سیره پیامبر(ص) تاریخ انقضا ندارد/مترقی ترین الگوی هر عصر

حجت الاسلام مصطفی کرمی، سخنران مذهبی در برنامه «روبه راه» گفت: سیره پیامبر (ص) هیچ وقت تاریخ انقضا ندارد. این چیزی است که ما به آن سیره حسنه نبی اکرم می گوییم.

به گزارش تیتر عاشورا:  حجت الاسلام مصطفی کرمی، سخنران مذهبی که مهمان مهیار عبدالهی در برنامه «روبه راه» شبکه قرآن بود، در ابتدا گفت: مرجع همه خیرات و همه فضائل سیدانبیا است و هر کس در زیراین آسمان مینایی در هرکجای کره خاکی که باشد به اندازه تقرب روحانی اش به  پیامبراکرم(ص) مراتب معنوی خود را دارد و مراتب کمال را اکتساب کرده است. اگر بخواهیم به سیره نبی مکرم نبی اسلام بپردازیم دوست دارم به مطلبی بپردازم. قرآن در آیه ای می فرماید: هر کس خودش را محدود در این نظام مادی نمی بیند و چشم اندازی به درازای ابدیت دارد، اگر می خواهد زندگی ابدی خودش را تضمین کند راه محدود است به اقتدا به سید انبیا. هیچ راهی برای سعادت بشر وجود ندارد مگر تابعیت تام و تمام از سیره حسنه این اسوه حسنه.

وی افزود: برخی شبهه ای راجع به سیره پیامبراکرم(ص) مطرح کرده اند. می گویند بشر موجودی است که درهر زمان اقتضائاتی دارد. متناسب با شرایط زمانی و مکانی باید دور موتورش را تنظیم کند و سلوکش باید متناسب با ظرف زیستی خودش باشد. ما نمی توانیم یک انسانی که در ۱۴۰۰ سال پیش الگوی یک منطقه ای به نام عربستان در دوران جاهلیت و توحش بوده است را به امروز تسری بدهیم و به عنوان یک الگو برای همه جامعه بشری در همه دوران زندگی بشر معرفی کنیم.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: طبق این شبهه افراد می گویند وجود مقدس پیامبر(ص) در آن بافت جواب داده است. حضرت توانسته است توحش را به تمدنی که تا ۵۰۰ سال روی کره زمین قدرت برتر بود و نقش تعیین کننده داشت، تبدیل کند. نمی توانیم این را دلیل براین بگیریم که پیغمبر یک الگوی مناسب برای همه بشر در همه اعصار است. این اصل شبهه ای است که مطرح می کنند. پاسخش این است که وقتی می گوییم پیامبر اسوه حسنه است. در ادامه اش می فرماید یک سلسله مسائل داریم که به حیات اخروی و زندگی پس از مرگ ما مربوط می شود. این بستگی به این دارد که چطور خلقیات، رفتارمان و ملکات نفسانیتمان را تحت تربیت قرار بدهیم و چطور خودمان را پرورش بدهیم.

حجت الاسلام کرمی توضیح داد: وقتی می خواهیم از پیامبر تبعیت کنیم طبعا منظورمان این نیست که همه جزییات و نشانه های تاریخی ظرف زیست پیغمبر را یک جا به قرن امروز منتقل کنیم. قطعا نه این حرف زدنی و نه شدنی است و نه سیره به این شکل قابل تبعیت است. ما وقتی می گوییم سیره پیغمبر منظورمان این است که ما یک سلسله مسائلی را داریم که فرا زمانی، فرامکانی و فراتاریخی هستند. اینها محدود به شرایط تاریخی و جغرافیایی نیستند. هر کجای کره زمین که بشری زندگی می کند می تواند این را مبنای سلوک خود قرار بدهد و براساس آن زیست داشته باشد. اینها هیچ وقت تاریخ مصرفش نمی گذرد و هیچ وقت تاریخ انقضا ندارد. این چیزی است که ما به آن سیره حسنه نبی اکرم می گوییم. 

