شاید برخی بیش از ظرفیت من به من امید بسته بودند/ ترجیحم برای آینده تدریس است اما تسلیم تقدیرم

محمدجواد ظریف گفت:ترجیح بنده این است که از مردادماه در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران که بنده آن‌جا سمت دانشیاری دارم تدریس کنم، از تجربیاتم در چهل سال گذشته استفاده کنم و دانشجو تربیت کنم. اما تقدیر خداوند هرچه باشد همان است.

به گزارش تیتر عاشورا به نقل از خبرگزاری فارس : محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه با روزنامه همدلی به گفتگو نشسته است. مهمترین بخش‌های این گفتگو در ادامه آمده است.

بعد از پایان مسئولیتم از نگرشم دفاع می‌کنم

- در فهرست اولویت‌های وزارت خارجه در انجام وظایف خود، اولین اولویت دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی در سطح بین‌المللی است. در این روند البته حتما وظیفه خود می‌دانیم که افکار عمومی را آگاه کنیم و همچنین در برابر انتقادها و سوالات، پاسخگو باشیم.

- در این مسیر اگر احساس کنیم که دفاع از خودمان و دفاع از عملکردمان، باعث شود که در انجام وظیفه اصلی، ناکارآمدی داشته و ضربه‌ای متوجه آن شود،‌ حتما از آبروی خود در کشور مایه می‌گذاریم و کار خودمان را انجام دهیم. این همواره روشی بوده است که ما برای روبرو شدن با این تناقض در دستور کار قرار داده ایم.

- ممکن است زمانی که مسئولیتی در این زمینه نداشته باشم،‌ بتوانم از وضعیت فعلی و از خود و کارهایی که انجام دادیم دفاع کنم؛ آن هم نه به دلیل دفاع از خودم، بلکه به خاطر دفاع از یک تفکر و نگرشی که نسبت به روابط خارجی وجود داشته است.

 من یک تکنوکرات و دیپلمات بودم

- قبل از تصدی وزارت،‌ خطاب به اعضای خانواده‌ام و همچنین همکارانم عرض کردم که این حوزه، حوزه‌ای برای قهرمان شدن نیست، بلکه حوزه قربانی شدن است. در طول مذاکرات هم همین دیدگاه را داشتم.

- روش‌هایی هم برای قهرمان شدن وجود داشت، ولی آن روش‌ها با منافع ملی سازگاری نداشت.

- وظیفه من این نیست که از محمد جواد ظریف یک شخصیت محبوب یا منفور بسازم، وظیفه من آن است که کاری که به من واگذار شده، را به نحو مطلوب به انجام برسانم.

- من یک تکنوکرات و دیپلمات بودم که تلاش خودم را کردم کار خود را به بهترین حالت ممکن انجام دهم.

شاید برخی بیش از ظرفیت من به من امید بسته بودند

- حتما این ایراد از جانب من بوده است که گروهی که پیش‌تر نسبت به من محبت داشته‌اند، اکنون انتقاد دارند. این قسمت طبیعی ماجراست و من نمی‌خواهم بگویم که آنها اشتباه می‌کنند و من کارم را دست انجام دادم، حتما نقص‌هایی جدی در کار من بوده.

- شاید برخی بیش از ظرفیت من به من امید بسته بودند و یا شاید بتوان گفت که بیش از ظرفیت سیاست خارجی کشور، به آن، امید بسته بودند و من متاسفانه نتوانسته‌ام انتظارات آنها را به خوبی پاسخگو باشم، که لازم می‌دانم در همین فرصت از همه آنها عذرخواهی کنم و حلالیت بطلبم.

رهبر انقلاب گفتند اگر نظرت ۱۸۰درجه با من مخالف بود هم آن را به من اعلام کن​

- من به عنوان وزیر امور خارجه، دو وظیفه دارم؛ یک مسئولیت، من را به عنوان چشم و دیده‌بان نظام در خارج از کشور، معرفی می‌کند که بر اساس آن موظفم آن‌چه را که می‌بینم با صراحت و صداقت، در محافل تصمیم‌گیری بیان کنم. اما چرا نمی‌توانم این مطالب در محافل عمومی بیان کنم؟ زیرا این اطلاعات می‌توانند توسط افرادی که اصلا دل‌سوز مردم و نظام و کشور نیستند مورد استناد و سواستفاده قرار بگیرد.

