.

یکی از دیگر رحمت‌هایی که وجود پیغمبر اکرم(ص) دارد، سبطین پیامبر است، امام حسن و امام حسین علیهما الصلوة والسلام. بنابراین از هر بعدی و در هر عالمی وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) رحمتی است بی‌پایان.

اهل بیت علیهم‌السلام از ذریه رسول خدا(ص) هستند، پیامبر(ص) ائمه دیگری را به مردم معرفی می‌کند که سرنوشت انسان‌ها را در طول تاریخ مشخص می‌کند و رهبر معنوی برای مردم تعیین می‌کند و این ها وجوه دیگر از رحمت للعالمین بودن پیامبر(ص) ائمه معصومین(ع) هستند.

ابنا: رحمتی که در شاکله اخلاقی پیامبر(ص) وجود داشت را امروزه چگونه می‌توان در جامعه متبلور کرد؟ و سیره نبوی را در جامعه جاری و ساری کرد؟

یکی از جلوه‌های شخصیتی حضرت محمد مصطفی(ص) بُعد اخلاقی ایشان است. بطوریکه پیامبر(ص) از نظر رفتار و اخلاق به گونه‌ای است که انسان ها جذب او می‌شوند. و اخلاق نیکو رحمت است و قرآن پیامبر را دارای خلق عظیم معرفی می کند و انک لعلی خلق عظیم و مراد از عظمت در خلق این است که افکار و اندیشه‌ها به تمام زوایای آن پی نمی‌برند و پیامبر را آن چنانکه باید نمی‌شناسند.

پیامبر اسلام قرآن را از جانب خداوند متعال بتمامه و کماله دریافت می‌کند و برای مردم تبیین و ابلاغ می‌کند.ابلاغ کتاب برای مردم است و این رحمت بودن پیامبر(ص) تجلی رحمت بیکران الهی است هر آنچه که از رحمت نبوی در دنیا و آخرت نصیب افراد می‌شود پرتویی از رحمت الهی است.

بنابراین جوامع بشری به ویژه مسلمانان باید با توجه به رحمت بی نهایتی که که در شاکله اخلاقی حضرت محمد مصطفی(ص) وجود داشت، نسبت به نبی مکرم اسلام(ص) معرفت‌افزایی کنند و سیره‌ نبوی را بر امور فردی و اجتماعی و حکومت پیاده‌سازی کنند و برای پی ریزی تمدنی بر اساس تعالیم نبوی تلاش مضاعف انجام دهند تا تمام اهل دنیا از فیض رحمت وجود مبارک ایشان بهره‌مند شدند. چون تعالیم نبوی به صورت کامل می تواند اصول و شاخصه های پی ریزی تمدنی جهان گستر الهی باشد. که ماهیت رحمانیت و رحیمیت دارد یعنی تمدنی رحمانی و الهی.

این گونه می توان رحمت للعالمین بودن پیامبر کرم ص را به صورت ملموس به جامعه بشری و بخصوص جامعه انسانی معاصر معرفی کرد.


 

ارسال نظر