این واعظ در ادامه بیان کرد: فرض کنید بگویم برخی چیزها تاریخی و فراگیراست و تحت هیچ عاملی تغییرنمی کند. صداقت در طول زندگی بشر از انسان متهجر غارنشین تا به امروز ارزش بوده است. حضرت آقا ساده زیستی و مردمی بودن را دائما به مسئولان توصیه می کنند. این شعار ارزشی همه جوامع بین المللی در طول تاریخ بوده است. در زمانی که سیره را می نوشتند پیامبر در اوج اقتدار بوده است. دولت مرکزی تشکیل شده است و نبی اکرم در کانون و نهاد قدرت و راس هرم هم سلطنت معنوی دارد و هم حکومت مادی دارد. گاهی شخص با قهرو غلبه یا با اصول دموکراسی آمده است. پیامبر ظرفیت عجیب و غریب و کاریزمایی دارد که در طول تاریخ بشر تکرار نشدنی است و این یعنی سلطنت معنوی و تصرف قلوب و مالکیت دل ها. این مهم ترین منبع تحصیل و اکتساب قدرت محبوبیت است. این اقتدار با هیچ اقتداری قابل مقایسه نیست. وقتی بزرگ ترین زرادخانه ها را داشته باشی اما محبوبیت نداشته باشی قدرت نداری. این در عین حال با سلطنت مادی هم بوده است. این دو را در کنار هم بگذارید. کسی را می توانید در این قله تصورکنید؟ در اوج قدرت معنوی و ظاهری بوده اند.

وی اضافه کرد: وجود مقدس پیامبر(ص) وقتی در می زدند خودشان در را باز می کردند. حضرت یک ماده گوسفند داشت که از شیرآن ارتزاق می کرد و خودشان شیرآن را می دوشیدند. لباس و کفششان در اوج قدرت وصله و پینه داشته است و وظیفه ترمیم و تعمیرآنها بر عهده خود ایشان بوده است. اینها در حد رویا و عجیب و غریب است. ایشان همیشه همراهی داشته است. مرکب مرکب ارزانی بوده است. اگر در راه کسی را ناتوان تر از خود می دید پیاده می شد واو را سوار می کرد. راه تحصیل و اکتساب این ظرفیت و محبوبیت مردمی بودن است. گاهی وقتی بحث می کردیم که چطور پیامبر دست تنها بدون امکانات و با وجود انبوه مشکلات کارهای بزرگی کرده اند.

حجت الاسلام کرمی تاکید کرد: کوچک ترین کاری که بخواهی برای تغییر محور تحرک یک جامعه، ساختار شکنی، استحاله کلی و چرخش ۱۸۰ درجه ای بکنی جنگ اعتقادی است. الان شما بخواهی با یک خرافات بجنگی عصراطلاعات و دهکده جهانی است و همه جور ابزاری برای آگاهی مردم وجود دارد. در چنین شرایطی و باوجود رسانه، قوه قهریه بخواهی با یک اعوجاج فرهنگی مقابله کنی کاری پرمحنت و پرمشقت است. پیامبر در میان نفهم ترین مردم که به برکت پیامبر(ص) فهیم ترین مردم شدند به جنگ اعتقادی رفت. در جایی که تعصب بیداد می کرد. پیامبر با تکیه برسیره خود توانست به جنگ این اعتقادات و خرافات و تعصبات برود.

این سخنران اذعان کرد: قرآن می گوید عامل جذب حداکثری مردم به شریعت نورانی اسلام شخصیت پیامبر(ص) بوده است. یک مکتب برای پیشرفتش چه باید داشته باشد. باید محتوای غنی داشته باشد و بتواند امور مورد نیاز را برطرف کند. اما می گوید خود این شخصیت جذاب است و او به مدد همین شخصیت توانست به این موفقیت برسد. مهم ترین عامل گرایش مردم شخصیت پیامبر(ص) بود. فروتن بودن، از جنس مردم بودن و حجاب نداشتن و چیزهایی که امروز خیلی آرمانی و دور از دسترس و شعاری شده است. این چیزی است که در متن زندگی پبامبر جاری بوده است. محبوبیت مهم ترین عامل برای پیاده شدن اهداف اسلام بوده است. 

وی با بیان اینکه لباس حقیقی رسول خدا لباس فضائل اخلاقی و آن دسته از اموری است که موجب رشد و ترقی است، یادآور شد: انسان حقیقتا باید به اینها ملبس شود. اینها را پوشش خود قرار بدهد. لباس روحانیت که به عنوان لباس رسمی نهاد دین مرسوم است و کسانی که در حوزه دینی اشتغالاتی که دارند طبق گزارش ها نزدیک به چیزی است که پیامبر(ص) می پوشیدند. پیغمبر می فرماید برای انسان مومن محبوب ترین شخص باید پیامبر باشد و در همه شئون سعی کند به او نزدیک باشد. یکی از شئون لباس است. امیرالمومنین می فرماید سعی کردم همانند رسول خدا شوم. در نهج البلاغه می گوید من مثل بچر شتر دنبال پیغمبرهستم. تبعیت را می خواهد نشان بدهد. گفته است هر کاری پیامبر کرده است من تقلید کرده ام.