- من نمی‌توانم آنچه که به عنوان دیده‌بان نظام می‌بینم، را در داخل بیان کنم، چرا که از این طریق زمینه برای سوء‌استفاده این گونه افراد مهیا شود.

مقام معظم رهبری به من دستور دادند که حتی اگر فکر می‌‌کنی نظراتت با من 180 درجه هم مخالف بود، باید آن را حتما به من اعلام کنی.

- اگر در آینده، بعد از مرگ من، نامه‌نگاری‌هایم منتشر شود مشخص خواهد شد که من هر چه بوده، را گفته‌ام و حتی در مواردی، از برخی منتقدین هم تندتر انتقاد کرده‌ام.

اطلاعات سپاه جایی است که  «گاندو» را علیه من ساخت

- اطلاعات سپاه جایی است که  سریال «گاندو» را علیه من ساخته. از این صریح‌تر که نداریم، با این حال من وظیفه دارم که در خارج از کشور از این نهاد داخلی، دفاع کنم. اصلا نمی‌توانم مسائل داخلی را مورد توجه قرار دهم و مثلا بگویم چون این‌ها گاندو را علیه من ساختند، در خارج از کشور بخواهم مقابله به مثل کنم.

- در داخل و در محافل تصمیم‌گیری، وظیفه دارم که با صراحت در مورد همه جزئیات آن صحبت کنم.

- برخی مردم می‌گویند ما با سیاست‌های جمهوری اسلامی در منطقه موافق نیستیم، چون برای ما ایجاد فشار کرده است. اما همزمان برای مراسم شهادت شهید سلیمانی، با جمعیت میلیونی در همه شهرهای کشور به میدان می‌آیند. این نشان دهنده این است که انتخاب مردم ما، این است که در دنیا سربلند باشند.

- بنابر این اگر من می‌گویم که ما انتخاب کرده‌ایم بقیه جمله من را هم ببینید. من گفتم که ما انتخاب کردیم که مانند عربستان سعودی نباشیم. تفاوت ما با عربستان سعودی چیست؟ تفاوت ما شهید سلیمانی است. یعنی آن‌ها زیر بار آمریکا می‌روند اما ما نمی‌رویم.

اگر مردم مخالف مقاومت هستند چرا برای تشییع حاج قاسم آمدند

- این کشور،کشور مردم‌سالاری هست، اگر مردم چیزی را نخواهند، نمی‌شود. این‌ها را باید درنظر گرفت. من نگفتم مردم انتخاب کردند که تحت فشار اقتصادی باشند، نگفتم مردم انتخاب کردند که فشارهای روانی به آن‌ها وارد شود، نگفتم مردم انتخاب کردند که دارو نداشته باشند، من گفتم مردم این روش را انتخاب کردند، این روش هم پیامدها و نتایجی دارد.

- هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، رفته بودم در یک برنامه عمومی، وقتی‌که از آن‌جا خارج شدم یک خانمی آمد جلوی من و درحالی‌که گریه می‌کرد به من گفت فلانی من تورا نمی‌بخشم، چون ما انتخاب نکردیم و آن‌قدر عصبانی بود که اجازه نداد من پاسخ ایشان را بدهم.
وقتی دوستان آمدند که من را از آن‌جا خارج کنند، گفتم اجازه دهید صحبت‌شان را انجام دهند. گفت که دختر من لیسانسه بیکار و پسرم فوق‌لیسانس بیکار است. من به ایشان حق می‌دهم از من دلخور و ناراحت باشد، اما هنوز این سوال من را کسی جواب نداده است؛ اگر شما با روش مقاومت جمهوری اسلامی مخالف هستید چرا در مراسم تشییع پیکر کسی‌که بزرگ‌ترین نماد این روش هست حضور پیدا کردید و نشان دادید که طرفدار این روش هستید. این معضل را برای من حل کنید.

