کاروان صمود نتوانست دارو و غذا را به غزه برساند، اما حضورشان در دریا پس از یک سال و نیم، مسیر را برای ماهیگیران باز کرد و مردم دوباره توانستند تورهایشان را پهن کنند و طعم ماهی تازه را بچشند.
به گزارش عاشورا نیوز به نقل از فارس؛ در روزهایی که غزه هنوز در دود و خاکستر میسوزد، وقتی صدای کودک در میان آوار گم میشود و دستان مادر، سنگ را در آغوش میگیرد به جای فرزند، گروهی از انسانها دل به دریا زدند.نه با سلاح، نه با قدرت، فقط با ایمان و انسانیت. نامشان را گذاشتند «کاروان صمود».آنها آمدند از نروژ و برزیل، از آفریقای جنوبی، فرانسه، یونان، مالزی… زن و مرد، سفید و سیاه، با دلی پر از وجدان. میخواستند نان، دارو و امید ببرند برای مردم غزه. شهری که از زمین و هوا و دریا محاصره شده بود اما هنوز به ساحل نرسیده، ناوهای اسرائیلی بر امواج تاختند و همهچیز را با تاراج بردند. جهان، باز هم فقط نگاه کرد.نیروی دریایی اسرائیل کشتیها را محاصره کرد، سرنشینان را با دستبند و چشمبند روی عرشه خواباند. داروها، تلفنها وسایل شخصی و حتی دفترچههای یادداشت را گرفتند.
«در نگاهشان هیچ شک نبود انگار با دشمنی از سیارهای دیگر روبهرو بودند.» این را تیاگو آویلا، فعال برزیلی عضو کاروان صمود، بعد از آزادی گفت. او در نامهای نوشته است: «نیروهای اسرائیلی ساعتهای طولانی مرا برای بازجویی نزد افسران اطلاعات و حتی نیروهای ارتش اسرائیل (IDF) بردند. پس از آنکه با صلابت از فلسطین دفاع کردم، به تهدید جان دختر نوزادم پرداختند، به صورتم تف کردند و مرا بههمراه چند سرباز برای پیادهروی به دلِ صحرا بردند، در حالی که تهدیدم میکردند که خواهند کشت. من همه اینها را نه برای شکایت، بلکه برای آگاهی جهان بازگو میکنم برای اینکه بدانند اگر با فعالان بشردوستانه چنین میکنند، با مردم فلسطین چه میکنند.»«گرتا تونبرگ» بانوی نروژی که برای کمک داوطلب شده بود، گفت: «اتاقی که در آن نگه داشته شدهام، پر از حشرات است و نظامیان صهیونیست آب و غذای کافی به من نمیدهند. آنها موهایم را کشیدند، مرا زدند و حتی مجبورم کردند پرچم رژیم صهیونیستی را ببوسم. همه اینها برای ترساندن دیگران است.»در میان بازداشتشدگان، یک وکیل بریتانیایی، یک پزشک اسپانیایی و چند فعال رسانهای هم بودند. وکیل گفت: «ما با مجوز سازمان ملل حرکت کردیم. اسرائیل قانون را به تمسخر گرفته. برای او حقوق بشر فقط شعار است.»علیاکبر سیاح طاهری، پژوهشگر و فعال حوزه فلسطین، میگوید: «از روزی که اسرائیل این کشتیها را توقیف کرد، صدای اعتراض در سراسر دنیا بلندتر شد. از مادرید تا کیپتاون، از اسلو تا کوالالامپور، نام صمود به فریاد عدالت بدل شده است. آنچه اسرائیل مصادره کرد، کالا بود اما آنچه از دستش رفت، مشروعیت بود.»
سیاح طاهری همچنین تأکید میکند:«این ناوگان، مسیر جدیدی از مقاومت مدنی را باز کرد. پیشتر مقاومت فقط در خاک و سنگر معنا داشت، اما حالا دریا هم سنگر شده است. صمود نشان داد مقاومت فقط گلوله نیست، گاهی یک موج است، یک حرکت انسانی که مرزها را میشکند.»در روزهای پس از توقیف، شهرهای اروپا بیدار شدند. در برلین، رم، و مادرید، هزاران نفر با پرچم فلسطین فریاد زدند: Let Gaza Live. اما دولتها، همچنان در سکوت. همان سکوتی که غزه را خفه میکند.سیاح طاهری در بخش دیگری از سخنانش میگوید: «امروز دیگر هیچ رسانهای نمیتواند این ماجرا را نادیده بگیرد. هر عکسی از دریا، یادآور چشمان بسته و دستهای بسته صمود است. آنها با حضورشان افکار عمومی را بیدار کردند.»وی میافزاید: گدر یک سال و نیم گذشته، ماهیگیران غزه هر بار به دریا میرفتند، ناوهای اسرائیلی به آنها شلیک میکردند. اما وقتی صمود به سمت غزه حرکت کرد و نیروی دریایی رژیم صهیونیستی درگیر آن شد، برای چند روز، آبها امن شدند. غزه به دریا زد. ماهیگیران برگشتند، تورهاشان را پهن کردند، و پس از دو سال، ماهی تازه روی سفرهها آمد.»یکی از ماهیگیران گفته بود: «صمود نان نیاورد، اما دریا را زنده کرد. همان چند روز، بوی ماهی با بوی امید در کوچهها پیچید.»
اکنون در حالی که گفتگوها برای آتشبس موقت میان اسرائیل و حماس در جریان است، مردم غزه همچنان در محاصره هستند.۳۸ هزار کشته، صدها هزار آواره، بیمارستانهای بیدارو و کودکان بیپناه. غزه هنوز نفس میکشد اما به سختی.سیاح طاهری در تحلیل خود میگوید:«آتشبس اگر بدون پایان محاصره باشد، فقط وقفهای در جنایت است. اسرائیل در ظاهر چهره صلحطلب نشان میدهد، اما در عمل مسیر کمکهای انسانی را بسته نگه میدارد. از صمود تا امروز، هیچ کشتیای نتوانسته به غزه برسد.»اما دریا هنوز آرام نگرفته. حالا، قایق وجدان ادامهدهنده راه صمود است. ۹ قایق از بنادر اروپا به حرکت درآمدهاند، و دو قایق دیگر نیز در حال آمادهسازی هستند. سرنشینانش میدانند بازداشت، تهدید و توقیف در انتظارشان است اما همانطور که یکی از داوطلبان گفت: «اگر غزه آزاد نمیشود، وجدانمان را آزاد کنیم. حتی اگر غرق شویم، بیداری ارزشش را دارد.»
در اسکاندیناوی و هلند، دهها جوان داوطلب شدهاند تا در مرحله بعدی سفر وجدان حضور یابند. آنها نه سلاح دارند و نه شعار سیاسی. فقط دارو، مواد غذایی و صدها نامه از مردم جهان. نامههایی برای غزه با دستخط کودکان، مادران، و پیرمردانی که هنوز باور دارند انسانیت، اگرچه زخمی، هنوز زنده است.کاروان صمود شاید به ساحل نرسید، اما در وجدان جهانی لنگر انداخت. اسرائیل توانست کشتیها را توقیف کند، اما نتوانست پیامشان را خاموش کند.دریا شاهد بود بر زنجیرها، بر تحقیرها، بر چشمهایی که زیر نورِ خشم بسته شد،اما ایمان داشت که حقیقت مثل موج، همیشه بازمیگردد.و حالا، در هر بندر، هر تجمع، و هر فریاد آزادی، نامی تکرار میشود:صمود یعنی ایستادن وقتی هیچ راهی نیست.
ارسال نظر