کرمی در ادامه گفت: باید برای اهداف اخروی روی سیره و رفتار و سبک زندگی پیامبر سرمایه گذاری کنیم. باید همه شئونات متناسب با نظام اعتقادی تعریف شود. شاکله اجتماعی ما باید روی این مبنا باشد. نمی دانیم پیامبر چه عطری می زدند اما همیشه خوشبو بودند. هیچ وقت در چشم کسی خیره نمی شدند. پایشان را جلوی کسی دراز نمی کردند. کسی را به نام صدا نمی زدند. در مسائل انتقادی از هیچ کس اسم نمی برده و کلی گویی می کرده است. ماننده برده ها غذا می خورده است. هر کس با ایشان سروکار داشته است این حس را داشته که از همه در نزد ایشان محبوب تراست. اینها چیزهایی نیست که بگوییم تاریخش گذشته و امروز نمی تواند مبنای عمل باشد. همیشه این خصلت ها تازه است. پیامبر(ص) به روزترین آدم هر دوره ای است. متمدن ترین و مترقی ترین الگوی هر عصری است. هر زمانی را در نظر بگیرید پیامبر در جایی است که دست کسی به آن نمی رسد. هر چقدر به این آقا نزدیک شویم به سعادت و کمال نزدیک می شویم.

این کارشناس مذهبی اذعان کرد: فرصتی برای امام باقر و امام صادق مطرح شد که این دو بزرگوار را باقرین و صادقین بنامند.دورانی بود که حکومت از بنی مروان به بنی عباس منتقل می شد و این چالش و التهاب و درگیری بین قوای متخاصم حاشیه امنی را فراهم کرد. امام صادق در تمام حوزه های مربوط به دین شاگرد پرورش دادند و به صورت تخصصی دانشگاهی را تاسیس کردند. مذهب جعفری رهین منت امام صادق (ع) است. ۴ هزار شاگرد که تعداد زیادی از آنها باوری که ما نسبت به حضرت داریم را نداشتند اما شاگرد ایشان بودند و همه علمای چهارگانه و چهار مذهب دایر اهل سنت یا بلاواسطه یا باواسطه شاگرد وجود مقدس امام صادق بودند. این عجیب است. کسانی که مثل ما شیعه عثنی عشری نیستند خواسته یا ناخواسته هر چیزی که به دستشان رسیده باشد و بوی دین بدهد از کانال امام صادق(ع) رسیده است. بدانند یا ندانند ریزه خوار این خاندان هستند. همه زینت عالم امکان این خاندن هستند. هرکجا مدفن هستند آنجا مرکز نورعالم است. همه فیض از آنجا می آید. هرکجا باشیم از اینها نور می گیریم. وقتی نگاه می کنیم ماه و خورشید را می بینیم. اهل ملکوت هم وقتی به زمین نگاه می کنند این نقاط را نورانی می بینند. جسم مبارک این خاندان روح عالم است.

حجت الاسلام کرمی بیان کرد: امسال که نتوانستیم به کربلا برویم برایمان خیلی سخت بود. این بیماری کمترین تاثیر و آسیب را با توجه به ازدحام در آنجا داشت. روایتی داریم که می فرماید اگر خداوند اراده کند خیرمطلق را به کسی عطا کند محبت امام حسین(ع) و زیارت قبر ایشان را در دلش می اندازد. یک جمله ای را مرحوم فاضل دربندی در مورد زیارت این قبر و تشرف به محضر این آقا دارند. می گوید اگر امام حسین(ع) زنده بود. کسی به مدینه می رفت و به قصد درک محضر امام می رفت به این اندازه فیض یاب نبود که زائر به مشهد حسین(ع) در کربلای معلی می رود و این قبر را زیارت می کند. خود این مکان کربلا موضوعیت دارد. دربرگیرنده بدن مطهر حضرت هست و نورعلی النور است. خداوند چیزهایی در این سرزمین گذاشته است که در هیچ کجای این کره زمین حتی در مشهد امیرالمومنین، پیامبر و ... نیست.