- سردار سلیمانی نماد خیلی چیزها بود. نماد مردانگی، رفاقت و خلوص بود. اما بیش از هرچیز نماد مقاومت بود.

- اگر آن جمله را من گفتم بی‌حساب نگفتم و دروغ هم نگفتم. بله من حتماً قبول دارم مردم انتقاد دارند، حتماً قبول دارم معیشت مردم سخت شده، قبول دارم ما نباید چیزی بر معیشت مردم تحمیل کنیم، اما چیزی را هم که گفتم، قبول دارم.

ترجیحم برای آینده تدریس است اما تسلیم تقدیرم

- من هرچه گفتم شرکت نمی‌کنم تاثیر منفی گذاشته‌است. معتقدم کاری که بلد هستم حوزه سیاست خارجی است، در تمام زندگی‌ام فقط همین کار را انجام دادم و لذا با صراحت گفتم که ترجیح و تصمیم من برای آینده چیست، اما ظاهراً هیچ تاثیری ندارد.

- حضور رسانه‌ای من مدت زیادی بسیار کم شده بود. علت این‌که حضور رسانه‌ای من بالا رفته، این هست که با توجه به شرایط جدید در آمریکا مطبوعات علاقه پیدا کردند که بدانند آینده چه می‌شود و از من سوال بپرسند و من جواب بدهم، وگرنه این حضور رسانه‌ای با طراحی من نبوده، با درخواست کسان دیگر بود.

- ترجیح بنده این است که از مردادماه در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران که بنده آن‌جا سمت دانشیاری دارم تدریس کنم، از تجربیاتم در چهل سال گذشته استفاده کنم و دانشجو تربیت کنم. اما تقدیر خداوند هرچه باشد همان است، چراکه هیچ‌وقت با تقدیر خداوند نمی‌شود جدال کرد. ترجیحم برای آینده تدریس است، اما تسلیم تقدیرم.

- اگر مردم هر فردی را انتخاب کنند، آن فرد باید سیاستی را انتخاب کند که متناسب با شرایط و سیاست طرف مقابل باشد.

کسی بهتر از من با این شرایط نمی‌توانست کار کند

- از عملکرد خودم ناراضی نیستم. درهمه حوزه‌ها حداکثر تلاشم را کردم و آن‌چه را که شدنی بود احساس می‌کنم انجام دادم. بعید می‌دانم که با این شرایط فرد دیگری می‌توانست خیلی بهتر از این کاری را انجام دهد. اما خوب اگر قصور و تقصیری دارم حتما عذرخواه مردم و توبه‌کار نزد خداوند هستم.

- آن باری که استعفایم را اعلام کردم، به‌خاطر این بود که اعتقاد داشتم وزیر خارجه‌ای که در ملاقات یک رئیس کشور حضور نداشته باشد و این را در تلویزیون با پخش تصاویر به صورت علنی اعلام کنند، دیگر در هیچ جای دنیا آن فرد را به‌عنوان وزیر خارجه تحویل نمی‌گیرند. ولذا من از آن به بعد اگر می‌خواستم بدون اقدامی که این تصویر غلط را اصلاح کند، حرکت کنم، در واقع یک وزیر خارجه 100درصد بی‌خاصیت در دنیا می‌شدم.
این جایگاه برایم منفعتی ندارد که بخواهم در آن باشم. این جایگاه فقط زمانی منفعت دارد که بتوانم خدمتی انجام دهم، اگر نتوانم خدمتی انجام دهم این جایگاه را غصب کرده‌ام، حقوقم حرام است، استفاده‌ای که از اتاقم می‌کنم حرام است، نمازی که در دفترم می‌خوانم باطل است و لذا اعتقاد داشتم که از آن لحظه به‌بعد اگر استعفا نمی‌دادم و وضعیت اصلاح نمی‌شد در واقع دیگر وزیر خارجه ایران نبودم.

 

ارسال نظر