جنگ سالاران آمریکایی در حال مادر خوری؟

سیاست های آمریکا، بویژه در جنگ ۲۰ ساله افغانستان که حدود نیمی از بودجه آن به جیب شرکت ها و موسسات نظامی محور سرازیر شده، اقتصاد آمریکا را در آستانه فروپاشی قرار داده و تصویری را ترسیم کرده است که در آن ژنرال ها و مافیای جنگ را در حال ارتزاق از مادر (کشور آمریکا) نشان می دهد.

آیا آمریکا دچار پدیده مادرخوری است ؟

 به گزارش عاشورا نیوز به نقل از خبرگزاری ایرنا ،در  میان جانداران بعضا پدیده های عجیب رایج است، مانند خودخوری(که علاوه بر حیوانات در انسان ها هم رایج است) و مادرخوری که در عالم واقع عمدتا در حیوانات رخ می دهد که دانشمندان و روانشناسان آن را در قالب بحث های علمی مورد مطالعه قرار می دهند، اما آیا این پدیده نمی تواند در خارج از حوزه فیزیولوژی در سیستم های اداری و حتی حکومت ها و تمدن ها هم به اشکال مختلف رخ دهد؟  

در شکل طبیعی، این پدیده به سه شکل رخ می نمایاند، فرزند خواری، خودخوری یا مادر خوری؛ این نوع از بقای حیات، در برخی از حیوانات، از چهارپایان تا خزندگان و جوندگان و حشرات، مانند عنکبوت ها، عقرب ها، و ... بیشتر اتفاق می افتد که نوع سوم آن مربوط به فرزندانی است که مادران خود را می‌بلعند. در مواردی فرزند آنقدر از بدن مادر می کَنَد و می بلعد تا سرانجام مادر را می کشد.

البته پدیده مادرخوری ، جریانی در دل قانون طبیعت است که یک سیر طبیعی را تجربه می کند و چندان محل بحث نیست، اما آیا چنین پدیده هایی در جوامع انسانی، بخصوص در حوزه حکومت ها،‌سیستم ها و تمدن ها هم قابل بحث است؟  

یکی از جدی ترین مواردی که امروزه بسیار به این پدیده طبیعی شباهت دارد، سیاست های نظامی گرای آمریکا و نقش کارخانجات اسلحه سازی و شرکت ها و موسسات نظامی گرای این کشور است که فرزندوار در حال خوردن آمریکا هستند.

این شرکت ها که تعدادشان به صدها مورد می رسد، از ابتدای قرن بیستم در حال تغذیه از بدن و ذخایر اقتصاد آمریکا هستند که در میان آنان برندهای بزرگی مانند "نورثروپ گرومن"‌، "ریتیان"، "جنرال داینامیکس" ، "بوئینگ" ، "لاکهید مارتین" یا شرکت به شدت بدنام "بلک واتر"، بیشترین حجم از اقتصاد آمریکا را می مکند و طی این سال ها ، این کشور را برای جبران آن وادار به اعمال  سیاست های نظامی محور در اقصی نقاط جهان کرده اند.

 فرار از کابل

نشانه های مادرخوری ژنرال ها و شرکت های تسلیحاتی، امنیتی و شرکت های واسط ، بعد از خروج آمریکایی ها از افغانستان، برای اولین به شکل عیان تری دیده شد، بویژه آنکه طی ماه های اخیر ده ها گزارش مستند در آمریکا انتشار یافت که نشان می دهد مافیای سلاح و جنگ افزار  و ملزومات مرتبط با جنگ، چه میزان از بودجه نظامی آمریکا را در مدت ۲۰ سال اشغال افغانستان بلعیده اند.

بر اساس برآوردها هزینه جنگ افغانستان در ۲۰ سال حضور نظامی این کشور در منطقه بالغ بر حدود یک تریلیون دلار تخمین زده می شود و حالا افکار عمومی آمریکا می خواهد بداند که این بودجه در کجا و چگونه هزینه شده است.

بودجه های صدها میلیارد دلاری نظامی، قطعا در محل هایی هزینه می شود که بخشی از آن قابل رصد و ارزیابی است، اما بخش های بزرگی از آن به بهانه محرمانه بودن ، قابل رد یابی نیست؟

از همین بخش علنی یک بودجه نظامی در جدول بودجه درج می شود و بودجه غیر علنی در هیچ کجا ثبت نمی شود یا حداقل در دسترس نیست. علاوه بر اینها یک بخش از بودجه دفاعی و نظامی آمریکا بصورت غیر مستقیم به جیب جنگ سالارانی می رود که در سایر نهادها و دستگاه ها لنگر انداخته اند؛ بطوری که در قالب بودجه هسته ای در وزارت انرژی، جنگ بیولوژیک در بودجه وزارت بهداشت، یا بودجه‌های مرتبط با تروریسم در وزارت امنیت ملی و سایر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، در بودجه سالانه این کشور دیده می شود.

گزارش ها و مستندات حاکی از آن است که بخش اعظم بودجه دفاعی به سمت شرکت های بزرگ سرازیر می شود که بطور مثال می توان قرارداد ۷۵ میلیارد دلاری شرکت لاکهید مارتین را با پنتاگون در سال ۲۰۲۰ مورد اشاره قرار داد.

البته از این دست قراردادها، با شرکت های بزرگ دیگر صنعتی مانند جنرال دینامیکس و بوئینگ و شرکت های امنیتی مانند بلک واترهم منعقد شده است که قطعا نزدیک به نیمی از این قراردادها برای شرکت های یاد شده سود تلقی می شود و این باور که "جنگ افغانستان بی دلیل ۲۰ سال طول نکشید" ، بی راه نیست.

اکنون که آمریکایی ها در پس پرده و در پروسه یک توافق پنهانی، افغانستان را با نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار تسلیحات و تجهیزات نظامی به طالبان هدیه کردند، ابهام ها درباره بودجه های نظامی آمریکا بیشتر رخ نموده است و این سوال را مطرح ساخته که "آیا ژنرال ها در پس آن عقب نشینی عجیب، دنبال محو و نابود کردن مدارک و اسنادی در ارتباط با قر اردادهای نظامی با شرکت های غول آسای آمریکایی بوده اند؟ و مهمتر اینکه ارقامی حدود یک تریلیون دلار که در باتلاق افغانستان نیست شده، مورد سوال جدی است؛ همان پولی که قشر متوسط جامعه آمریکایی را لاغر و لاغر تر کرده است، تا جایی که فاصله طبقاتی دراین کشور صحنه ای ترسیم کرده است، از آدم هایی که برای سرقت یک قرص نان از سوپرها راهی زندان می شوند تا آنهایی که برای سفر فضایی و تماشای زمین از ماورای جو پول خرج می کنند.

با این احتساب می توان این سوال را مطرح کرد که آیا پروسه بلعیدن بودجه توسط نظامیان آمریکایی و شرکت ها و موسسات گردن کلفت وابسته به پنتاگون و ...، همان پدیده "مادر خوری" نیست که علمای زیست شناسی در مبحث خودخوری و مادرخوری، به این موضوع هم اشاره کرده اند؟ آیا ژنرال ها و مافیای حاکم سرانجام مادر (آمریکا) را خواهند خورد؟

ارسال نظر