هیچ کس به اندازه رژیم صهیونیستی قادر به ساخت هم‌جبهه‌گی ایرانیان نبود

هیچ‌کس بهتر از او، نمی‌توانست پیوستگی و هم‌جبهه‌گیِ مبتنی بر «تبرّی از دشمن» را برای ملت ایران بسازد.

به گزارش عاشورا نیوز به نقل از خبرگزاری مهر، حجت الاسلام محسن قنبریان پژوهشگر حوزه و دانشگاه در مطلبی با عنوان "کف و سقف تاب‌آوری" در خصوص شرایط امروز جامعه ایران در جنگ با رژیم صهیونیستی نوشت:

کف تاب‌آوری؛ مقاومت در برابر تحمیلِ ارادهٔ بیگانه و تسلیم‌کردن از بیرون است. یک ملّتِ آزاده و رشید این مقدار تاب‌آوری را حتماً دارد. «تبرّی» از دشمنِ بیّن، برای این سطح از مقاومت کافی است.

 

اشتباه بزرگ اسرائیل؛ بالفعل و جنبشی کردنِ این سطح از مقاومت در ملت ایران بود. یک رژیم کریه و متجاوزی که به هیچ قاعدهٔ بین‌المللی و عقلایی پای‌بند نیست، هم‌زمان با مذاکراتِ ملّت ایران؛ به تأسیساتِ زیر نظرِ آژانس حمله می‌کند و دانشمندان و فرماندهان و مردم را در خانه‌های‌شان می‌کُشد؛ درحالی‌که خودْ بمب اتم دارد و وزرایش تهدید به استفاده علیه غزه هم کرده‌اند!

 

هیچ‌کس بهتر از او، نمی‌توانست پیوستگی و هم‌جبهه‌گیِ مبتنی بر «تبرّی از دشمن» را برای ملت ایران بسازد. اسرائیل، جریانات و جناح‌ها و گروه‌هایی را هم‌صف کرد که اختلاف‌شان، امیدِ براندازان برای لحظهٔ حساس در ایران بود!

 

حتی ذخایر براندازی برای آشوب در موقع حساس را با عنوان «ایادیِ اسرائیل» بیرون ریخت! در وضعیتِ هم‌جبهه‌گی و اتحاد ملّیِ ایران، خود مردم برای آنها کافی‌اند و می‌بینید خاطرات دههٔ شصت تکرار شده؛ مردم آنها را شناسایی و حتی دستگیر می‌کنند!

 

براندازان هرگز گمان نمی‌کردند که آشوب‌طلبی‌ِ ایشان روزی این‌جور به سدّ مردم بخورد. این، تجربه‌ای بی‌نظیرتر از فتنه‌های گذشته در این سال‌هاست. این‌بار مردم نه‌فقط از آنها کنار می‌کشند، بلکه در حرکتی جنبشی، آنها را خودشان جمع می‌کنند.

 

دوم اینکه سقف تاب‌آوری؛ تحقّق عزم ملّی و تحققّ خواستِ خود ملّت است. یک ملت رشید فقط به نفیِ ارادهٔ دشمن فکر نمی‌کند، بلکه به تحقّق ارادهٔ خود هم می‌اندیشد.

تجمّع این ارادهٔ ملی، سطح دیگری از هم‌جبهه‌گی است که «تولّی» نام دارد.

این سطح از تاب‌آوری «ولایت» می‌خواهد: اراده‌های آحاد به هم می‌پیوندد (ولاء عرضی) و آگاهانه و اختیاری، به رهبر و حاکمی می‌پیوندد (ولاء طولی) و از آن پس؛ ارادهٔ جمعی و عمومی خود را تحقق می‌دهد.

 

دهه‌های گذشته، تلاش‌های بسیاری برای شکستنِ این «قائمه» (ولاء عرضی و طولی) شده است؛ هم برخی فسادها و ناکارآمدی‌ها در حکومت، و هم تفرقه‌افکنی در تودهٔ مردم (نژادی و سیاسی و غیره)، پروژه‌هایی در این مسیر بوده است.

 

اینکه در تهدیدات، فرصت و ظرفیتی هست که در خودِ فرصت‌ها نیست؛ یکی همین‌جاست. باید بیاندیشیم چگونه دوباره وحدت کلمه حول ولایت اجتماعی و سیاسی مثل روزهای پیروزیِ انقلاب شکل گیرد! که این هم‌جبهه‌گیِ حاصل از تبرّی، به هم‌جبهه‌گیِ تولّی هم بیانجامد!

 

طرح ولیّ؛ نه فقط در مقابله با تجاوز دشمن، بلکه در حکمرانیِ همهٔ عرصه‌ها، مبتنی بر پیشرفت و عدالت و آزادی و مردم‌سالاریِ دینی تکمیل شود. درونِ این تهدید، و در شیرینیِ هم‌جبهه‌گیِ مردم ایران، خوب است برای این تعالی بیشتر بیاندیشیم!

 

ارسال نظر