او افزود: علی ابن بلال از اصحاب نزدیک امام هادی است. او می گوید آقا کسالتی داشته است و به قصد زیارت به بیت حضرت می رود. بعد از عیادت از ایشان دیدم درجه تب به اندازه ای است که حرارت تب به من می خورد. گفتم رفع زحمت کنم و دیدار را مختصرکنم. به آقا عرض کردم آقا من زحمتم را کم کنم. حضرت فرمود صبر کن. دست انداخت از بستری که داشتند همیانی را درآورد و گفت این هزینه ایاب و ذهاب و بیتوته در حرم جدم سیدالشهدا است. این را می گیری وبه کربلا می روی. آنجا دست دعا بلند می کنی و از ذات احدیت می خواهی در درجات این تب به من تخفیف بدهد. گفت چشم. جانم فدایتان. همیان را گرفتم و به در که رسیدم به خودم آمدم. گفتم علی ابن بلال رفوزه شدی. آقا امر جدی برای رفتن به کربلا نداشت. می خواست عیار اعتقاد تو را محک بزند و بداند باورت چیست. برگشتم و گفتم خدا به من رحم کرد. گفت آقا شما قصدتان این نبود که من به زیارت بروم. می خواستید بسنجید که معرفت به ساحت امام زمان دارم یا ندارم. حضرت فرمود چه طور؟ او گفت مگر شما امام وقت نیستید؟ حضرت فرمود بله. گفت من رعیت چه کسی هستم که بروم و برای شما دعا کنم. من چه محلی از اعراب دارم که برای امام زمانم دعا کنم. حضرت سوالی از او پرسیدند. گفت یا علی ابن بلال پیغمبر مقامش بالاتر بود یا حجر. گفت صددرصد . گفت پیغمبرمقامش بالاتر بود یا بیت. گفت صددرصد پیغمبر. گفت به من بگو اگر پیغمبر مقامش بالاتر بود چرا طواف می کرد. گفت علی ابن بلال خداوند اماکنی را روی زمین دارد که دوست دارد بندگانش را آنجا ببینند. اشرف این اماکن کربلا است. دستی که به حاجت در این سرزمین بلند شود خالی برنمی گردد. شرط اعتقادی ندارد. برو دعا کن خداوند در این درجات تب به من تخفیف بدهد. ائمه گره های کور خود را در کربلا باز می کردند. یکی از فاخرترین اراضی بهشت است. وقتی همه عالم محشور می شوند همه چیز این نظام کیهانی به هم می ریزد کربلا با همین هیبت و همین وضع ظاهری به بهترین جای بهشت می رود.

حجت الاسلام کرمی در پایان خاطرنشان کرد: مجید سیب سرخی از رفقایم بود. کسالتی از ناحیه روده داشت و با هم به مجلس آقای توکلی می رفتیم. یکسری مسائلی را آنجا در رابطه با مداحی فرمودند. می ترسیدند از یکسری اتفاقاتی که بیفتد و افتاد. نکات تذکری پیشگیرانه ای دادند. از آقای آهی می خواهم چیزی بگویم. در آخرین سفرمان که در سوریه در محضر ایشان بودیم. حرم حضرت رقیه منبر بودم. سال هایی بود که آقایان ذاکرها می آمدند. سال اولی بود که سوریه شلوغ و ناامن شده بود. بعد از آن سال زائر رسمی نبردند. بعد از منبرآمدیم و به دفتر گوشه حرم آمدیم. حاج آقای آهی و حاج آقای سازگار گوشه دفتر نشسته بودند. خدمت اقای سازگار رسیدیم. داشتند با آقای آهی مذاکره ای می کردند. منکه وارد شدم حاج آقا سازگار گفت از آقای کرمی سوال کن. خدمت آقای آهی رسیدم. گفتند آقای کرمی از نظر فقه شیعی شهید در معرکه احتیاج به غسل و کفن دارد. گفتم نه شهید پیراهن جهادش کفنش است و خونش غسل او است. گفت پس چرا اینقدر روی این مسئله تاکید می شود. چرا اینقدر این را برجسته می کنیم که امام ما را بی کفن در داخل قبر گذاشتند. این بحث کفن چیست. تاملی کردم و گفتم نمی دانم. مرحوم آهی جواب هایی دادند. گفتند اینکه زخم دل ما تیرمی کشد این است که اینها همه کشته های خود را شستند و کفن کردند و بدن مطهر سیدالشهدا و اصحابشان را در شهرها رها کردند. می خواستند بگوید اینها مسلمان نیستند. این دردناک ترین قسمت ماجرا این است. اینها امام ما را هم مسلمان نمی دانستند. آخرین خاطره ای است که از آقای آهی داشتم. شاید بعد از آن سفر دیگر ایشان را ندیدم.

«رو به راه» با تهیه کنندگی و اجرای مهیار عبدالهی کاری از گروه علوم قرآنی شبکه قرآن و معارف سیما است که هر هفته پنجشنبه ها ساعت ۲۴ تقدیم ارادتمندان به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) می شود.

 

 

 

ارسال نظر